پیامی که ذات را لو میدهد نقدی بر بیانیه جدید گروه تروریستی مجاهدین خلق
گذران عمر در محیطی بسته زندگی یک عضو مجاهد خلق
گروگان گیری در آلبانی ساکنین کمپ اشرف ۳ و اسارتی بی پایان
خیانت و انحطاط فرقه رجوی
چه سیاست دیکتاتورمآبانه و احمقانه ی سران این فرقه در پیش گرفته اند و از کدام کتاب سرمشق میگیرند در عقل ناقص خودشان نمی گنجد و ما بهتر است به موضوعی که خودشان زیاد اهمیت نمی دهند فکر نکنیم. جناب رجوی،از چه فرار میکنی و میلیونها دلار پول تاسیسات و دیگر اقلام منقول و غیرمنقول را رها میکنی و قید همه چیز را زده ای؟ فرار از خانواده ای که همانندسازی درپی توست و یا دروغهایی که یک عمر به اسم انقلابهای گوناگون به خورد خودی و غیرخودی دادی و بارها با خودی و غیر خودی کردن تعدادی را سربه نیست و از گردونه خارج کردی.!
آقای مسعود خان رهبر فرقه مجاهدین خلق
این روزها موضوع تغییر هست، قبول دارید که تغییر بجز اقدام قهرآمیز میباشد. چرا نمی توانید با صدور بیانیه ای نسبت به این ابهامات پاسخ ارائه کنید ویا این 33 سال را دریک گزارش بگویید درکجا بودیم.الان چه شدیم آیا قبول دارید که الان شما درایران مثل سال 60هوادار ندارید هیچ وآن دسته خانواده ها را که خود تان هوادرا خود می دانستید از دست داده اید؟
دولت وقت مورد بحث عراق، درزمان حضور نیروهای آمریکائی بقدرت رسید!
اگر مردم عراق دست به اعتراضاتی برعلیه فساد وبیعدالتی زدند، دامنه ی این اعتراضات، گریبان هر جریان وگروه ارتجاعی ازجمله فرقه ی رجوی را هم خواهد گرفت که با کمک صدام وسپس آمریکا قسمتی ازسرزمین عراق را اشغال کرده و بندگی به خدا نمیکنند!
ولخرجی” کهکشان” وار وابستگان فرقه ی رجوی!
آقای علی معزی، یکی دیگر ازاین زندانیان است که نوشته ای ازاو با عنوان” پیام زندانی سیاسی علی معزی، بهمناسبت سومین سالروز دهم شهریور ۹۲- کهکشان زهره” در رسانه های رجوی منتشر شده که به تخلیه ی کمپ اشرف توسط دولت عراق مربوط است وطی آن میخوانیم:” دهم شهریور 92 پایداری خونفشان و رشادت بار آخرین گروه اشرفیان، ایستادگی را تکثیر و اشرف را جاودانه ساخت. درک اوج صدق و فدا و عظمت حادثه و نیز درک مظلومیت و معصومیت و تعهد آنها، از ظرفیت من خارج است اما احساساتی هست که درون انسان را منقلب میسازد”.
مجاهدین در فاز استیصال
آخرین فعالیت آنها در این زمینه ساخت سفارشی وبلاگها و سایتهای دست ساز است که اسم آنها همانند اسم وبلاگ و سایت های منتقدین در نظر گرفته شده تا در مراجعه مستمر افراد به این سایت ها شاید راهشان اشتباهی به وبلاگهای آنها بیفتد و مانع دیده شدن منتقدین شوند , دستور رسمی ستاد تبلیغات برای ساخت این وبلاگها و لینک کردن به هم و کلیک مستمر برای بالابردن رتبه و جلوتر از سایت منتقدین دیده شدن در گوگل البته تا کنون کار ساز نبوده به سایتهای جعلی و اصلی که در زیر آمده نگاه کنید.
دلواپسی باند رجوی از گشایش سفارت انگلستان؟!
خبر و یا شایعه ای در مورد فشارهای دولت انگلستان برکنگره ی آمریکا که زیاد تند نرود وبگذارد توافق هسته ای پیش آمده با ایران، مسیر درست خود را بپیماید، احتمالا به گوش و چشم فرقه ی رجوی هم رسیده است ویکی ازعلل مهم این دلواپسی فرقه ی رجوی – که راه خطرناک نئوکان ها وصهیونیست ها در مورد توافقات هسته ای معلوم را برگزیده است – ممکن است یکی ازدلایل عمده ی این ابراز دلواپسی وانتشار این خبر باشد!
بمناسبت سالروز تاسیس سازمان مجاهدین
فرقه تروریستی رجوی به معنی واقعی کلمه٬هردوپایش لب گور است! سازمانی که ذره ای پویایی و فضای زندگی در آن حس نشود٬نیروهایش اعم از قدیمی و جدیدتر همه مسئله دارند و ذره ای حال حرکت ندارند٬بریدگی مسئولینی مانند محمد محدثین٬ محمود عضدانلو٬محمودعطایی٬ فاطمه رمضانی شهرزاد صدر حاج سید جوادی و…. بخوبی نشان میدهد که کار سازمان مدتهاست که تمام است و داستان داستان همان لباس نو پوشیدن است!!
مصاحبه با آقایان قربانعلی حسین نژاد و عیسی آزاده
رجوی بعد از آتش بس جنگ ایران و عراق و مشخصا بعد از سرنگونی دیکتاتور سابق عراق صدام حسین تمام سرمایه گذاری و استراتژی اش را روی برنامه اتمی ایران و پیامدهایی که ممکن است داشته باشد متمرکز کرد. در این رابطه رجوی معتقد بود که این جنگ و تخاصم سیاسی روزی به مرحله جنگ خواهد رسید که اسم آنرا جرقه و جنگ گذاشته بود و البته جنگ طلب ها و کارتل های بزرگ تسلیحاتی دنبال همین روند یعنی جنگ بودند. فرقه رجوی در این رابطه با دو وجه کاملا متضاد خودش را درگیر این قضیه کرده بود وجه نخست پررنگ کردن جرقه و جنگ در اذهان اسیران فرقه در عراق و مشخصا در کمپ لیبرتی که به این وسیله یک دل خوشکنک برای اسیران درست کرده بود که ممکن است این جنگ دیر یا زود داشته باشد اما سوخت و سوز ندارد و جنگ در تقدیر است و در تحلیل های داخلی به افراد این را القا می کرد که در سایه این جنگ ما وارد ایران می شویم و قدرت را بدست می گیریم!
جریان مسئله داری در فرقه رجوی – قسمت هشتم
این روزها در ذهن اعضا و هواداران فرقه رجوی مسئله داری موج میزند. بسیاری می پرسند که بعد از این همه همکاری با صدام حسین و آنگاه همسوئی عملی با جنگ طلبان آمریکا و اسرائیل و سپس حمایت از امثال النصره و داعش چه چیزی عاید سازمان شده و به کجا رسیده و چه چشم اندازی پیش روست. برخی پرسیده اند که اصلا استراتژی سازمان مجاهدین خلق چیست و برای رسیدن به قدرت در ایران که همیشه داعیه آنرا داشته چه برنامه ای را دنبال میکند. یک سؤال جدی که به مذاق مسئولین خوش نیامده در خصوص این ادعای رجوی در گذشته است که بعد از کنار رفتن نوری المالکی سازمان به اشرف باز خواهد گشت که اکنون مشخص شده که حتی لیبرتی را هم حفظ نخواهد کرد. البته طبق روال همیشه همچنان سؤالات و تناقضات با جار و جنجال تبلیغاتی و سرکوب روانی حل و فصل می گردند.
بازی هایی برای فریفتن اسرای لیبرتی!
یعنی اینکه باید تحلیل های عالمان وشخصیت های نامداری مانند نوام چامسکی ودیگران را پذیرفت که نمایندگان آمریکا خود را ازوجیه الملگی به وکیل الدولگی وبدتر از آن به وکیل کسانی از یک درصدی های حاکم برآمریکا تبدیل کرده اند که هزینه ی بسیار سنگین انتخاباتی آنها را مهیا میکنند تا به چیزی جز بیان منافع آنها لب نگشایند.
۵۰ سال موجودیت پر تضاد و متناقض!
اینکه کسانی ازباند رجوی پیدا میشوند که این 15 سال موجودیت سازمان حنیف نژادها و… را با 35 سال عمر جریانی که ذاتا به باند وفرقه ای مخرب تبدیل شده، بهم ربط صد درصدی داده وبین این دومرحله” اینهمانی” قایل شوند، ضمن اینکه مبارزات پر نشیب وفراز ومملو ازافت وخیز 15 ساله ی سازمان مجاهدین خلق را بدنام میکنند، برای فرقه ی رجوی حی وحاضر هم کمکی نمیکنند وچرا؟
شکست در جلوگیری ازتوافق اتمی، ناپهلوان فیلابی را هم وارد معرکه کرد!
برنامه ی پرگار هفته های گذشته ی بی بی سی که باحضور یک پادوی پرویز ثابتی (مقام امنیتی مخوف ومعروف دهه ی 60 وازگروه خشن تعلیم یافتگان دراسرائیل)، اجرا شد که دیگران با ارائه ی فاکت های مسلم، این عنصر ساواکی (فراستی) را درتنگنا قراردادند او بارد ناخن کشیدن و کاربرد آپولو، بر اعمال شکنجه توسط شلاق کابلی و محدودیت های سلول انفرادی صحه گذاشت واگر آقای فیلابی ناپهلوان این شکنجه های مورد تایید فراستی را تجربه کرده بود، میدانست که ضربات سیم کابل چه سوزناک است واز عمده آلات شکنجه های مدرن شناخته میشود و قبول میکرد که تحمل سلول انفرادی بلند مدت هم شکنجه ای درحد انواع دیگر آن است!

