خاطرات سفر به عراق خانم مهین نجفی خواهر محمد جعفر نجفی اسیر در فرقه رجوی
این بار خیلی خوشحال بودیم که امکان دارد شاید بتوانیم بچه هایمان را ببینیم با ھزاران خاطره تلخ و شیرین راهی عراق شدیم به پادگان اشرف که رسیدیم پادگان اشرف مثل سابق نبود حالت ویرانی به خود گرفته بود و این برای ما خوشحال کننده بود که بالاخره بعد از چندین سال زندان فرقه رجوی درب آن گل گرفته می شود طی روز که برای فعالیت به اطراف اشرف می رفتم با یک سری عناصر توجیح شده که در پادگان اشرف باقی مانده بودند مواجه می شدم عناصری که سران فرقه آنها را توجیه کرده بودند که به خانواده ها بد و بیراه بگویند
پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده سعید پور
آقای بابک سعیدپور برادر قباد سعید پور چندین سال است در فرقه رجوی اسیر است طی این چند سال آقای سعید پور موفق نشد با برادرش قباد در پادگان اشرف تماسی حاصل کند، ادبیات رجوی اجازه این کار را نمی داد.تلاشهای خستگی ناپذیر ایشان در جهت رهایی برادرش و دیگر اسیران فرقه رجوی، الگویی برای همه ما اعضاء و خانواده های عضو انجمن است تا با یاد و خاطره آن عزیز تمام وقت و توان خود را نثار رها سازی فرزندانمان از چنگ سیاه دلان فرقه نمائیم.
داستان ما با رجوی!!!!
عجب داستانی با رجوی داشتیم. در نشست های مختلف چماق را بر سر ما می کوبید که سلاح ناموس من است. سلاح را دو دستی تحویل آمریکا داد. بی ناموس شد.یک زمانی قُمپز در می کرد و روی سن ژست می داد پادگان اشرف پایتخت مجاهدین است، پایتخت که نباشد مجاهد معنی و مفهوم ندارد. اشرف را هم دارد از دست می دهد.
آغاز غازچرانی سران فرقه مجاهدین
دو روزی در زندان طباطبایی سر کردیم که گفتند آماده باشید به نشست می رویم. محل نشست در تالار بهارستان، محل نشست شورایی ها و خالی بند ها. طولی نکشید که رجوی وارد سالن تالار شد. به چهره اش نگاه می کرد یم،حال درستی نداشت.بعد از کمی بحث گفت پرچم انحلال ارتش را با خودم آوردم و شما می توانید سر زندگی خودتان بروید…
خاطره ای از ماه مبارک رمضان در فرقه رجوی
در ماه مبارک رمضان در فرقه همه بایستی روزه را بگیرند اگر فرد مریض هم باشد. سران فرقه به ظاهر می گویند که هر کسی توان روزه گرفتن را ندارد روزه را نگیرد در نشست ها در رابطه با شعارهایشان خیلی بحث ها را می کنند می خواهند وانمود کنند که ما به شعارهایی که داریم پایبند هستیم شعائر فرقه به مثابه چماقی است بر سر افراد سطح پایین. افرادی که سطح آنها پایین باشد و توان روزه گرفتن را ندارند برای وعده های غذایی به سالن غذا خوری مراجعه می کنند.
حضور خانواده های استان مرکزی در مقابل اشرف
خانواده های استان مرکزی به منظور دیدار با عزیزانشان راهی اردوگاه اشرف شدند.خانواده های استان مرکزی از مسئولین عراقی در خواست داشتند تا ترتیبی داده شود در کمپ موقت ترانزیت ملاقات حضوری با عزیزانشان داشته باشند. و در این خصوص از نماینده ویژه سازمان ملل آقای کوبلر در خواست کمک
بتول رجایی میخواست حق خواهر مریم را از حلقوم ما بیرون بکشد!؟
بتول رجایی وارد سالن شد میکروفن را در دست گرفت بدون مقدمه شروع کرد به فحش های رکیک به ما که در سالن نشسته بودیم. در ادامه گفت بچه ها دارند به عملیات می روند و ماموریت خود را انجام می دهند و روی خواهر مریم را سفید می کنند، آنوقت شما در مقر می خورید و می خوابید. شورای رهبری تا صبح خواب ندارد کارهای عملیات را دنبال می کند شما چه ارزشی در سازمان دارید حیف نان و آبی که سازمان به شما می دهد چرا درخواست نمی کنید در عملیاتها شرکت کنید.
گفتگو با یکی از خانواده های اعزامی به عراق در استان مرکزی
برای رهبری سازمان و سرانش ماندم چه واژه ای را بکار ببرم یک سری عناصر توجیح شده خود را در پادگان اشرف باقی گذاشته که خانواده ها را لت و پار کنند عناصری که پشت فضای سبز خودشان را مخفی می کنند به محض مشاهده خانواده ها از پشت فضای سبز ظاهر می شوند به خانواده ها و پدر و مادرها با بی رحمی و شقاوت تمام سنگ پرتاب می کنند و فحش می دهند
کمپ اشرف؛ بیت العنکبوت
کمپ اشرف؛ بیت العنکبوت
جلسه صمیمی خانواده های استان مرکزی در دفتر انجمن نجات
در روز 21/3/91 جلسه صمیمی با خانواده های استان مرکزی در دفتر انجمن برگزار شد. خانواده های حاضر در جلسه از اینکه پادگان اشرف در آستانه نابودی است ابراز خوشحالی کردند به این امید که فرزندانشان بعد از چندین سال از چنگال رجوی آزاد شوند. مادران تقی صالح، مصطفی فروغی، پروانه عباسی و سعید عبدی که هر کدام از این مادران چندین سال است که از فرزندان خود محروم بودند در جلسه حاضر بودند در خواست این را داشتند که جهت ملاقات با فرزندانشان به کمپ موقت اعزام شوند.
دو هفته تلاش خستگی ناپذیر خانواده های استان مرکزی در عراق
خانواده های استان مرکزی با عزم جزم و دو هفته تلاش خستگی ناپذیر با فرقه شکست خورده رجوی به سلامت به ایران باز گشتند.ماهیت ضد بشری رهبری فرقه و سرانش آنقدر غلیظ است که خانواده های درد کشیده را دشمن خود محسوب می کنند و توسط عناصر توجیح شده فحش های رکیک به خانواده ها می دهند. در مقابل پادگان اشرف که روزهای آخر عمرش را به پایان می رساند خانواده های استان دست بردار نبودند و شعارشان این بود”تا آزادی فرزندانمان تا به آخر ایستاده ایم”
سیمای مضحک فرقه رجوی
این روزها روزهای تاریخی است روزهایی که سران فرقه رجوی با آن دست و پنجه نرم می کنند که شاید روزنه ای پیدا کنند و خودشان را از بحرانی که در آن قرار گرفته اند نجات دهند. و این روزها در زباله دان تاریخ ثبت می شود. از آن جایی که پادگان الموت رجوی در آستانه تعطیلی است تبلیغات در سیمای باصطلاح آزادی به برنامه های مضحک تبدیل شده است گویا که کفگیر به ته دیگ خورده است