چرا پول توجیبی داد و چرا قطع کرد؟ پول توجیبی رجوی به نیروها
نشست های شستشوی مغزی در تشکیلات رجوی تخریب روحی – روانی اعضا در مناسبات مجاهدین
مستمری ۱۰ دلاری اعضای مجاهدین خلق شواهد تازه از استثمار نیروها در مجاهدین خلق
ازدواج به شیوه قرون وسطی در درون فرقه رجوی
رجوی شیاد همیشه در نشست ها عنوان می کرد که تمام گروههای مبارز در دنیا وقتی مسئله زن را نتوانستند حل کنند به این روز افتادو از هم پاشیده شدند و تنها سازمان می باشد که توانست مسئله زن و ازدواج را حل کند. می توان به این نکته اشاره نمود که تمام رهبران گروهای مبارزاتی زنی را برای خود نخواستند ولی رجوی زن باره سطح خواستن خود را بالا برده و خواستار به خدمت گرفتن تمام زنان دنیا بوده است کار کثیفی که هیچ کدام ا رهبران دنیا نتوانستد این گونه درخواستی داشته باشند.
چگونه یک فرد به اسارت فرقه در می آید؟
جالب این است مریم قجر در همه جا پز این مناسبات و این آزادی عمل را می دهد.حال می بینیم که در این تشکیلات ذره ای افراد اراده و اختیار با خودشان نیست و تماما کلیشه ای و اطاعت کورکورانه هست. مریم قجر در صحبت های خود دم از آن می زند که نیروهای وی با گذر از انقلاب انسانیت و شرف و رهائی خود را در زیر چتر مسعود به عنوان پرچمدار این راه کسب نموده اند و در این راه حاضر شدند از همه چیز خود بگذرند
ابر فرقه – قسمت شانزدهم
در نشست ها مسئولین به ما گفتند: که همه خواهران درخواست خود سوزی شان را به ما دادند تا برای خواهر مریم بفرستیم و منظورشان تکان دادن ما بود! بعدا همۀ ارتش آزادیبخش در عراق یعنی همه ماها هم کتبا درخواست خودسوزی دادیم. البته که نه مسعود رجوی دستور مستقیم خود سوزی داده بود و نه تشکیلات چنین دستوری را صادر کرده بود ولی غیر مستقیم دستوری را صادر کردند که عدۀ زیادی قصد انجام خود سوزی را کرده، و تعدادی نیز خود را سوزاندند.
گزارش جلسه سالانه فدراسیون اروپایی مراکز اطلاع رسانی و تحقیق در مورد فرقه ها، فکریس (FECRIS)
آن خدابنده (سینگلتون) در این جلسه با تشریح و تحلیل”چگونگی بکار گیری روشهای فرقه ای توسط گروه های تروریستی” نشان داد که این روشها به هیچ وجه نمی توانند”مذهب ومذهبی” یا”عقیده و عقیدتی” توصیف شوند. وی در ادامه به برخی از روشهایی مورد استفاده که از”بی خبری” و”کمبود اطلاعات” قربانی استفاده می کنند اشاره کرد و برخی از”روشهای شستشوی مغزی” در”گروههای ترویستی” را تشریح نمود. آن خدابنده گفت که با پانزده سال سابقه فعالیت در این زمینه اکنون می تواند با قاطعیت بگوید که این مشکل هم”قابل تشخیص است” و هم”راه حل مشخص دارد”. این توضیحات مورد تشویق و تایید آقای وزیر و مدعوین جلسه قرار گرفت.
ابر فرقه – قسمت پانزدهم
در سخنرانی های رجوی با نفوذ کلام فوق العاده ای که داشت سعی می کرد ما را از یک پروسۀ وضعیت ذهنی فعال به سمت شرایط غیر فعال سوق دهد. ما بدون داشتن هر گونه واکنش یا قدرت ارزیابی می شندیم و می دیدیم رفته رفته ما قدرت تحلیل منطقی، قضاوت مستقل و تصمیم گیری بر اساس وجدان و آگاهی خود را نسبت به هر آنچه با آن برخورد می کنیم، از دست می دهیم. ما مرزهای بین آنچه مایل هستیم واقعیت داشته باشد، با آنچه که واقعا حقیقت دارند را گم می کردیم. به ما آموخته شده بود که خویشتن ما و خویشتن دیگران خویشتن یک نفر، یعنی مجاهد خلق است.
ابر فرقه – قسمت چهاردهم
دوران سیاهی ها و اطاعت های کورکورانه شروع شد از جمله عللی که مرا درگیر این فرقه ساخت این بود که: احساس می کردم، می توانم در برابر هر چالش لفظی، که بر سر راهم قرار می گیرد موفق بیرون آیم و چون کمی تحصیل کرده بودم، فکر نمی کردم ممکن است، راهی باشد که وارد آن شوم و گیر بیفتم. و در حقیقت آگاهی نسبت به بحث فرقه ها نداشتم و چنین چیزی نشنیده بودم.
یک خاطره از مناسبات فرقه ای رجوی
فهیمه گفت: پس بذارید که دوستم هم بیاورم و رفت از سمت راست درب راباز کرد و یک گربه خیلی کپل و بزرگ را بغل کردو باخودش آورد. وکلی ذوق این گربه را میکرد. این در شرایطی بودکه این گونه کارها و داشتن این گونه حیوانات چیزی در حد و اندازه های یک خیال فقط برای نفرات عادی بود! بعد از این داستان بود که همان شخص و خیلی از نفرات دیگر از این کار فهیمه اروانی مسئله دار شده بودند و میگفتندکه چطور به ما که میرسد برای پر کردن حفره های ذهنی و ایدئولوژیکی است ولی برای فهیمه اروانی اشکال ندارد؟!
ابر فرقه – قسمت یازدهم
همواره شاهد خروج اطلاعات غلط و اغراق آمیز در مورد آمار هواداران و مهمان عراقی به قرارگاه بودیم، یکبار صندلی های چیده شده توسط گروهان خودمان را شمردم، و شب با آمار اخبار سیمای آزادی، مقایسه کردم، تقریبا 10 برابربیشتر اعلام شده بود. جدای از این که تمامی عراقی ها که از مینی بوس یا اتوبوس در قرارگاه پیاده می شوند می پرسیدند”وین دجاج”؟”یعنی مرغ و غذا کجاست”؟ و یکراست سراغ غذاخوری و دیگ های غذا می رفتند و هرچه می گفتیم محل سخنرانی اینطرف است اصلا گوش نمی دادند!.
هشدار نسبت به ترفندهای فرقه ای سازمان مجاهدین خلق
ظاهرا در درون سازمان مجاهدین خلق از اعضا خواسته شده تا با خانواده های خود ارتباط برقرار کرده و به بهانه بیماری یا موارد دیگر از آنان درخواست پول نمایند. به اعضا گفته شده است که برای برگزاری مراسم سالانه مریم رجوی در پاریس و دعوت از سخنرانان و غیره نیاز به این پول دارند و لازم است که اعضا در این رابطه کمک نمایند. روی اهمیت این مراسم و ضرورت جمع آوری پول هم در درون سازمان نشست های متعددی توسط مسئولین در کشورهای مختلف گذاشته شده است.
خاطره ای جالب و خواندنی از به خطر افتادن انقلاب مریم توسط چند سگ
هر کس برای سگ ها دلسوزی کند، حتما ریگی به کفش داشته و باید روی انقلابش شک کرد. و ادامه داد: مگر نمی بینید که چطور چهار تا حیوان تمام دم و دستگاه ما را پیچانده اند؟ فکر می کنید این حرف گوش نکردن ها و سر پیچی افراد از دستورات , ناشی از چیست؟ یک سگ ماده چندین سگ نر را به دنبال خود , این طرف آنطرف قرارگاه می کشد , کلی ها را مسئله دار می کند و همه این معضل را می بینند، اما صدای کسی در نمی آید. ما نمی توانیم شاهد نابودی انقلاب خواهر مریم باشیم، زیرا او همانند کندن کوهی با سوزن، ذره ذره و قدم به قدم ناخالصی ها را در افراد زدود تا انقلاب را به جایش نشاند، حالا انتظار دارید، شاهد نابودی همه آمال و آروزهای برادر مسعود و خواهر مریم باشیم و…
چگونه فرقه ها میتوانند از اعضاء خود٬ انسانهایی برای عملیاتهای تروریستی بسازنند؟! – قسمت دوم
بطور خلاصه تمامی فرقه ها و بطور خاص فرقه مجاهدین٬ تمامی استراتژی نیرویی خودرا برپایه جهل نیروها استوار کرده بود! داستانهای حماسی از رهبری سازمان را صبح تا شب در گوش آنها تکرار میکردند تا نیروها در ذهنشان٬ فاصله ای پر نشدنی باو حس کنند وهمین امر باعث میشد که فرامینش را تمام و کمال گوش واجرا کنند!
ابر فرقه – قسمت نهم
رهبران فرقه ها سعی می کنند متناسب با زمان و فرهنگ خود را تغییر داده و مثل آفتاب پرست مدام رنگ عوض کنند، بنابراین شیوه های مقابله با فرقه و درمان جدا شدگان نیز باید متناوبا تجدید و تکامل پیدا کند. رهبران فرقه همواره به این می اندیشند که چه سیگنال هایی در صورت ارسال واکنش دلخواه آنها را در شنونده بوجود می آورد.

