جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
  • خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم 12 آذر 1404

    بازجویی نرم مادرانه
    خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم

    گفت‌وگوی نه‌چندان بی‌خطر با پروین چند روز بعد از نشست معروف “پاسدار فتحی”، من را صدا زدند. به جای اتاق جلسات، این‌بار رفتم به ساختمان غذاخوری، جایی که برای ملاقات‌های خاص سفره پهن می‌کردند. غذا آماده بود. بشقاب برنج با زرشک و تکه‌ای مرغ که نشانه‌ای روشن بود: اینجا قرار است کسی را “باز” کنند، […]

پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی 10 آذر 1404

ماجرای فرار عابدین جانباز را به خاطر داری؟ پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی

سخنی با حیدر پیرزادی ساکن در کمپ آلبانی 09 آذر 1404

می دانم نامه ات دیکته شده از سمت سران مجاهدین بوده سخنی با حیدر پیرزادی ساکن در کمپ آلبانی

افشاگری فتح الله اسکندری از جنایات هولناک سران مجاهدین خلق 09 آذر 1404

سرگذشت تلخ علی اصغر برجی بیاتی افشاگری فتح الله اسکندری از جنایات هولناک سران مجاهدین خلق

مدیر عامل انجمن نجات؛ مهمان شبکه افق 02 تیر 1404

مدیر عامل انجمن نجات؛ مهمان شبکه افق

ابراهیم خدابنده عضو پیشین سازمان مجاهدین خلق و مدیر عامل کنونی انجمن نجات با شرکت در گفتگوی ویژه شبکه افق، درباره جریانات 30 خرداد 60 و نقش و فعالیت های سازمان مجاهدین خلق و رهبری آن توضیحاتی ارائه می دهد: رجوی بارها در جلسات پاریس به ما می‌گفت که یکی از افتخاراتش این است که […]

در سی و یکمین سال فراق مادر – قسمت پایانی 02 تیر 1404

در سی و یکمین سال فراق مادر – قسمت پایانی

علی اکرامی در قسمت قبل خاطرات خود از شبی می گوید که در پست نگهبانی به یاد خانواده می افتد. نگاهی به دسته چوبی که بهنگام نگهبانی بدستم داده بودند انداختم. چماق جانشین سلاحی شده بود که رجوی آن را ناموس مجاهد خلق در ذهنمان جا انداخته بود. صدای پارس سگان سکوت شب را در […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل و چهارم 31 خرداد 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل و چهارم

در قسمت قبل امیر یغمایی از جزییات شرکت در عملیاتی می گوید که او را دگرگون کرده است. بعد از عملیاتی که در آن شرکت کرده بودم، زندگی‌ام غرق در اندوه و حالتی سورئال و گنگ شد که تمام روزمرگی‌هایم را تحت‌تأثیر قرار داده بود. پس از شلیک هفتاد و هفت موشک به سمت پایگاه‌هایمان، […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل و سوم 27 خرداد 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل و سوم

در قسمت قبل امیر یغمایی از تصمیمی گفت که در پایگاه گرفته شد و اثری عمیق بر او گذاشت. در هر عملیات، یک “گروه پشتیبانی” وجود داشت. در عملیات‌هایی که در نزدیکی مرز انجام می‌شد، این گروه با عملیات‌چی‌ها تا “منطقه محرمه” یا همان (no mans land) میان ایران و عراق همراه می‌شد. آن‌جا یک […]

پیام حسن شرقی به ابراهیم موسی پور در کمپ مجاهدین خلق 27 خرداد 1404

پیام حسن شرقی به ابراهیم موسی پور در کمپ مجاهدین خلق

سلام و عرض ارادت خدمت دوست عزیزم ابراهیم موسی پور دوست قدیمی ام آقا ابراهیم به کدامین گناه باید تا آخر عمر در اسارتگاه رجوی ملعون بمانی و ندانی بیرون از اردوگاه مانز چه میگذرد. در یک محیط بسته با تلویزیون مدار بسته و اخبار از قبل مشخص شده سرتاسر دروغ. با نشست‌های مغز شویی […]

در سی و یکمین سال فراغ مادر – قسمت سوم 26 خرداد 1404

در سی و یکمین سال فراغ مادر – قسمت سوم

در قسمت قبل از زندگی در محیط شلوغ خانواده با سختی ولی به یمن تلاش های مادر گفتم. تا اینکه سال 57 فرا رسید. تازه به کلاس سوم دبیرستان گام گذاشته بودم ، خبر برپایی تظاهرات و اعتصابات در شهرهای مختلف کشور به گوش می رسید، رفته رفته دامنه این تظاهرات و اعتصابات به شهرهای […]

چگونه و چرا در دام سازمان مجاهدین افتادیم 26 خرداد 1404

چگونه و چرا در دام سازمان مجاهدین افتادیم

ممکن است برای مردم و یا برای خانواده های مرتبط با انجمن نجات این سوال پیش آید که چطور اسرای ما در دوران دفاع مقدس جذب دار و دسته رجوی شدند و جوانی خود را در این تشکیلات از دست دادند و سازمان چگونه از آنان استفاده نمود. راستش دلایل مختلفی وجود دارد که در […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل و دوم 25 خرداد 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل و دوم

قرار است یکی از دردناک‌ترین خاطرات زندگیم رو، در چند بخش بنویسم. روایتی که هنوز ته وجودم زنده‌ست. هر بار که بهش فکر می‌کنم، چیزی درونم می‌لرزد. نوشتنش حالم را خراب می‌کند، ولی برای ثبتش، مجبورم بنویسمش. این خاطره، فقط یک خاطره نیست — تکه‌ای از روحم، زخمی که هنوز بسته نشد است. “یک انسان […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل و یکم 25 خرداد 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل و یکم

گاهی یک نام، بیشتر از هزار تصویر در ذهن آدم حک می‌شود. برای من، آن نام «چیلات» بود. پایگاهی شبیه قلعه‌ای افسانه‌ای، نشسته بر سینه‌ مرز ایران؛ و روزی، میدان نبردی شد که زندگی‌ام را برای همیشه تغییر داد. شش ماه آتش و باروت پشت سرم بود، و در دل یکی از همان شب‌های دلهره‌آور، […]

وحشت رجوی و دستگاه تبلیغاتی مجاهدین خلق از یک عکس 21 خرداد 1404

وحشت رجوی و دستگاه تبلیغاتی مجاهدین خلق از یک عکس

پس از آن که عبدالله افغان از اعضای جدا شده از تشکیلات مجاهدین خلق در سی و سومین جلسه دادگاه رجوی و دیگر سران مجاهدین خلق حضور یافت و به عنوان شاهد، حقایقی را در دادگاه بیان نمود، دستگاه تبلیغاتی رجوی از آنجایی که جوابی برای حقایق مطرح شده توسط عبدالله افغان نداشت، مثل همیشه […]

دخترم افتخار ما و میهنی 20 خرداد 1404

دخترم افتخار ما و میهنی

در یک مسافرت کوتاهی که به استان گیلان داشتم به دوستم آقا رضا رجب زاده نیز سر زدم چون متوجه شده بودم که عمل قلب باز کرده و مدت چند ماهی از کار و مسئولیت خود به دور بود. اگر که بدانید آقا رضا از جداشدگانی است که بعد از برگشت به ایران در جهت […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل 19 خرداد 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهل

در ژانویه‌ سال ۲۰۰۱، تمامی پایگاه‌های مجاهدین خلق برای شرکت در نشستی مشترک فراخوانده شدند. محل این نشست، پایگاهی در نزدیکی بغداد به نام «باقرزاده» بود؛ همان پایگاه خشک و بی‌روحی که پنج ماه پیش در آن جلسات ایدئولوژیک‌مان را با نسرین، جانشین فرمانده کل، برگزار کرده بودیم. جلساتی که تنها به فرزندان مجاهدین اختصاص […]

blank
blank
blank