قاسم جان زندگی را دریاب پیام عسگر نجف زاده به برادر اسیرش قاسم نجف زاده
به مناسبت روز زن تقدیم به مادران چشم انتظار اسیران تشکیلات رجوی
نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم
پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده آلفته
آقای علی آلفته به اتفاق دیگرفرزندش حسنعلی به دفعات بمنظوررهایی عزیزدربندش با مشقات فراوان به عراق ناامن سفرنمود وهرباربی آنکه بتواند به خواست مشروع خود مبنی برملاقات با فرزندش برسد با چشمانی اشکباربه خانه وکاشانه خود بازمی گشت.
دلتنگی های بی پایان برای دخترم سمیه …
من خواهر هادی و حوریه حمزه هستم که به خواست دوستان و عزیزان که جزئیات اسارت سمیه را از من پرسش کردند ودلیل رفتن سمیه به عراق را سوال نمودند داستان اسارت سمیه را مینویسم تا شاید نکته ها و رازهایی بر ملا شود و دنیا بیشتر از جنایات این سازمان باخبر شود و خداوند تنها یاور همراه من است و امید من و مصطفی به رحمت اوست و امید است این جنایت کاران را غضب خداوند و خون هزاران بی گناه به سزای اعمالشان خواهند رساند و از جمله این عزیزان هادی و حوریه حمزه هستند که ایمان دارم که انتقام خون شان از این ستم کاران را خداوند خواهند ستاند که او خوب انتقام گیرند ه ایست
گردهمایی وحضور خانواده ها درانجمن نجات استان قزوین
چهار سال خانواده ها درمقابل درب ها وسیم خاردارها به تحصن نشستند برای ملاقات ودیدار از عزیزانشان ولی سازمان در این چهارسال با تمام قدرت مانع ملاقات شد ونگذاشت که فرزندانمان حتی برای لحظه ای با ما دیدار داشته باشند واین خود نشان دهنده ی ترس فرقه ی رجوی از خانواده می باشد به طور مثال سال 82 بعد از ورود خانواده به داخل اشرف وملاقات با فرزندانمان در همان ماههای نخستین شاهد جداشدن ششصد نفر از اسیران فرقه رجوی اززندان این سازمان بودیم که از طریق تیف آمریکاییها خارج شدند.
دادخواهی خانواده های اعضای گرفتار در فرقه بدنام رجوی درآلبانی
حال ما خانواده های دردمند ورنجدیده ازظلم وجوررجوی ازمجامع حقوق بشری وسایروجدانهای بیداربشری خصوصا جداشده های مقیم اروپا انتظارداریم ضمن انتشاردادخواهی ما درانظارجهانیان آنچانکه شایسته است ودرتوان دارند با روشنگری به عزیزانمان کمک نمایند که درواپسین روزهای زمستان 1393 وتحول طبیعت درسال جدید ازشررجوی کنده شده وبه دنیای آزاد بپیوندند و با ما حداقل یک تماس تلفنی داشته باشند تا ما نیزبا گذر ازرنجهای فراوان وچشم انتظاری کشنده قدری به آرامش برسیم.
ملاقات انجمن نجات با خانواده علیرضا غلامی برمکوهی
من خلیل غلامی، از تاریخ 1361 خبری از فرزندم علیرضا غلامی ندارم سئوال ما بعنوان یک پدرومادر پیراز سران این تشکیلات این است؟ چرا جگرگوشه ام را آزاد نمیکنید؟ فرزندم سی دو سال بطور شبانه روزی در خدمت این تشکیلات بود ومی دانم دراین سالها فرزندم را بادروغ وحیله ونیرنگ ذهن وجسمش را به زنجیر کشیده اید چرا شما بویی از انسانیت نبرده اید؟
بیانیه جمعی از خانواده های آذربایجان شرقی خطاب به مسئول صلیب سرخ جهانی
ما به عنوان گروهی از خانواده های افراد گرفتار در لیبرتی عراق که این گرفتاری حاصل نقض خشن ابتدایی ترین حقوق انسانی از طرف مسعود رجوی و همسرش می باشد، بارها با ارسال طومارهایی خدمت ان مقام محترم مشکلات خود را با شما در میان گذاشته…
داستان فرقه ی کثیف مجاهدین داستان سر بریدن عواطف انسانی ست – به کجا مراجعه کنم؟
آیا نباید اعضای گروه مجاهدین در یک فضای باز سیاسی و از تریبون آزاد جهانی بدون هیچ ترس و واهمه ای نقطه نظراتشان را اعلام کنند؟ اگر این بچه ها با میل خود در این گروه فعالیت میکنند پس چرا نجات یافته گان از این جهنم تمایلی به ادامه ی همکاری با این فرقه ی تروریستی ندارند؟
دیدار خانواده های استان البرز با آخرین عضو جداشده از فرقۀ رجوی
اقدامات جنایت کارانه رجوی با من و نیروها را هرگز نمیتوان، در چند ساعت و چند جلسه توضیح داد بلکه فراتر از نوشتار چند کتاب است و هم چنین عنوان کرد که فعالیت های مستمر خانواده ام با انجمن نجات، موجب تصمیم جدی من برای رهایی ام شد. ازدواج علی اردلانی و زندگی آزاد وی در وطن و زادگاهش خود دلیل محکمی بر یاوه گویی ها و دروغپردازی های سازمان میباشد که باعث رسوایی آنهاست و بزودی این رها شده قصد دارد با شاهد بودن بسیاری از وقایع تلخ که درون مناسبات فرقه ای رخ داده، افشاگری نماید.
پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده ابویی
انجمن نجات استان مازندران درگذشت آقای ابویی را به خانواده آن مرحوم و فرزندش آقای هادی ابویی تسلیت گفته و بر آورده شدن آرزوی او یعنی رهایی فرزندش از چنگال رجوی ها را از خداوند منان آرزو می نماید.
دلتنگیهای بی پایان برای دخترم سمیه…
بانویی که به عاشقی به پدرش شهره ی عالم شد و تو عاشق ترینی، و نامه ات در روز ولنتاین بدستم رسیدو به آرامی و زیبایی یک رویا وارد اتاقم شدی….با دستهای جادوییت نامه ای را در کتابخانه گذاشتی، از خواب برخاستم و به حوریه که در آغوشم خوابیده بود گفتم توآمدی. گفت خواب دیدی. …….
طومار امضاء شده خانواده ها به ارگانها وشخصیت ها در حاشیه همایش انجمن نجات آذربایجان شرقی
ریاست محترم هلال احمر جمهوری اسلامی ایران جهت استحضار ومساعدت لازم غرض از مزاحمت، اعلام مکرر این موضوع است که فرزندان واعضای خانواده ی ما با وعده ی زندگی بهتر، دموکراتیک تر کردن جامعه ی ایران و… جذب سازمانی که چند دهه سابقه ی تروریستی دارد واین تروریزم را با بهانه ی واهی تحکیم حقوق بشر درایران توجیه میکرد، گردیده اند!…
رجوی ها از فرط کینه مرا هم مزدور نامیدند
من وقتی به اشرف آمدم برای گرفتن جواب سئوالاتم بودکه در داخل کشور برایم ایجاد شده بود و می خواستم از نزدیک شاهد مناسبات سازمان باشم ولی در کمال تعجب متوجه شدم که سران فرقه جز دروغ به اعضای خود چیز دیگری یاد نداده و حتی از آزادی های فردی آنان نیز جلوگیری بعمل می آورند. در صحبت با جمع خانواده هایی که برای ملاقات فرزندانشان به اشرف آمده بودم متوجه شدم که بعضا چندین بار این خانواده ها به درب اشرف مراجعه کرده ولی با هتاکی مسئولین فرقه مواجه شده و ناامید از دیدار با عزیزانشان به ایران بازگشته بودند و این مسئله برایم بسیار تعجب آور بود که چطور سازمانی که مدعی دفاع از خلق!! می باشد این گونه در مقابل مادران و پدران پیر تحمل یک ملاقات ساده را ندارد.

