پیامی که ذات را لو میدهد نقدی بر بیانیه جدید گروه تروریستی مجاهدین خلق
گذران عمر در محیطی بسته زندگی یک عضو مجاهد خلق
گروگان گیری در آلبانی ساکنین کمپ اشرف ۳ و اسارتی بی پایان
طنزی از واقعیات مناسبات غیرانسانی فرقه رجوی
این مثال دقیقا در رابطه با فرقه رجوی یا بهتر بگم رهبران فرقه رجوی صدق میکنه. جایی که مسعود رجوی رهبر فرقه تروریستی با خر کردن افراد تشکیلات داره از اونها سوء استفاده میکنه. مسعود رجوی با بحث های ایدئولوژیک و تشکیلاتی که در نشست های خود داشته است افراد زیادی رو خام حرفهای خود کرد و اونها رو هنوز که هنوزه به دنبال خود کشیده و داره از اونها سوء استفاده میکنه. اما اصلی ترین باربر و خر این معرکه مریم رجویه که مسعود رجوی با خر کردن او یا به نوعی خام کردن او افراد تشکیلات او را به عنوان رئیس جمهور باصطلاح برگزیده مقاومت برگزید و الان هم در نبود رهبر فرقه یعنی شخص مسعود رجوی گور به گور شده رهبری فرقه را به دست گرفته.
آلترناتیو دمکراتیک؟؟
سازمان مجاهدین تا کنون با اعمال و کارکرد خویش ثابت کرده است که هیچ تمایلى براى شرکت در جلسات پرسش و پاسخ ندارد و بلعکس تمامى سعى و تلاش خود را میکند که با روشهاى کاملا غیر دمکراتیک حتى مانع ورود منتقدین به میتینگهاى نمایشى خود شود تا مبادا از طرف منتقدین مورد سوال قرار گیرند مثلا در میتینگ نمایشى ویلپنت پاریس که هر سال برگزار میشود بانصب عکسهاى منتقدین فعال مانع از ورود آنان به این میتینگ نمایشى میشوند که کاملا غیر دمکراتیک است.
خوشبختانه ما همیشه اشرف و لیبرتی را زندان بحساب آورده ایم!
برای اینکه خواننده همه ی مطلب آقای رضایی را بخواند وبا دیدن نام بتول رجایی آنرا به کناری نگذاشته ولعن ونفرین نثارش نکند، این بهداد خان ما تا آخرین جمله سوم شخص غایب را بکار میبرد وخواننده را مجبور به خواندن تمام مطلب میکند که البته جریان رنگ کردن گنجشگ وقالب کردنش بجای بلبل- البته در سطحی بزرگتر ومزورانه تر- را تداعی میکند ومیخواهد سورپریزی برای آخر نوشته اش داشته باشد که موفق نمیشود وخواننده درآخرکار، خشمگین ازاین شیوه ی مزورانه ی او در مییابد که همان جریان معروف” بالا رفتیم…پایین رفتیم… قصه ی ما دروغ بود” است که تکرار شده در شکل وقیح اش!
رهبرسازی تاکتیک جدید فرقه ای توسط مقاله نویسان
ایدئولوژی و تاکتیک مریم رجوی این است که مثل تبلیغات اقتصادی در بازار فرنگ و بورژوازی از زنان به عنوان جنس و کالا استفاده کند. در اقتصاد برای تبلیغ هرچیزی عکس زن برهنه ای روی آن کالا یا محصول نصب می گردد و در سیاست و استراتژی هم رجوی همان خط را دنبال می کند و از وجه زنانه برای پیشبرد کار بهره می گیرد آنوقت آن انحراف و بهره برداری استثماری از زن را در چارچوب رشد و بالندگی زن و رسیدن به قلب رهبری توجیه می کند و این مقاله نویسان احمق هم با سرهم کردن خزئبلاتی در صدد انحراف ذهن بدنه تشکیلات فرقه هستند.
تجارت سکس یکی از راه های کسب ثروت زورمداران است!
آیا این شخص درتقبیح این مسئله حرفی زده واقدامی کرده که نشان دهد واقعا هم ازحقوق زنان حمایت میکند یا این مسئله برایش” موردی است”؟! آیا او اسلام شناس است که بین واقعی وغیر واقعی بودن اشکال آن اظهار نظر کند؟!
دخالتهای هدفدار سران سازمان ضدبشری رجوی در امور عراق
دخالتهای سران فرقه رجوی در امور داخلی کشور عراق بار اول نبوده و در دوران نخست وزیری نوری مالکی نیز به اوج خود رسیده بود، طوریکه بطور علنی در سیما و سایتهای عقب مانده خود به دولت وی حمله نموده و بطور آشکار در اداره امور داخلی آن کشور مداخله می نمودند و بسیاری از کارهای سازنده ایشان را به باد مسخره می گرفتند و با این حرکتها می خواستند با ارتش و دولت ان کشور درگیری ایجاد نموده و به اهداف پلیدشان که همانا از بین بردن عناصر ناراضی بود برسند.
زیستن در دنیای هپروت هم، عالمی داشته و ما محروم از تجربه ی آن!
مردانی مجرب تر ازرجوی دراین تشکیلات وجود دارد که در مهره چینی های رجوی بدرد اونمیخورد وبلکه ممکن است به مخالفت هایی با کارکرد مسعود کوتوله داشته باشند که نتیجه اش تشکیلات خاص او ومنظم شده برقامت نااستوارش، شکل فعلی خود را ازدست میدهد!
این مقاله نویس از نظر تشکیلات بریده است
اکنون این مقاله نویس هم جرأت کرده و تصمیم گرفته همان خط را برود و مقوله دیکتاتوری رهبری در فرقه و ساده لوحی وصداقت بدنه را یک باردیگر جاربزند یک زمانی وقتی رجوی در مقابل این تناقضات نیروهای خودش قرار می گرفت برای تعصبی کردن طیف فالانژ و سرسپردگان خود عکسی که رجوی به آیینه نگاه می کرد و در درون آیینه روباه مکاری را می دید به نشست عمومی آورد و گفت همه باید موضع خود را نسبت به این عکس همین امشب روشن کنند.
فرقه ی رجوی آنرا بلعیده، مجاهدین خلقی وجود ندارد!
سازمان مجاهدین خلقی که از سال 1344 با ایجاد هسته های مطالعاتی وعضو گیری های محدود آغاز به فعالیت نمود، تا اواخر سال 1359 با کش وقوس های فراوان درجامعه ی ضدامپریالیستی ایران حضور داشت. اما ازاوایل سال1360 توسط شخص مسعود رجوی تدریجا از ماهیت خود تهی شد و بزودی با بلعیده شدن تمام وکمال آن ازطرف او که طمع وعطش سیری ناپذیری دارد، به یک گروه مرموز، تروریست وفرقوی تحت امر کامل مسعود رجوی تبدیل شد ودهها سال است که سازمانی با مشخصات یاد شده، وجود خارجی ندارد وآنچه که هست تعدادی ازاعضای آن است که درفرقه ی رجوی ودر شخص مریم تابان، ذوب شده اند!
استراتژی سردرگمی، راهبرد سی و چند ساله مسعود رجوی
یکی از نتایج متدولوژی مسعود رجوی این است که اکنون سازمان تبدیل به فرقه ی مخربی شده است که اعضایش را در بی رحمانه ترین شرایط، تحت کنترل ذهنی و تکنیک های مغزشویی و در بی خبری ازواقعیت های دنیای بیرون نگه می دارد. برای حفظ اعضا در درون حصارهای فرقه و همچنین حفظ بقای کیش شخصیتی مسعود رجوی، متدولوژی سران فرقه در هر لحظه و هر زمان ابزار و روشی متناسب با رخدادهای زمانه و موضع گیریهای سیاسی قدرت های جهانی، بر می گیرند.
کاری باقی ماند که میتوانستید برعلیه ایران بکنید، ولی انجام ندادید!
لرد مگینس که نماینده ی مجلس اعیان انگلستان است، در نشریه هیل که رسانه رسمی کنگره آمریکاست مقاله ای نوشته که ضمن ریختن زهر خود به مردم ایران، فراموش نکرده که ابراز ارادت هایی هم به مریم رجوی بکند! آیا این نماینده ی اعیان واشراف انگلستان که لقب عالی” لرد” را هم دارد وطبعا نباید احتیاجی به بخشندگی های مریم داشته باشد، اینقدر طماع است که نمیتواند هرچقدر هم که باشد ازپولی که به هروسیله بدست آید وحتی موجب شرمندگی مردم انگلستان هم بشود، نگذرد؟!
اشتباهات بزرگ فرقه رجوی
رجوی بعد از اینکه صدام حسین را از دست داد سعی کرد در این مدت سیزده سالی که مناقشه هستهای ایران با قدرت های بزرگ غربی در جریان بود سوار این تضاد شده و هم سو با سیاست های اسرائیل و جناحهای جنگ طلب در حزب جمهوری خواه آمریکا خواستار تحریم های اقتصادی شدید تر و جنگ و ویرانی علیه مردم ایران گردید و در این رابطه برای نشان دادن مخالفت خود با پیشرفت مذاکرات هستهای ایران با کشورهای پنج بعلاوه یک و کار شکنی در این رابطه ؛ پشت سر هم انواع و اقسام سایت های اتمی در ایران کشف می کرد و خلاصه اینکه کاملا در مقابل منافع ملی مردم ایران قرار گرفت ؛ همان خلق قهرمانی که به دروغ سنگ حمایت از آنرا به سینه می زند و به دروغ مدعی می باشد که می خواهد برای آنها آزادی را به ارمغان بیاورد.

