نجات در هفته ای که گذشت – شماره 61

مروری بر مطالب 30 مهر الی 4 آبانماه 1401 درج شده در سایت نجات

*شنبه 30 مهر

در روز شنبه جمعاً 7 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

مادرم با من سخن بگو – قسمت سوم

… ارتباط من با مادرم با اعتراضات 7 دی 1396 که در شهرهای مشهد و دیگر شهرهای استان خراسان در اعتراض به گرانی اتفاق افتاده بود، مقارن شد. این اعتراضات در ادامه به برخی شهرهای دیگر هم کشیده شد. فردای اعتراضات تماسم با زهره برقرار شد. او بدون مقدمه و در حالی که من سراغ مادرم را از او می گرفتم در رابطه با اعتراضات سؤال کرد و از من خواست به مناطق مختلف شهر بروم و مشاهداتم را به او اطلاع دهم. از این درخواست زهره شوکه شدم. جمع آوری اخبار تظاهرات چه ربطی به ارتباط با مادرم داشت! دلم قدری شور زد، مجدداً از او سراغ مادرم را گرفتم که گفت بهت گفتم که سر مادرت شلوغ است. تو آن کاری که من گفتم را انجام بده مادرت هم خوشحال خواهد شد و به زودی او را خواهی دید و بعد تماس را قطع کرد.

گفتگوی اعضای آسیلا درباره ملاقات مریم رجوی با سفیر اسرائیل

… رفتار امروز مریم رجوی را به مثابه خنجری دانستند که از پشت به ملت مظلوم فلسطین زده شد.
… مسعود رجوی همواره در نشست‌ ها درباره ملاقات خود با یاسر عرفات و سران الفتح و آموزش‌ های چریکی در کنار مبارزان فلسطینی فخر می‌ فروخت و از این طریق اعضا را به شدت تحت تاثیر قرار می‌داد.
… سران مجاهدین خلق ناچار به ادامه خیانتکاری به آرمان‌ ها و اعضا‌یشان هستند چراکه هیچ کس در جهان آن ها را به رسمیت نمی ‌شناسد و آن ها مجبورند خود را به نرخ های گوناگون بفروشند. روزی – به اذعان خود مسعود رجوی– ستون پنجم صدام حسین در جنگ با وطن بشوند و برای بمباران شهرهای ایران اطلاعات در اختیار ارتش عراق قرار بدهند و روزی ابزار اسرائیل برای کارشکنی در برنامه هسته ای ایران بشوند.

دیدار کاظم پور خفاجیان با اعضای انجمن نجات خوزستان

… پس از چند سال اسارت در اردوگاه های صدام، فرقه مجاهدین خلق که با کمبود شدید نیرو مواجه بود ضمن درخواست از صدام و برای تأمین نیروی انسانی ماشین نظامی اش که ارتشی کوچک در دل ارتش صدام بود و تمامی تجهیزات آن توسط ارتش عراق تأمین می شد، به اردوگاه آمدند و ضمن دادن وعده های انتخاب آزاد بازگشت به ایران و یا پناهندگی در یک کشور اروپایی ما را فریب دادند و به پادگان اشرف بردند.
… همین فرقه با این ماهیت ضد آزادی و دهه ها خیانت در حق مردم ایران و به اسارت کشاندن اعضایش، از آزادی مردم ایران صحبت می کند و در قضایای اخیر تلاش کردند که مطالبات به حق مردم را به خشونت و اغتشاش بکشانند. همه ما می دانیم که این فرقه کم ترین حق آزادی برای زنان عضو قائل نبود و آن ها علاوه بر تحمیل حجاب اجباری و عدم حق پوشش اختیاری و تشکیل زندگی مشترک از حق تماس با خانوادهایشان هم محروم هستند و اما سرانشان به دروغ دم از آزادی مردم ایران می زنند….

دعوت ذلیلانه ی مریم رجوی از دخالت بیگانه در امور ایران

… مریم رجوی به خوبی آگاه است که کنگره آمریکا چه مساعدت هایی برای نابودی کشورهای افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و… انجام داده و دست به چه جنایت هایی در راستای اشاعه هر چه بیشتر تروریزم اقتصادی علیه ایران زده و طبیعی است که در ماهیت این کنگره نیست که کار خیری به نفع مردم ایران انجام دهد.
… معنی درست تر این پیام مریم این است که کنگره آمریکا تمام اقدامات لازم را برای سیه روز کردن مردم ایران انجام بدهند تا او که برای به قدرت رسیدن عنصر داخلی را در خدمت ندارد، بر زمین سوخته ایران یا بخشی از آن حکومت کند. به نظر می رسد که کنگره و دیگر دوایر آمریکایی با تمام قوا همان کار را می کنند که مریم آرزو دارد و در این میان مشکلش برای تحقق نقشه های ضد بشری اش، محدود و محدود تر شدن توانایی هایش دراین عرصه است که البته با قاطعیت تمام می توان گفت که اصرار مریم چیزی به این توانایی ها اضافه نمی کند!…

مستند به نام خلق – خط ترور مردم عادی

… این قسمت از این مجموعه به ترورهای مجاهدین خلق پرداخته است. از اواخر خرداد ماه 1360 مجاهدین خلق درصدد ورود به فاز مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی و راه ‌اندازی جنگ داخلی برآمدند. این مهم در استان‌ های مختلف بروز و ظهور یافت و ترورهای تابستان 60 صحنه‌ های خون و وحشت را برای مردم متصور کرد. از واقعه‌ تیر ماه سال 1360 و اعلام جنگ مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی، عده‌ ای از نیروهای حزب ‌اللهی و به ‌خصوص بازاریان توسط مجاهدین خلق به شهادت رسیدند….

*یکشنبه 1 آبان

6 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

وقتی رجوی طرفدار جمهوری دموکراتیک بود

رأی نیاوردی برو اپوزیسیون شو

… مسعود راهش را از مردم جدا کرد و به همراه دوستان و همفکرانش شدند “اپوزیسیون مسلح” و شروع کردند به هفت‌ تیرکشی و بمب ‌گذاری در تهران و شهرهای ایران و این ‌طوری شد: “سال ۶۰ و ۶۱ دوره اوج ترورهای مجاهدین بود. مجاهدین ترور هدفمند انجام می ‌دادند که مسئولان انقلاب و افراد کلیدی نظیر رجایی و باهنر را هدف می‌ گرفت و به ترور کور از جمله بمب‌ گذاری و کشتن مردم عادی هم می ‌پرداختند….”
… طرفداران مسعود خرداد سال ۱۳۶۰ با اسلحه به خیابان ریخته بودند و تکلیف را با مردم روشن کرده بودند. بعد هم مسعود رفت و برای خودش یک اپوزیسیون عجیب و غریب و پادگانی در خارج از ایران درست کرد و بعدها در پایان جنگ تحمیلی به ایران حمله نظامی هم کرد که اسمش “فروغ جاویدان” بود….

زن، زندگی، آزادی به تعبیر مریم رجوی

امپراطوری دروغ

… این که شایستگی زن ایرانی را در مبارزه با حکومت می ‌دانند. عیار سنجش زن ایرانی برایشان هیچ چیز نیست جز آن که موافق جمهوری اسلامی باشد یا مخالف! و بعد ادعا می ‌کند آزادی های فردی و اجتماعی از زنان در ایران و جمهوری اسلامی سلب شده! خانم مریم رجوی وقتی زنان سازمان را وادار به طلاق می‌ کردید وقتی آن ها را به عنوان برده جنسی به حرمسرای مسعود رجوی می ‌بردید وقتی حق مادر شدن را از آن ها می ‌گرفتید چه؟! آزادی های فردی و اجتماعی آن ها سلب نشد؟!
… اعضای گروه مجاهدین حق ارتباط با دنیای اطراف ‌شان را نداشتند ربات‌ هایی بودند که در زندان سازمان به اسارت کشیده شده بودند. کسی نمی ‌توانست به همین راحتی از سازمان جدا شود. راه‌ حل یا خودکشی بود یا فرار. اعضا حتی حق ملاقات با خانواده‌ شان را هم نداشتند….

عضو سابق مجاهدین خلق: از این که زن بودن ما مسأله ساز باشد می ترسیدیم

داوود باقروند ارشد عضو سابق سازمان مجاهدین خلق، با انتشار تکه هایی از کتاب فرشته هدایتی در کتاب زخم های بی التیام در مورد برخورد تشکیلاتی در مناسبات سازمان با زن و حقوق زنان، می نویسد: خواندن این مطلب ممکن است برای بسیاری آزار دهنده باشد. او می گوید: برای مایی که سال ها با جنایات رجوی علیه خودمان و نزدیکانمان مواجه بوده ایم شاید عادی باشد، ولی برای مردم عادی شنیدن این جنایات علیه زنان در فرقه رجوی قابل تحمل نیست و شوکه می شوند….

ملاقات مریم رجوی با سفیر اسرائیل: ملاقاتی از سر ناچاری

تحلیل باقر محمدی درباره دیدار مریم رجوی با سفیر اسرائیل در آلبانی

انتشار خبر ملاقات مریم رجوی با سفیر اسرائیل در آلبانی، تحلیل ها و واکنش های مختلفی را به همراه داشت. گرچه موضوع همکاری مجاهدین خلق با دشمنان قسم خورده مردم ایران تازگی ندارد و رهبران این سازمان با هر فرد و گروه و نهاد و دولتی که در دشمنی با مردم ایران با این گروه هم راه و همگام باشند، دست دوستی و یا بهتر بگوییم دست مزدوری و خیانت می دهند، اما این دیدار خصوصاً از دید اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق دور نمانده و واکنش هایی را در بر داشته است. این افراد که خود شاهدان عینی رفتارهای دوگانه و به شدت متناقض سران گروه مجاهدین خلق در این مورد بوده اند، دیده ها و شنیده های خود را از سال های حضور در مناسبات فرقه به اشتراک می گذارند تا ابعاد موضوع هر چه بیشتر روشن شود….

روش‌ شناسی فرقه و روش‌ شناسی فرقه‌ ای

… استراتژی آنان برای نگاه ‌داشتن افراد یا غیرموجه و زشت جلوه ‌دادن خروج آنان عبارت است از “هزینه ‌دار کردن خروج برای فرد و حامی او” از جمله اقدامات فرقه در این راستا عبارت‌اند از:
– فحاشی به خانواده و جمهوری اسلامی که به قول خودشان راه آنان را ببندند
– نوشتن نامه و گرفتن امضا برای دریافت پول از فرقه و وسوسه شدن برای همکاری با دشمن
– ضبط نقل ‌قول‌ های حاکی از همکاری با فرقه در زمینه‌ های نظامی و خشونت آمیز و عملیاتی که برای پناهندگی بار منفی دارد
– ایجاد حس نداشتن تخصص و حامی و سن لازم برای زندگی مستقل بدون حمایت فرقه
– بالا بردن سطح توقع اعضا نسبت به حامیان خروج آن ها مثلاً دروغ‌ هایی که جمهوری اسلامی در قبال وابستگی و همکاری به عضو جداشده دستمزد زیادی می ‌دهد تا هم کار آن ها خیلی پرهزینه جلوه کند و هم در صورت خروج فرد در مقابل توقع بالای خودش کم بیاورد و عبرت بقیه شود. راهکار اما نشان ‌دادن این واقعیت است که افرادی با همین شرایط و در اوضاع نسبتاً بدتری توانسته ‌اند بر این مشکلات فائق آیند و تجارب آن ها باطل السحر این وسوسه‌ های فرقه است….

*دوشنبه 2 آبان

در این روز کلاً 8 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

مروری کوتاه بر وقایع مهر ماه در آلبانی

تغییرات محسوس در فضای سیاسی و رسانه ای آلبانی علیه فرقه رجوی

… آغاز مهرماه همچنین مصادف با آغاز برخی اعتراضات در داخل کشور بود که بلافاصله مورد حمایت بی دریغ کشورها و رسانه های غربی قرار گرفت. در این میان سازمان مجاهدین خلق که مدعی تنها آلترناتیو موجود در برابر جمهوری اسلامی بود تلاش نمود تا با ارائه پیام هایی از مهوش سپهری گرفته تا مسعود رجوی از قافله عقب نماند.
این پیام ها قبل از هر چیز بی بضاعتی فرقه رجوی را به نمایش می گذاشت. البته کارکرد این پیام ها بیشتر برای اعضا و هواداران است تا نیروهای روحیه باخته و مسأله دار را چند صباحی امیدوار به تغییرات و چرخش اوضاع به نفع مجاهدین خلق نگاه دارد.
در همین رابطه فرقه رجوی از سر ناچاری اعضای خود را وادار نمود تا با خانواده های خود تماس گرفته و از آنان بخواهند تا در تجمعات اعتراضی شرکت کرده و تصاویر مریم رجوی را حمل کرده و شعارهای مجاهدین خلق را بدهند که با بی توجهی خانواده ها روبرو شدند. البته خانواده ها از این که صدای عزیزان خود را بعد از سالیان سال شنیدند استقبال نمودند.
فرقه رجوی تلاش فراوانی کرد تا از حرکات اعتراضی داخل کشور حداکثر بهره را برده و آن را به هر طریق ممکن به اغتشاش و آشوب بکشاند. یک واقعیت تلخ در خصوص مردم ایران اینست که هر زمان می خواهند مطالبه و اعتراضی داشته باشند فوراً سر و کله مریم رجوی پیدا می شود تا با کمک ایادی انگشت شمارش آن را به تخریب، تعارض و خشونت بکشاند….

پیش بینی های مسعود رجوی

… مشکل در این نیست که مسعود رجوی مدام پیش بینی می کند ولی محقق نمی شود، بلکه مشکل یک مقوله کاملاً حقوق بشری است که هم اکنون نزدیک به دو هزار نفر اسیر ذهنی سازمان مجاهدین خلق در اردوگاهی منزوی و دور افتاده در آلبانی گرفتار هستند که از کمترین حقوق انسانی، از جمله حق ارتباط با خانواده، محروم می باشند.
در تظاهرات برلین به تاریخ 30 مهر 1401 که تمام نیروهای مخالف جمهوری اسلامی، حتی با سیاست ها و اهداف و عملکردهای ضد یکدیگر، جمع شده بودند خبری از سازمان مجاهدین خلق نبود. از دو حالت خارج نیست: یا این سازمان دیگر توان بسیج حداقل نیرو، حتی در حد حمل چند عکس و آرم و پلاکارد، را ندارد، یا این که آنقدر منفور است که هرگز اجازه کمترین حضور از جانب برگزار کنندگان نیافته است….

خشونت علیه زنان در فرقه رجوی، پدیده ای طبیعی است

… هیچ اعتمادی به هیچ کس در مناسبات رجوی ها وجود ندارد، به خصوص اگر زن باشی که وضعیت بدتر است، چون لایه زنان، به همه اسرار پشت پرده اشرافیت دارد و مطلع است. مسعود رجوی به خوبی می داند که جدایی یک زن، به این معنی است که دیگر اسرار مگوی سازمان، علنی خواهد شد.
… اگر به سخنان انگشت شمار زنان جداشده از سازمان توجه کنیم، ابعاد و عمق جنایات رجوی در حق زنان بیشتر روشن می شود، از جمله این زنان می توان به خانم ها: بتول سلطانی، مریم سنجابی و زهرا میرباقری اشاره کرد. یکی از جنایات عدیده مسعود رجوی نشست “شین” است، نشست “شین” چیست؟ …

وعده های کذب سازمان مجاهدین خلق

… آن زمان که به سراغم آمدند به هیچ وجه ماهیت اصلی خود را برملا نکردند و خود را گروهی ایرانی معرفی نمودند که می خواهند به ایرانیان کمک کنند و گفتند که اگر حدود دو ماه نزد آنان باشم ترتیب اعزام من به اروپا با شغل خوب را خواهند داد. اما این وعده ها فریبی بیش نبود تا من از چاله درآمده و به چاه بیفتم….

پرده نهایی بازی در آلبانی

… اما از زاویه اسیران در این فرقه اگر به ماجرا نگاه کنیم، آن ها همه در حسرت یک زندگی آزاد و آسوده هستند، همه دوست دارند سال های آخر زندگی خود را، آن طور که می خواهند زندگی کنند، اما حصارهای بلند اشرف 3 و نگهبانان مسلح آلبانیایی، هرگز این آخرین امکان نفس کشیدن را نیز، از آنان سلب کرده اند.
در پرده ی آخر این فیلم دراماتیک و غم انگیز، داستان تلخ خیانتی را شاهد هستیم که بازیگران این فیلم را از دنیای بیرون و آزاد منزوی کرده است، همه را به درون قبرهای تنهایی شان سوق داده است، اما آیا آن ها نباید طعم شیرین زندگی را بچشند؟
اگر از تک تک اسیران فرقه رجوی بپرسیم که خوشبختی چیست؟ واقعاً جوابی منطقی برای سؤال ما نخواهند داشت، سال هاست که خنده از ته دل، در هیچ یک از اعضای کنونی سازمان وجود ندارد، خوشبختی را در کنار کسی می توان یافت که تو را شاد کند، اما در فرقه رجوی چه کسی توان این امر را دارد که دیگری را شاد کند؟ واقعیت این است که احساسات و رفتارهای منفی موجود در فرقه رجوی، همه را از خوشبختی و لذت بردن، دور نگه داشته است….

گفتگوی اعضای انجمن آسیلا درباره حوادث اخیر و فرقه رجوی

… علی هاجری از تلاش همیشگی سران فرقه رجوی برای به رسمیت شناخته شدن در میان دولت های غربی می گوید. به گفته او این تلاش ها پس از سقوط صدام حسین در سال 1382 برای جلب توجه آمریکایی ها به طور واضح شعارهای ضد امپریالیستی مجاهدین خلق را نقض کرد و امروز ارتباط با مقامات اسرائیلی ریاکاری مجاهدین در شعارهای ضد صهیونیستی شان را برملا کرد. او رفتارهای فرقه رجوی را ناشی از به بن بست رسیدن آن ها در عرصه اجتماعی و سیاسی ایران می داند….

پژوهش فرح شیلاندری در باب فرقه بودن سازمان مجاهدین خلق

“آیا سازمان مجاهدین خلق فرقه است؟”، عنوان پژوهشی است که در ماه گذشته توسط یک پژوهشگر ایرانی درباره سازمان مجاهدین خلق در تارنمای پژواک ایران منتشر شد. فرح شیلاندری، پژوهشگر و مترجم حوزه‌ های تخصصی روانشناسی و آموزش و پرورش، در مقاله‌ ای علمی – پژوهشی به این پرسش پاسخ دقیقی می دهد. در این پژوهش، شیلاندری تلاش کرده است با نگاهی بی‌ طرفانه نخست به بررسی معنا و مفهوم فرقه، ریشه ‌ها و چگونگی پیدایش فرقه‌ ها، ویژ‌گی ‌های مشترک آن‌ ها و سپس به بررسی تطبیقی تشکیلات مجاهدین خلق با فرقه های شناخته شده در جهان بپردازد. او با نگاهی روانشناسانه ویژگی ‌های رهبران فرقه‌ ها، اعضا، تکنیک ‌های مورد استفاده در عضوگیری، روابط مالی و چگونگی کنترل ذهن اعضا را بررسی می ‌کند….

*سه شنبه 3 آبان

در این روز 6 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

تلاش مجاهدین خلق برای سوءاستفاده از خانواده ها در جریانات اخیر ایران

… خانواده مساوی است با کانون فساد
این ها خانواده نیستند بلکه مزدوران رژیم و وزارت اطلاعات هستند
ننگ ما ننگ ما فامیل الدنگ ما
این ها دیدگاه رجوی و دیگر سران مجاهدین خلق نسبت به پدران و مادران چشم انتظاری است که با خون دل فرزندان خود را بزرگ نموده تا در هنگام پیری دست آن ها را بگیرند و به آن ها تکیه کنند اما همه این پسران و دختران که امروز خود به پیرمردان و پیرزنانی تبدیل شده اند، در چنگال این رهبر خودکامه، دیکتاتور و ظالم گرفتار شده اند….
حال چه می شود که در این شرایط نا آرامی های داخلی مجدداً خانواده ها خوب و محبوب می شوند و فرقه پلید رجوی تلاش می کند از آن ها سوءاستفاده نماید؟!
… یک نفر از اعضای مجاهدین با چند خانواده از اقوام خود در ایام نا آرامی ها تماس می گیرد. این فرد که اعلام می کند در کشور ایتالیا ساکن است مأموریت دارد تا از خانواده ها برای شرکت در اعتراضات سوءاستفاده نماید و سعی می کند بیشتر با جوانان ارتباط گیری کند اما بزرگان خانواده که مخاطب فرد تماس گیرنده بودند با هوشیاری مانع از به دام افتادن جوانان می شوند….

نگاهی به تاریخ خیانت بار مجاهدین خلق – قسمت 5

تشکیل ارتش آزادیبخش و شیوه های جذب نیرو در خاک عراق

… هرچند رجوی با ورود به خاک عراق و تشکیل آرتش آزادیبخش شعار «وارد شدن به مرحله تدارک سرنگونی» را می داد ولی در واقعیت امر مشکل نیرو اصلی ترین معضل تشکیلات محسوب می شد که باید برای حل آن با تمام فریبکاری هایش راه چاره ای می اندیشید.
در این مرحله دیگر بحث جذب نیروهای هوادار مطرح نبود. رجوی معتقد بود که انقلاب مریم کارخانه آدم سازی است و می شود از پَست ترین انسان های جامعه، انقلابی ترین نیروها را تربیت کرد و در این دستگاه آنقدر کفگیر رجوی به تک دیگ خورده بود که حتی پای کسانی را که معتاد بودند و یا سابقه زندان در جرایم عادی مثل دزدی و . . . داشتند نیز با فریب کاری و به بهانه کاریابی به تشکیلات مجاهدین می کشاند….

مستند به نام خلق – شکل گیری سازمان مجاهدین خلق

… این قسمت از این مجموعه به شکل گیری مجاهدین خلق پرداخته است. محمد حنیف ‌نژاد، سعید محسن و حسن نیک ‌بین (معروف به عبدی) از دانشجویان دانشگاه تهران در طی سال‌ های ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۹ بودند. آن ها در یک جمع ‌بندی از وضعیت سیاسی موجود کشور و بررسی دلایل شکست نهضت آزادی اقدام به تشکیل سازمان مجاهدین خلق کردند.

*چهارشنبه 4 آبان

در این روز مجموعاً 11 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

بررسی یکی از 17 هزار جنایت سازمان مجاهدین خلق

جنایاتی از مجاهدین خلق که روی داعش را هم سفید می ‌کند

… در تابستان سال ۱۳۶۱ یکی از فجیع ‌ترین و وحشیانه ‌ترین جنایات سازمان مجاهدین علیه مردم ایران عیان شد. مجاهدین با طرح “عملیات مهندسی” از اوایل مرداد ماه سال ۶۱ تا ۲۵ همان ماه در مجموع سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی، یک کفاش، یک معلم و یک مهندس هوادار سازمان خود را به شدت شکنجه و در آخر قربانی کردند. شهیدان محسن میرجلیلی و طالب طاهری و شاهرخ طهماسبی نیز از قربانیان جنایت وحشتناک مجاهدین بودند.
در میان تمام قربانیان “عملیات مهندسی”، بدون شک عجیب ‌ترین شکنجه ‌‌ها روی طالب طاهری و محسن میرجلیلی، دو پاسدار کمیته ‌های انقلاب اسلامی صورت گرفته است.
… روایت شکنجه‌ های وحشیانه بر روی طالب طاهری و محسن میرجلیلی و ۱۷ هزار شهید دیگر ترور، آینه تمام نمای سازمانی است که جنایت هایش هنوز از اذهان پدران و مادران ایران زمین پاک نشده است.
نکته جالب اما این است که این جنایتکاران این روزها مدعی حقوق شهروندان ایرانی شده‌ اند و با حمایت و پول پاشی سعودی‌ها سعی در به اغتشاش کشاندن خیابان‌ های ایران دارند.

وضعیت اسرای جنگی در مناسبات مجاهدین خلق

… اکثر اسرای پیوسته به سازمان، در همان مقطع بازگشت اسرای جنگ به ایران، پوچ بودن ادعاهای سازمان را دریافتند و با اعلام جدایی از این تشکیلات موفق شدند همراه دیگر اسرا به ایران بازگردند و تعداد دیگری که بعدها درخواست جدایی دادند در روستای دبس کرکوک در قرنطینه بودند. تعدادی دیگر نیز فرار را بر قرار ترجیح دادند و به ایران برگشتند. تعداد اندک اسرای باقی‌ مانده نیز در طول سال‌ های بعد به‌ تدریج از سازمان جدا شده که به ایران بازگشته یا در کشورهای دیگر ساکن شدند. اما باز انگشت شمارانی در سازمان فریب وعده های دروغین سازمان را خوردند و یا جرأت نه گفتن را نداشتند و در سازمان ماندگار شدند.

به تدریج اسرای پیوسته به سازمان دریافتند که شعارهای پوچ این گروه سرابی بیش نیست و تنها به ‌دلیل شرایط سخت اسارت بوده که ناچار به رجوی ها پیوسته ‌اند، بنابراین اکثر آن ها در اولین فرصت ممکن به هر صورتی که بود خود را از این تشکیلات جهنمی جدا کردند.
اما سازمان که اساس و شالوده اش در هم ریخته بود، پس از فرار یا جدایی هر اسیر جنگی سابق، دست به فرافکنی زده و آنان را مزدور و خائن می نامد، این همان دم خروس درماندگی فرقه مخرب رجوی است که نشان می دهد وضعیت تشکیلات چقدر خراب است که سازمان با آن ادعاهایش، شالوده اش از جدایی یک اسیر جنگی سابق، فرو می ریزد و دست به فحاشی و تهمت زنی می نماید….

“زن، زندگی، آزادی” شعاری که مریم رجوی اعتقادی به آن ندارد

… شعار آزادی !این شعار حربه خوبی است برای رسیدن به قدرت، اما به محض این که به قدرت می رسند دیکتاتوری را اعمال می کنند. رجوی که از پیش امتحانش را پس داده است. در درون تشکیلات زندان و شکنجه وجود دارد و دیگر حرف زدن از آزادی بیشتر به تف سر بالا شبیه است.
وقتی در تشکیلات زور و جبر حاکم باشد و در تشکیلات افراد را به جرم جدایی سر به نیست می کنند و یا در تشکیلات افراد از سر فشار مجبور می شوند خودسوزی کنند که مواردش هم زیاد بود، وقتی در تشکیلات به اجبار افراد باید تن به انقلاب باسمه ای مریم قجر بدهند. وقتی در تشکیلات افرادی باشند که دیگر نخواهند به مبارزه ادامه دهند و به دستور رجوی باید زندان ابوغریب را تجربه کنند و … این معنی واقعی آزادی در گفتار و رفتار و تشکیلات رجوی ها است پس بهتر است مریم قجر و شوهر معدومش خودشان را با بیان این گونه کلمات مقدس مسخره نکنند. چون زمانی که همه متوجه فریبکاری و شیادی شما شدند، دیگر نمی توانید باز نسلی را به قربانگاه ببرید. اکنون مردم ایران هم به خیانت های شما پی بردند و هیچ اهمیتی به شعارهای توخالی شما نمی دهند.

واکنش فرقه رجوی در مقابل شعار زن زندگی آزادی

… سه کلمه عنوان شده در این شعار تمامی آن چیزی است که مسعود رجوی تلاش کرده در داخل فرقه خود با آن ها مبارزه کند. او مطلقاً تمایل ندارد که چنین مفاهیمی در ذهن اعضای گرفتارش شکل بگیرد. تمام آنچه که در تشکیلات مجاهدین خلق انجام می دهند حول همین است که افراد به دنبال زن و زندگی و آزادی نباشند. آنان باید فقط به فکر کارهایی باشند که رهبری فرقه از آن ها می خواهد.
مسعود و مریم رجوی بارها در تشکیلات مجاهدین خلق اعلام کرده اند که “زن سمبل فساد و تباهی برای مرد است”، “زندگی سمبل پوچی و انحطاط است و برای یک مبارز معنا و مفهومی ندارد”، “آزادی برای مجاهد خلق مترادف با ولنگاری و ولگردی است.”
… این شعاری که این روزها مطرح شده گویی قبل از همه مربوط به اعضای اسیر در داخل فرقه رجوی است و در حال حاضر بلای جان سران فرقه شده است. آنان تلاش می کنند تا این شعار مطلقاً در داخل تشکیلات رجوی مطرح نگردد زیرا دقیقاً خواست برحق اعضای سازمان مجاهدین خلق را بیان می کند. سازمان مجاهدین خلق هم تنها گروه اپوزیسیون است که روی این شعار مانور نمی دهد.

رجوی انسانیت را قربانی امیال خود می کند

… از سران مجاهدین باید سؤال شود: شما که نسلی را به فریب در حبس مطلق فکری و جسمی نگاه داشته اید، شما که به پدران و مادران چشم انتظار که خواسته ای جز ملاقات با فرزندان اسیر خود ندارند حمله ور می شوید، شما که اعضای مخالف خود همچون قربانعلی ترابی ها را در زندان های مخوف اشرف در عراق به قتل رساندید، شما که زنان عضو را مجبور به حجاب اجباری نموده و آن ها را از تمام آزادی های مدنی منع کردید، شما که زوج ها را مجبور به طلاق نموده و فرزندان خردسال آن ها را به عنوان کودک سربازان به خدمت گرفتید و شما که حریم و حرمت انسانی اعضای گرفتار را برای بقای خود زیر پا گذاشتید چه حرفی برای گفتن در پیشگاه مردم ایران دارید؟ شایسته آن است که بیشتر از این خود را در مقابل دیدگان جهانی تحقیر نکرده و با منحل کردن فرقه مجاهدین، درب های اشرف 3 را بر روی اعضای گرفتار باز کنید تا به اصل هویت انسانی خویش بازگردند و آزادی، این موهبت زیبای خدادادی را تجربه کنند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا