پیامی که ذات را لو میدهد نقدی بر بیانیه جدید گروه تروریستی مجاهدین خلق
گذران عمر در محیطی بسته زندگی یک عضو مجاهد خلق
گروگان گیری در آلبانی ساکنین کمپ اشرف ۳ و اسارتی بی پایان
از سحر گاه خونین ۴ خرداد ۵۱ تا نا کجا آباد مسعود رجوی
۸ سال تمام فرقه رجوی دوشا دوش ارتش صدام با ایران جنگید و با جمع آوری اخبار واطلاعات نقش ستون پنجم را داشت و در قبال این خوش خدمتی به صدام حسین ماهانه ۳۰ میلیون دلار از فروش نفت عراق از صدام حسین پول دریافت میکرد در انتهای جنگ اول آمریکا با عراق فرقه رجوی بخاطر اینکه مانع سقوط دولت صدام حسین شود قیام مردم عراق علیه صدام حسین را با تانک و توپ سرکوب کرد تا وفاداری خود را به صدام حسین نشان دهد.
حرفهای تکراری پدر ژپتو فرقه رجوی
به مناسبت 4 خرداد روز کشته شدن بنیان گذاران سازمان باز هم به مانند همیشه عباس داوری معروف به پدر ژپتو فرقه به تلویزیون آمده تا به بررسی مسائل آن روز بپردازد او طی این سالیان کاری به جز تعریف کردن حرفهای سعید محسن و تمجید از مسعود کار دیگری ندارد این بار همانند سال گذشته باز هم به تکرار همان اراجیف پرداخته است.
کینه رجوی نسبت به علی اصغر بدیع زادگان
همانطور که ملاحظه کردید رجوی حتی نسبت به شکنجه شدن بدیع زادگان نیز با او مشکل داشت و البته کینه رجوی نسبت به بدیع زادگان کماکان ادامه دارد و حتی در سالگرد اعدام بنیانگذاران و مرکزیت سازمان رجوی اجازه نمی دهد تا خاطره ای در مورد بدیع زادگان گفته شود و اگر هم چیزی گفته می شود در حد بسیار محدود می باشد. با اینکه بدیع زادگان از بنیانگذاران سازمان است اما خاطرات اساسا معطوف به حنیف نژاد و سعید محسن است آن هم خاطراتی که در آن رجوی را برتر و بالاتر از بقیه معرفی می کنند.
از ۴ خرداد ۱۳۴۴ (تاسیس سازمان مجاهدین) تاکنون
هدف از این موضوع، ویژه سازی برای خود از سوی رجوی بود تا براساس تافته های تکاملی، خود را شخصیت دست نیافتنی و صاحب فیض و کمال بنمایاند. اصلا در تشکیلات کاری می کردند تا رجوی، سالانه فقط یک یا دوبار در صحنه ظاهر شود تا درادامه تابو سازی و شخصیت پرستی، جایگاه و ابهت آن در میان نفرات شستشوی مغزی شده حفظ و حتی افزایش یابد. در متون آموزشی در پذیرش های 82 و 83 نیز حرف و سخنی از بنیان گذاران نبود هرچه بود این مطرح می شد که برادر!!! سازمان را نجات داد. یعنی موج سواری و دزدیدن رهبری سازمان تا آن حد که بتواند قاف همکاری با ساواک را در وجودش التیام دهد.
افشای دست اندرکاران و چگونگی تهیۀ برنامۀ موسوم به «پرونده»
از طریق سایت های علنی و صفحات فیس بوک جدا شده ها و تهیه و فیلم و عکس از آکسیونها و تظاهرات جدا شده ها در اروپا و آمریکا توسط جاسوسان و تروریست های فرقه و هم چنین تخلیه اطلاعاتی خانواده ها و دوستان جدا شده ها از طریق صفحات فیس بوک و یا تلفن آنها به اسم ارگانهای اطلاعاتی ایران یا جا زدن خود بعنوان دوست و وکیل و کمک کننده کسب می کنند که این ترفند آنها خوشبختانه توسط خانواده های جدا شده ها و اسیران فرقه در لیبرتی شناخته شده و لو رفته است.
ماکیاول در جسم و جان رجوی ها زنده است!
گماشتگان رجوی طی این روزها وقتی قلمی بدستشان داده میشود، بانوشتن مقدماتی برای مطلب شان، بلافاصله سراغ عزاداری رفته وازحضوراعضای خانواده هایی دراطراف کمپ ترانزیتی لیبرتی که عزیزان دربندی درآن کمپ تبدیل شده به اسارتگاه وآزمایشگاه شستشوی مغزی این گرفتاران دارند، رفته وبا ممکن ترین کلمات رکیک، آنها را بباد ناسزا میگیرند که چرا میخواهند ازابتدائی ترین حقوق خود که درخواست ملاقات با این اسراست، بهره مند شده ومانع تکامل تاریخ بشری بدست رجوی ها گردند!
اگر مجید شریف واقفی زنده بود، مسعود رجوی را تمکین نمی کرد
مجید شریف واقفی همان طوری که زیر بار هژمونی و اتوریته تقی شهرام نرفته بود اگر زنده بود هرگز از مسعود رجوی تمکین نمی کرد. زیرا مسعود رجوی عین تقی شهرام فکر می کند، رجوی خودش را در راس” قطبی” می بیند فکر می کند دارای استعداد و نبوغی است که بقیه میلیونها سال با او فاصله دارند خودش را نیروی بالنده می خواند و در دنیای توهم خویش اعتقاد دارد کشف عظیمی را نائل آمده است
لست کال ۷۱ دروغ بزرگ رجوی
جناب رجوی لست کال 71 دروغی بیش نیست. نگارنده متن خود از اسرایی است که حین انتقال به ابوغریب توسط مجاهدین دست و پا چلفتی از دست آنها فرار کرده است و به روشنی می داند که در آن زمان همه ی اسرای موجود را به قسمت روابط کشاندید و به آنها توضیحی داده نشد که لست کال چیست. بلکه گفته شد صلیب صرفأ می خواهد از سلامتی شما مطلع گردد و صلیب هرچه گفت شما بگویید با ما خوب رفتار شده است و مترجم خودش آنرا راست وریست می کند و با شگرد های ضد انسانی و فریب دهنده ات مترجم مخصوص صلیب را منحرف و مترجم های توجیه شده خود را مامورکردی که صلیب را گول بزنند
آقای نادر الیاسی، حرف های منسوب به شما دروغ است!
نادر خان ابدا روشن نمیکند که از سال 69 منبع چه خیری برای وطنش بوده که براین امر تاکید دارد. آیا اوخدماتی خارج از مناسبات سازمانی انجام داده که سازمان ازوجود آن بی اطلاع است؟ چرا که خدمت به میهن در برنامه های سازمان وجود نداشته و اگر حرف این دوستمان درست باشد، معلوم است که دست به کارهای غیر تشکیلاتی زده ودرعالم هپروت قلعه ی اشرف و لیبرتی عراق، به وطنش خدمت وبه سازمان خیانت کرده است!
نه ارسطویی است ونه ازنوع دیگرش، این منطق رجوی است!
ما بطور ساده درجواب شما که مطرح کرده بودید که چرا اینهمه سال به سراغ اشرف نشینان نیآمده وحالا یکباره عواطف خانوادگی تان گل کرده، گفته بویم «…وقتی راه زیارت ایرانی ها آنهم بعد ازپایان جنگ بطور محدودی باز شد، استخبارات عراق مهلتی برای نفس کشیدن به این زائرین نمیدادند چه برسد باینکه آنها جرات کنند نام ونشانی از شما واشرف بگیرند وبه سراغ شما بیآیند…»
سانس آخر؟!
رجوی طی این سالها با طوفان هایی که سر راهش بود توانست خودش را در حاشیه نگه دارد ولی بنظر می آید دیگر وقت آن رسیده که باد وی را در بر بگیرد. پرونده ترور و خیانت وی بر همگان واضح و روشن است ولی بزرگترین خیانت وی، بازی با اعتماد انسانها بود و به نام اسلام عواطف و روح آدمها را در تملک خود در آورد و این موضوع آن عقده بزرگی بود که داشت. حال باید پرسید نقش اول این فیلم چه کسی بود. کسی که آنقدر پرادعا میگفت مائیم که آینده را ترسیم می کنیم و تاثیر گذار بر شرایط.
افشای باند کثیف جاسوسی وپولشوئی سازمان مجاهدین خلق در هلند
مهناز خوشچین کسى هست که با امیرا الله ابراهیمى و Kare همدست دست که هم براى سازمان مجاهدین پولشویى مى کنند و هم با Karel در کار قاچاق مواد مخدر و با بیزنیزهاى غیر قانونى در خارج از هلند فعال هست. از این جریانات همسر سابقش حمید رضا خرد اطلاع دارد. دلیل این که سکوت کرده این است که خود را شریک جرم مهناز خوشچین مى داند.

