خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
از پیوستن تا رهایی – قسمت پانزدهم
در قسمت قبل خاطراتم از سیاستی که در پیش گرفتم گفتم. کم کم به توصیه ها و رهنمودهای مهوش سپهری (نسرین) گوش دادم و مثل بچه کوچکی که تازه سرپا بیافتد قدم به قدم پیش میرفتم و گاهی از سیاست یک گام به پیش دو…
- عملکرد سازمان مجاهدین خلق
طلوع و غروب یک زندگی – قسمت چهل و ششم
مجاهدین که تا قبل از سقوط صدام در ایزوله کامل از ملاء اجتماعی عراقی ها بود و هیچ ارتباطی (به جز رابطه محدود کاری آن هم با برخی از سران عشایر منطقه) ، با دیگران در منطقه نداشتند. بنابراین نیروهای مجاهدین سالیان سال در برکه…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت سوم
در قسمت قبل از انتقال خودمان گفتم. رجوی ملعون پیام داد که شما فرزندان من هستید روی شما را می بوسم و چنین مزخرفاتی را بخورد ما داد. بعد از اتمام پیام به ما چند نفر گفتند آماده باشید که شما به مقر دیگری منتقل…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
اظهارات عضو سابق مجاهدین خلق درباره کانال های تلگرامی جعلی
بعد از اعتراضات سال 96 وقتی حجم زیاد از فیلم ها و تصاویر اعتراضات و نیروهای امنیتی دولت ایران برای کانال شعارنویس ارسال میشد، من بصورت گسترده اخبار اعتراضات رو در کانال تلگرامی شعارنویس منتشر میکردم. کانال شعارنویس یک شب قبل از اعتراضات سال۹۶ با…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
مسعود رجوی در پی کشتار مردم بی گناه ایران
بعد از اعتراضات سال 96 و 98 مسعود رجوی پیام داد که همه کانون های شورشی باید مسلح بشوند. بر همین اساس کار داخله و بخصوص نفراتی که کانون شورشی در ایران داشتند باید خودشان را با پیام مسعود رجوی تنظیم میکردند و به کانون…
- فرقه گرایی مجاهدین
تسخیر روانی افراد در فرقه رجوی
پس از چند ماه آموزش در اواخر تابستان ۱۳۷۰، اعلام شد که ارتش بایستی برای یک رژه بزرگ در مهرماه آماده شود و باز هم شرایط سخت و طاقت فرسای دیگری شروع شد. نفرات یک ماه به طور شبانه روزی در تمرینات و آماده سازی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت اول
در بحبوحه جنگ ایران و عراق در سال 1366، من و چند نفر دیگر در منطقه دهلران به اسارت سازمان مجاهدین خلق درآمدیم. دستهای ما را از پشت بستند و چشم بند به چشمهایمان زدند. در مرز عراق من و چند اسیر دیگر را سوار…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
مرثیه ای از سر عذر تقصیر برای مادرم – قسمت پایانی
در قسمت اول به این اشاره کردم که بی توجه به وخامت حال مادرم تمام هم و غم و فکرم پیشبرد اهداف مجاهدین خلق بود و دیگر نسبت به وضعیت مادر که روز به روز وخیم تر میشد بی تفاوت شده بودم… کلاس نهم دبیرستان…
- مجاهدین خلق
طلوع و غروب یک زندگی – قسمت چهل و پنجم
همچنانکه که گفتم سالهای آخر حاکمیت صدام در مرحله ای که دیگر از پیوستن نیرو چه از داخل و یا خارج ایران به سازمان خبری نبود ضربه ای مهم برای رهبران مجاهدین محسوب میشد . چرا که این موضوع در ارتباط مجاهدین با مقامات امنیتی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
از پیوستن تا رهایی – قسمت چهاردهم
نهایتا من هم یک فرد بودم در داخل تشکیلات و اگر سازمان تصمیم به برخورد تند و خشن با من میگرفت، له کردن و زیرگرفتن من برای این بلدوزر بی ترمز کار بسیار راحتی بود. و این موضوع را در قسمت قبل تا حدودی توضیح…
- مجاهدین و تراژدی فروغ جاویدان
ماجراجویی عملیات فروغ جاویدان چرا و چگونه شکل گرفت؟ – قسمت سوم
در قسمت قبل از بازی گرفتن رجوی با روح و روان اعضا گفته شد که چگونه با ساده سازی در شکل گیری عملیات و القاء یک پیروزی ساده و بدون دردسر در اذهان افراد تلاش نمود، و این چنین می خواست بن بست سیاسی و…
- مجاهدین و تراژدی فروغ جاویدان
خاطرات محمود دشتستانی از فضای حاکم بر کمپ اشرف بعد از فروغ جاویدان
من محمود دشتستانی، از اسرای پیوسته به فرقه رجوی از اردوگاه های اسیران ایرانی در عراق هستم و چهارشنبه 23 خرداد 68 ساعت 3 بعد از ظهر وارد اردوگاه اشرف شدم. یعنی تقریبا 10 ماه پس از عملیات فروغ جاویدان . نکته قابل توجه در…