گفتگوی صمیمانه با یکی از هواداران بازگشتی از اروپا
بدلیل حضورم در سلول عمومی نفرات دیگر رویم کار کردند وانگیزه بیشتری گرفتم، تا اینکه بعد از آزادیم فضای عجیبی ایجاد شده بود وکسی بامن نمی چرخید و خود را تنها احساس می کردم. س: چطور شد از ایران خارج شدید؟
نوع دیگری از جذب نیرو در فرقه رجوی
ج: هیچوقت چنین چیزی امکان نداشت مثلا اگر روزی می خواستم کار کسی را تائید کنم اول می بایست دست خودم را رو کنم رو کردن دست یعنی گفتن افکار خود برای جمع و یا گفتن ذهنیات اخلاقی در جمع و درواقع اول بایدخودم را خراب کنم تا مورد تائید مسئولین شوم و بعدا نسبت به دیگران و پیرامون نظر دهم.
چراغ راهنما، ته یک کوچه بن بست
این دو نکته عبارتند از سرسپاری در مقابل رهبر خداگونه و خط و نشان کشیدن برای نیروهایی که تمام عیار سر سپار و فرمانبر نباشند.اما اینبار شرایط متزلزل اردوگاه اشرف و احتمال اضمحلال این اردوگاه چندان شور و حالی برای اجرای این مراسم تکراری برای مجاهدین باقی نگذاشته بود
آخرین پیام هنرمند عالی قدر خانم الهه به هنرمندان ایرانی
نویسنده فوق الذکر که مطلبش تماما در چهارچوب تفکرات ارتجاعی فرقه یاد شده است سپس هر آنچه ناسزای فرقه ایست را نثار آقای محمدرضا لطفی کرده و حتی عمل او را جنایت و خیانت دانسته و بعد هم تلاش نموده است تا حتی هنر و نوازندگی او را هم بالکل به زیر علامت سؤال ببرد. پر واضح است که البته اگر وی برای رهبران فرقه کذایی می نواخت قطعا استاد مسلم موسیقی و نوازندگی میشد.
از خیال تا واقعیت – قسمت سوم
تاکسی که به راه افتاد، فرهاد گفت: یک چرخی در بغداد می زنیم،حیف است شهر شهرزاد قصه گو را نبینیم. شهر افسانه ای خلفا ی اسلام – دارالخلافه – فرهاد رو به راننده گفت: ما را کمی در بغداد بچرخان می خواهیم یک گشت خوب و مختصر در شهر علی بابا و چهل دزدش بزنیم. راننده تاکسی با سرعت خیابان ها و پل ها و گذرگاه های این پایتخت افسانه ای رادر می نوردید. من به شوخی رو به فرهاد گفتم:آقا فرهاد، این جوری که نشد، دیدن شهر یعنی این که آدم هر محله را یک ربع، بیست دقیقه ای بگردد
روشهای روانی، روحی برای القاء انقلاب ایدئولوژیک
انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین منشاء تغییرات کیفی در مناسبات درونی مجاهدین خلق بوده است. بنایی که رهبری مجاهدین برای ادامه بقاء مجاهدین طراحی نمود، موضوعیت خود را از ضرورت القاء و نهادینه کردن مولفه های انقلاب ایدئولوژیک عاریه می گرفت. این مهم اما قبل تر از طریق ایجاد زمینه ها و بسترهای لازم و به کارگیری شیوه های منحصر میسر می شود
پاسخ مسعود بنی صدر به نامه پنجم اوت ابراهیم خدابنده
همچنین تفاوتی بین ایدئولوژی و دین قائل نبود و در نتیجه مدعی وجود حفره هائی در تعریف من از فرقه بود. باری بحث ما به درازا کشید و چندین ساعت ادامه یافت و در نهایت هر دو به این نتیجه رسیدیم که این بحث محتاج یک تحقیق علمی و یک رساله دکترا است. پیشنهاد وی این بود که من عهده دار این تحقیق شوم که بدلیل مشگلات فردی و مادی آنرا رد کردم. غرض از اشاره به این ملاقات بخشی از گفتگوهای فی مابین بود که با بحث بین تو و من و موضوع نامه تو بر میگردد
از خیال تا واقعیت – قسمت دوم
حالا درست روبرویم ایستاده بود و به من نگاه می کرد. چند جمله ای ترکی گفت و من که متوجه حرف های او نشده بودم تنها به فارسی به او گفتم: من یک ایرانی هستم. بعد از درنگی کوتاه با فارسی لهجه دار آذری شروع به صحبت کرد. او که قدی بلند حدود 80/1 متر داشت سر تا پا لباس جین پوشیده بود.
RUF یا MKO
سلمان قهرمان داستان را این گروه به اسارت برده اند وبه کار اجباری واداشته اند او موفق به فرار میشود اما پسرش”دیا” تحت مغزشویی این گروه پدر را خائن مینامد وحتی به پدر که از جانش برای نجات فرزند مایه گذاشته شلیک هم میکند، اما پدر بلاخره موفق میشود که پسر را با گفتن خاطرات گذشته از تاثیرات RUF روی ذهنش نجات دهد،
شاخص های ایدئولوژیک و فرقه ای مجاهدین خلق مبنای تنظیم رابطه با بیرون
اثبات این معنی که چنین نگره ای در خصوص مرزبندی های سیاسی و تنظیم رابطه مجاهدین با بیرون محصول یک دستگاه هستی شناسانه و ایدئولوژیک است که به موازات تمایلات و تبدیل مجاهدین به یک فرقه تشدید و تثبیت گردیده کار دشواری نیست. گو اینکه این خصیصه تمامی جریان های ایدئولوژیک را مشمول و در بر می گیرد، اما به دلایلی از جمله تبدیل مجاهدین به یک فرقه این خصلت ابعاد پیچیده تری به خود گرفته است
آیا خودسوزی ندا حسنی بایستی به فراموشی سپرده شود
اما این انسان بیگناه پس از دستگیری مریم رجوی طعمه آتشی شد که قرار نبود وی را بسوزاند، اما اینچنین شد. در همان ایام مریم رجوی سراسیمه از فرط ترس و استیصال زمانی که توسط پلیس فرانسه دستگیر شده بود خود به زبان آورد که «من عضو سازمان نیستم!!!» بعد هم گفت «من اصلاً عضو شورای ملی مقاومت هم نیستم!!!» و بعد گفت من بعنوان یک ایرانی… و آنقدر عقب نشینی کرد که من خیال کردم وی فردی عادی است!
نامه ای از ابراهیم خدابنده
این مقاله اشاره به یک مرد 48 ساله ایرانی- فرانسوی به نام رافائل- کریم جوانی دارد که حدود 20 سال است در تبعید در فرانسه بسر میبرد. بر اساس این مقاله این مرد عضو سابق سازمان مجاهدین خلق تحت رهبری مسعود و مریم رجوی که قصد دارد رژیم ایران را سرنگون کند می باشد. این مرد کتابی به نام”الله و من” نوشته است