رویکرد رهبری سازمان مجاهدین نسبت به خانواده ها – قسمت اول
برای روشن شدن این موضوع بر می گردم به گذشته، آن موقع که هنوز صدام حضور داشت و سازمان هم با تکیه بر صدام در داخل خاک عراق قدرت نمائی می کرد. رابطه رهبری سازمان با صدام حسین بسیار حسنه بود. رجوی می گفت ما با دولت صدام استراتژی مشترکی داریم. در ضمن باید یادآوری […]
خاطره ای از اظهارات دوگانه مسعود رجوی درباره خلق ایران
در مقر اشرف مشغول بیگاری یومیه بودیم که رقیه عباسی همه را در سالن غذا خوری مرکز جمع و اعلام کرد که برای نشست رهبری به مقر باقرزاده می رویم. این مقر در غرب بغداد و در نقطه حساس نظامی و امنیتی ارتش عراق قرار داشت و رجوی اکثر نشست های جمعی را به دلیل […]
آمار سازی های فضایی سازمان مجاهدین خلق
یک روز صبح در قرارگاه اشرف، بعد از خلع سلاح و تسلیم آمریکایی ها شدن، به یگان ما ماموریت دادند تا برای آماده سازی زمین صبحگاه اشرف اعزام شویم. نزدیک به 12 نفر با خودروی آیفا عازم محل صبحگاه شدیم، در آنجا از قرارگاه های 20 گانه اشرف نیز نیروهای دیگری برای آماده سازی آمده […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت هفتم
امیر یغمایی در قسمت قبل خاطراتش از لحظهای فراموش نشدنی می گوید. شبی بود که با مادرم در خوابگاه زنان خوابیده بودم. نیمهشب صدای آژیر بلند شد. قبل از اینکه حتی بفهمم چه اتفاقی افتاده، مادرم مرا محکم در آغوش گرفت و شروع به دویدن کرد. او در تاریکی شب، سریع و بیوقفه میدوید. من […]
ادعای دروغین آزادی در تشکیلات رجوی
زمانیکه من وارد تشکیلات رجوی شدم بعضی از افراد واکمن داشتند و براحتی ترانه گوش میکردند. حتی تا حدودی بعضی از نفرات رادیو هم داشتند ولی رفته رفته این موارد را سیستماتیک جمع آوری کردند ولی بعضی از افراد وسایل را نزد خود نگه داشته بودند. اول از رادیو بگویم رجوی از بودن رادیو دست […]
خاطراتی از ایام عید نوروز در تشکیلات فرقه رجوی
تا قبل از سال 67 ایام عید نوروز در تشکیلات رجوی بسیار ساده برگزار می گردید، اما بعد از قرارداد آتش بس بین صدام با ایران وقتی رهبری مجاهدین در بن بست آتش بس گیر کرد ، برای این که نیروهای خودش را سرگرم کند یکباره رنگ عوض کرد و به بهانه اعیاد مخصوصاً عید […]
بحث سیاسی برای اعضای فرقه رجوی
آقای محمدرضا مبین در مطلبی با عنوان “به مناسبت درگذشت علیرضا معدنچی” در سایت نجات نوشته است: “هرگز یادم نمی رود که جمعه عصرها، علی صفا یا همان علیرضا معدنچی برگه ای در دست می گرفت و در نشست سیاسی هفته قرارگاه، شروع به حرافی حول محورهای دست نوشته دستوری تشکیلات می کرد و جالب […]
رجوی افراد را از انسانیت شان تهی می کند
فرقه مجاهدین خلق در ماهیت و رویکرد مساوی است با تضاد – ترس – وحشت – خشونت و بی رحمی و تهی کردن انسان از خود و سوق دادن فرد به دنیای بردگی. در ته داستان هم اعضای خود را با بهانه تهی کردن از تعلقات طبقاتی و زنگارهای اجتماعی و رشد دادن به وادی […]
چرا سازمان مجاهدین به اعضای مسئله دار برچسب مأمور وزارت اطلاعات میزند
طالب فرحان (عباس دلنواز) از اعضای جدا شده مجاهدین خلق است. او در خاطرهای روایت میکند: “در زمانی که در قسمت پذیرش سازمان مجاهدین بودم، بعد از اتمام دورههای آموزش قرار شد که ما را بین قرارگاهها تقسیم کنند. من در آن شرایط وضعیت روحی بسیار بدی داشتم. مسئولین پذیرش به دنبال این بودند که […]
ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت چهارم
در قسمت قبلی گفتم نمی توانستم بفهمم که چرا بعضی از جداشده ها هنوز برای سازمان کارمی کنند ولی بعضی ها هم نمی خواستند با سازمان ارتباطی داشته باشند. یک روز که داشتیم طبق معمول برای دادن بولتن می رفتیم امیر گفت یک کاری برای من انجام می دهی گفتم چه ؟! کاری اگر بتوانم […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهارم
امیر یغمایی در قسمت قبل خاطرات می گوید تا جایی که یادم میآید، ما فقط اجازه داشتیم یک روز در هفته را در خانههایی که برای خانوادهها در مناطق مسکونی اختصاص داده شده بود، سپری کنیم و آن روز، روز جمعه بود که در ایران بهعنوان تنها روز تعطیل شناخته میشود. من به یاد دارم […]
نمی خواستم مسئول آوارگی دوستانم باشم
در سال ۲۰۰۱، زمانی که حدود یک سال از حضورم در سازمان مجاهدین خلق میگذشت، یکی از مسئولین سازمان مرا صدا زد و از من خواست که شماره تلفن دوستانم را در اختیارشان بگذارم. او گفت که قرار است با آنها تماس بگیرم و پیشنهاد کاری در ترکیه را مطرح کنم؛ کاری که به گفته […]