رجوی تحمل زندگی آزادانه جدا شده های ساکن تیرانا را ندارد

جدا شدگانی که به حاکمیت رجوی نه گفتند و گفتند ما در پی زندگی عادی خود در آلبانی هستیم. چون به اندازه کافی در تشکیلات در طی این سال ها انواع شکنجه‌های روحی و کاری بر ما گذشت.

ما افرادی بودیم که صادقانه در این مسیر با رجوی بودیم ولی رجوی با ما ناصادق بود و به شیوه‌های مختلف برای اهداف خود از ما استفاده کرد، منظورم کشت و کشتار مردم بی‌گناه در راستای قدرت نمایی خود و رفتارهای وحشیانه بر علیه اعضا است.
خود من فقط به یک نمونه آن اشاره میکنم. در نشست‌های باقرزاده فشارها آن قدرزیاد بود که بعضی افراد روانی شده بودند، از فرماندهان بالا گرفته تا نفرات سطح پایین. چون چماقداران رجوی به کسی رحم نمی‌کردند و ساعت‌ها افرادی که کوچک‌ترین خطای تشکیلاتی کرده بودند منظورم سرپیچی از دستورات رجوی بوده یا این افراد خط و خطوط رجوی را اجرا نمی کردند و مخالفت خود را با انقلاب مریم اعلام کرده بودند و تعداد زیادی درخواست جدایی از سازمان را داشتند به همین خاطر رجوی در سازمان تصمیم گرفت راه چاره‌ای برای عدم ریزش نیروها پیدا کند و آن این بود که در میان جمع افراد را تنبیه می‌کرد. فرقی هم نمی کرد که این فرد فرمانده بالا بوده یا نفری که چند ماه پیش به سازمان پیوسته بود.

حالا دلیل اینکه این کار را در نشست‌های عمومی میکرد این بود که به بقیه بفهماند حواس خود را جمع کنند. هر کسی قوانین تشکیلات رجوی را قبول نکند به سرنوشت این افراد دچار می‌شود و اون‌هایی که درخواست جدایی کرده بودند از ترس وحشت، درخواست جدایی خود را پس بگیرند.

نشست‌های باقرزاده تعدادی روانی روی دست سازمان گذاشت. من یادم هست برگشته بودیم به قرارگاه خودمان . من در آن زمان در قرارگاه علوی بودم در کنار فیلق ۲ عراق. بعد از ۵ روز که برگشته بودیم چند نفر در حین پست با تفنگ به مغز خود گلوله شلیک کردند متاسفانه اسامی این افراد را به یاد ندارم اگر کسی در قرارگاه علوی در آن زمان بوده و اسامی این افراد را می‌داند در این راستا کمک کند.

بر می‌گردم به موضوع اصلی. الان چند نفر جدا شده که از قوانین رجوی اطاعت نمی‌کنند و در پی زندگی در آلبانی هستند، رجوی تحمل همین چند نفر را هم در آلبانی ندارد و هر چند مدت یک توطئه‌ای بر علیه ما انجام می‌دهد و در سایت معلوم الحال خود بنام ایران افشاگر خود بر علیه ما افشاگری می‌کند به راستی ما چه کار کرده‌ایم به جز تحمل رنج و بدبختی. زندگی خود را از دست دادیم حالا هم زندگی تازه‌ای را در کشور آلبانی شروع کرده ایم. تحمل ما را ندارد . یک مقاله که واقعیت سرنوشت خودمون را می‌نویسیم را هم تحمل نمی‌کند.

رضا اسلامی – آلبانی تیرانا

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا