این بار نوبت تخریبات بر علیه وزارت حقوق بشر عراق است وچرا؟
حالا دیگر نیروهای آمریکائی تقریبا ازعراق بیرون رفته اند وعراق دولت منتخبی را دارد که عرفا وقانونا میتواند برتمامی امور کشور دخالت کند وبه تبع آن وزارت حقوق بشر عراق میتواند حتی داخل کمپ لیبرتی که جزء خاک خودش است، وارد شده ووضعیت ساکنین آنجا را مورد بررسی قرار داده وحمایت های لازم را ازآنها بعمل آورده و اززاویه ی دیگر، به تخلفات رهبران باند رجوی درایذا واذیت اعضای دربند رسیدگی کرده ومتخلفین از قوانین عراق را بدست دادگاه های عراق بسپارد که عملا نکرده وسبب اعتراض خانواده های مرتبط با این اسرای رجوی شده است!!
علامه جان! شما ابتدا کشور های خودتان را آزاد ومستقل کنید!
شما که بااین گشاده دستی هر توقعی ازاعراب را دارید، چگونه است با این نفوذتان؟! کمکی به انتقال این اسرای رجوی به کشورهای امن تر نمیکنید؟! درجواب آن قسمت ازایراد شما باید گفت که کسی غیر از گماشتگان رجوی، بر لیبرتی نظارت ندارد واگر سرکوبی درکار است وشما معترض آن، به دوستان خود توصیه کنید که چنان نکنند!
سیروس غضنفری: واقعا هم آقای مسعود طوسی بخش بدنبال زندگی خصوصی اش بود!
مسعود جان توازچه زمانی وزارت اطلاعات شناس شده ای که ادعا میکنی زمام امور خانواده ها درهنگام مراجعه به ملاقات های شما ها دردست آنست! من وتو محققا میدانیم که اکثریت قریب به یقین خانواده ها بطور جمعی به کمپ های ما مراجعه میکردند و اگر ملاقاتی هم اتفاق میافتاد، کسی ازایران آمدگان، درفکر تعریف وتوصیف دولت و… نبود وآزادانه محبت هایشان بود فقط که نثار ما می شد!
گناه این مادر هضم نکردن مناسبات فرقه ای، ونفی عواطف مادرانه است! – قسمت دوم
اگر این ملاقات کننده ازآگاهی سیاسی خوبی برخوردار بود، بخاطر اینکه امکان طرح بحث ازطرف او وجود داشت، ازلیست ملاقاتی ها حذف میشد! ضمنا کسی دراین ملاقات ها بشما نمیگفت که بطور غیر قانونی وارد عراق شده، کاری که شما مایل بدان بودید که بادرگیر کردن حکومتهای ایران وعراق با خانواده ها و ایجاد خصومت بین آنها، ازاین آب گل آلود ماهی بگیرید!
سخیف ترین ابراز عبودیت دربارگاه امپریالیزم وصهیونیزم!
کمترین تعداد شرکت کننده در این تجمع فراملیتی، ایرانیان بودند و درمیان شرکت کنندگان آن خارجی، رونق ونمودی نداشتند. ازسوی دیگر، این تجمع بعلت حضور سازمانگرانه ی سازمان جوانان یهود درفرانسه و… چندان هم یک اجتماع” دور ازوطنی” شمرده نمیشد!
از یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت بیست ودوم
این مرحله هزار معبر نامیده شد و ایدئولوژی هزار شین (هزار تا شورای رهبری زن) هم آن بود که در این مرحله پی پی اس PPS می آوردند و از مرز عبور می دادند تا از این طریق از داخل کشور نیرو بیاورد.PPS نیروی جدیدی بود که سازمان آنرا از یک جای دیگر آورده بود و چون شک داشتند که امکان دارد نفوذی باشند آنها را اینطور آزمایش می کردند
ترس که نه، احتیاط معقول برای جلوگیری ازجاسوسی احتمالی است!
به کدامین دلیل میبایست ما بجای آمریکائی تنبیه شده ومورد سختگیری بی اندازه قرار گیریم که تنها استفاده کننده ازبمب ناب اتمی درجنگ جهانی دوم وبمب های معمولی غنی شده با اورانیوم و… درتجاوز به عراق و…، بوده است؟! ما دویست سال است که بخاک کشوری تجاوز نکرده ایم ودر هنگام مواجهه با تجاوز، ازسلاح های غیر متعارف استفاده نکرده ودارای سابقه ی بد دراین مورد نیستیم و طبیعتا سزاوار این سخت گیری ها نیستیم! برما سخت میگیرند که اسرائیل ازاحتمال دست یافتن سلاح اتمی ازطرف ما می ترسد اما به اسرائیلی که 200تا 400 کلاهک هسته ای دارد، اعتراضی وارد نیست که اتفاقا سابقه ی تجاوزگری فراوان هم دارد!
خالو کاکایی تروریست” بد” نیست! ولی محرک خود سوزی چرا؟
جهان ازطرف زورمداران و آلات دست آنها سنگی شده وشما که مستقیم وغیر مستقیم دراین مجموعه قرار دارید، ازچه وکی گلایه میکنید؟! آیا شما تکامل جامعه ی بشری را دراین خشونت ها میبینید که خود را درنوک آن میبینید؟! چه رابطه ی علت ومعلولی بین نیات وعملکرد خانم وآقای رجوی وجود دارد که این عمل غیر انسانی خودسوزی هدایت شده، قرار بود که نگذارد سرنوشت خلق ایران به محاق برود؟!
گناه این مادر هضم نکردن مناسبات فرقه ای، ونفی عواطف مادرانه است! – قسمت اول
ازنظر عبدی، خباثت ومزدوری این مادر وقتی معلوم شده که درسال 82 وبابازشدن راه عراق، به کمپ اشرف مراجعه نموده وکار بدترش این بوده که تنهایی نرفته وهمراه کاروانیانی که مجوز رسمی از دولت عراق داشتند، به دیدن او آمده است! این مادر که اینک به” نامادری” تغییرهویت یافته، درتحصن بزرگ سال های 88و89 دراطراف کمپ اشرف شرکت داشته و بدتر اینکه حالا هم برای دیدار این فرزندش (احمد عبدی) به کمپ لیبرتی مراجعه کرده که درقاموس مسعود رجوی خطری مهلک تر از استعمال یک بمب اتمی دارد وبنابراین یک جنایتکار ومزدور شمرده میشود واحمد عبدی هم واداشته شده که نوشته ی طویل وتا بخواهی لمپن مآبانه که ادبیات خاص رجوی است، درحق این نامادری درسایت ایران افشاگر منتشر کند!
برابر این گزارش، مسعود رجوی همواره خیر مطلق بوده است! – قسمت دوم
هیچ یک ازاین سئوالات مهم دراین گزارش آقای تهرانی، جوابی برای خود نمی یابد وبدتر اینکه مواضع عملی سازمان که سرگرم ماه عسلی که مسلما بدفرجام خواهد بود، با نئوکان های جنگ طلب ودشمن خونین استقرارعدالت اجتماعی درهرگوشه ی جهان، اسرائیلی که ژاندارم منطقه ای آنهاست وعربستانی که هم سر میبرد وهم گرسنگان زیادی را درکنار درآمد افسانه ایش دارد وهم اهل آزادی و دموکراسی نیست، چگونه میخواهد به محدودیت حقوق مالکیت وتصرف، التزام عملی داشته باشد؟!
از یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت بیست و یک
در این نشستها نرینه های وحشی باید ذهن خود را باز کنند و هر چه مقوله جنسیتی و سکس در ذهنشان موجود است را باید بالا آورده یعنی بیان کرده و جلوی جمع بخوانند. ما مجبور بودیم که تمام جزئیات یک تفکر جنسی خودمان را با تما م ریزه کاریهای ان بطور کتبی نوشته جلوی جمع بخوانیم. باید تمامی لحظات جنسی خود را دستگیر می کردیم و در یک دفترچه کوچک که به همین منظور به تک تک ماها داده شده بود و هدیه خواهر مریم بود یادداشت میکردیم که یادمان نرود. باید تمامی لحظات جنسی خودمان را چه در مورد زنان داخل مناسبات و چه در خارج مناسبات می نوشتیم و می خواندیم. در این نشست ها متاسفانه خیلی حقایق هم از لابلای فاکتها و گزارشات خوانده شده بیرون میزد که بدلایل فشار و سرکوبهای جنسی دردرون این فرقه طی سالیان، افراد زیادی را از مسیر عادی خلقت خارج کرده بود!
قرار نیست که ما برای همیشه با شعار” مرک بر آمریکا” زندگی کنیم!
ما بدون اینکه ازصحت وسقم این خبر توسط کشورها ویا جریانات بیطرف اطلاع پیدا کرده باشیم، میدانیم که برقراری رابطه ای که ابتدا سخت و غیرمنتظره بنظر میرسد، بین رقبا، مخالفان ودشمنان سیاسی انجام میگیرد وبراین نقطه نیز واقفیم که توافق برای نشستن پشت میز مذاکره، شکلی ازاشکال مبارزاتی است که جریانها یا کشورها باهمدیگر انجام میدهند وبازهم آگاهیم که سرنوشت بزرگترین جنگ ها واختلافات عمیق بین کشورها، سرانجام با مذاکره حل میشود، چنانکه بین آمریکا وویتنام شد وکسی رزمندگان ویتنامی را بخاطر این کار مورد نکوهش قرار نداد!