دو خیانت مشابه و دو سرنوشت متفاوت

به بهانه مرگ هفته گذشته امیرحسین فطانت در کلمبیا

سال‌های اولیه دهه پنجاه با رشدیابی سازمان‌های مبارز علیه شاه و البته دستگیری و محاکمه سران و بنیان‌گذاران این سازمان‌ها همراه بود.

بهار سال 1351 و زمستان 1352 تیرباران محمد حنیف نژاد و خسروگلسرخی و کرامت الله دانشیان را در تاریخ خود حفظ کرده است. به‌درستی مشخص نیست اگر این اشخاص زنده می‌ماندند الان در چه وضعیتی بودند و چه نظر و عقیده‌ای داشتند، حتی به‌درستی معلوم نیست که همان جرمی که ساواک برای آنها عنوان کرده واقعی بوده باشد چرا که مشخصاً خسرو گلسرخی که به جرم توطئه ترور ولیعهد (رضا پهلوی) دستگیر و اعدام شد مشخصاً قصد این کار را نداشته؛ بلکه فقط می‌خواسته به گروه رضا علامه‌زاده (کارگردان) و عباس سما کار (فیلم‌بردار) کمک کند که شاید با گروگان گرفتن رضا پهلوی بتوانند او را با زندانیان سیاسی معاوضه کنند. اما همین قصد کمک درحالی‌که آنها فقط یک هسته مطالعاتی و تحقیقاتی داشتند به‌خاطر همکاری یکی از اعضای گروه با ساواک منجر به تیرباران آنها شد.

سستی و ضعف و وادادگی امیرحسین فطانت از چریک‌های فدایی خلق و همکاری او با ساواک چنان‌که در سازمان مجاهدین خلق هم سستی و ضعف و وادادگی مسعود رجوی باعث تیرباران محمد حنیف نژاد در چهارم خرداد 1351 شد.

مسعود رجوی و امیرحسین فطانت با کشیدن کروکی محل اقامت حنیف نژاد و گلسرخی و دادن اطلاعات کامل و همکاری با ساواک در ازای تیرباران دوستانشان توانستند جان سالم به در ببرند آنها چند سالی در زندان بودند و با انقلاب مردم ایران آزاد شدند. امیرحسین فطانت سال 1359 درحالی‌که شرمسار چریک‌های فدایی خلق بود برای فرار از عقوبت با دزدی گردن‌بند یک زوج کهن‌سال در حوالی خیابان فردوسی توانست پول جور کرده و از طریق ترکیه به فرانسه و سپس به کلمبیا برود و تا آخر عمر در گمنامی زندگی کند.

مسعود رجوی اما وقیح‌تر از آن بود که شرم کند دست به دزدی زد؛ اما با هوچیگری و ادعای رهبری خودش را آخرین بازمانده سازمان معرفی و گردن‌بندهای دزدی از زوج‌های کهن‌سال را خرج استوار کردن پایه‌های اقتدار پوشالی خودش کرد.

امیرحسین فطانت یک کتاب نوشت به اسم “یک اعتراف شرم‌آور” او به همه تقصیرهای خودش در مبارزه و علت آن اعتراف کرد، به لودادن موجب مرگ به دزدی و خیانت‌درامانت و …….مسعود رجوی اما برعکس با طلبکاری تمام نه‌تنها به خیانت خودش اعتراف نکرد؛ بلکه مدعی شد و بجای کتاب نوشتن درباره تقصیرهای خودش ادعا کرد که کتاب‌هایی هم که حنیف نژاد یا دیگر اعضای سازمان نوشتند را او نوشته؛ ولی چون اختناق بوده مجبور بوده به اسم آنها که تیرباران شده بودند منتشر کند.

امیرحسین فطانت زندگی در گمنامی را برگزید تا از چشم‌ها دور بماند نه عقوبتی و نه محاکمه‌ای تنها با عذاب وجدان، اما مسعود رجوی به خیانت ادامه داد، همکاری با صدام و……بجای عقوبت خود دستور ترور بی‌گناهان را داد، و نه‌تنها در گمنامی زندگی نکرد؛ بلکه سعی کرد همیشه در صدر خبرها باشد.

امیرحسین فطانت مرد همین هفته پیش، همان موقع که مسعود رجوی دوباره بعد از سالیان با پخش صدای خودش سعی کرد که بگوید زنده است و هنوز می‌تواند خیانت کند.

سرنوشت خائنین یکسان نیست

سامان نجاتی

امیرحسین فطانت
امیرحسین فطانت
اسناد رجوی و ساواک
سند خیانت مسعود رجوی و همکاری با ساواک
منبع

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا