چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
ششمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به خانواده های قربانیان و خانم افسانه طاهریان 15 آذر 1389

ششمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به خانواده های قربانیان و خانم افسانه طاهریان

چه کنیم که تشکیلات رجوی تحمل این را ندارد و اجازه نمی دهد در فضای آزاد با شماها صحبت و ملاقات کنیم. چرا که خوب می داند در چنین شرایطی، نفری برایش باقی نمی ماند و با ترفندها و حقه ها و کلک، شماها را اسیر نگهداشته و مجبورم هر طور شده صدایم را به شما برسانم، هر چند که رجوی با بلند کردن موزیک ها و مناسبت های دروغین فرقه اش می خواهد جلوی صدای ما را بگیرد، اما منتظر باشید که سحر نزدیک است و تمامی حقه ها و گروگانگیری هایش به پایان خواهد رسید.

قصه تلخ خانواده ها و فرقه ویرانگر رجوی – قسمت دوم 15 آذر 1389

قصه تلخ خانواده ها و فرقه ویرانگر رجوی – قسمت دوم

مادران مقابل اشرف؛ اینها مثل اینکه گرما و سرما سرشان نمیشود، تابستان گرم و طولانی را پشت سر گذاشتند و حالا به استقبال زمستان سرد و خشک بیابانی عراق میروند، آیا واقعا رجوی می فهمد که آنها چه میخواهند و انگیزه شان چیست؟ نه! او تنها میفهمد که خودش چه میخواهد و حاضر است همه را قربانی خواسته های کودکانه خود کند. گو اینکه مادری میگفت:”شک دارم خودش هم بداند که چه میخواهد”.

نامه حسین رضایی به برادر اسیرش در اشرف 15 آذر 1389

نامه حسین رضایی به برادر اسیرش در اشرف

دلم برایت تنگ شده و مشتاق دیدارت هستم دوست داشتم پشت درب پادگان اشرف می آمدی و بقول خودت گردنم را می شکستی لااقل از نزدیک شما را می دیدم چندین سال است که همدیگر را ندیده ایم باید سوخت و ساخت روزگار ما هم به اینصورت سپری شده اما فراموش نکن که هر دوی ما از یک پدر و مادر هستیم. در پایان مادرم سلام شما را می رساند و می گوید بیشتر از این از تو انتظار داشتم.

نامه خانواده های استان لرستان به دبیر کل ملل متحد 14 آذر 1389

نامه خانواده های استان لرستان به دبیر کل ملل متحد

احتراما ما جمعی از خانواده های استان لرستان (در غرب ایران) هستیم که مدت ده روز است با رنج و مشقت بسیار و با پذیرفتن خطرات احتمالی خود را به درب اردوگاه اشرف در عراق متعلق به سازمان مجاهدین خلق رسانده ایم تا با فرزندان خود که نزدیک به 30 سال در اسارت رجوی هستند ملاقات نماییم.ما انتظار داریم ترتیبی اتخاذ شود و اقدامی صورت گیرد تا پدران ومادران بتوانند با فرزندان اسیرشان در زندان اشرف آزادانه ملاقات نمایند و بعد از سالیان دراز از سلامت روحی و جسمی آنان مطمئن گردند.

خانواده های لرستانی بر آنند تا رهایی فرزندان خود لحظه ای از پای ننشینند 13 آذر 1389

خانواده های لرستانی بر آنند تا رهایی فرزندان خود لحظه ای از پای ننشینند

رجوی گوش کن! طنین صدای خانواده ها را، که با سیم خاردار فرزندانشان را از آنان جدا کرده ای، دیری نمیپاید که این فرزندان به آغوش خانواده هایشان باز خواهند گشت، روزها و هفته هاست که خانواده های لرستانی هر روز راسختر از روز قبل به مصاف با زندانبانان و فرمانروایان این قلعه مخوف میروند و بر آنند تا رهایی فرزندان خود لحظه ای از پای ننشینند.

گزارشی از سفر خانواده های گلستانی به درب اشرف 10 آذر 1389

گزارشی از سفر خانواده های گلستانی به درب اشرف

خانواده های استان گلستان که برای دومین بار پیاپی راهی جلوی درب قرارگاه اشرف می شدند مشتاق تر از قبل در پشت میکروفون حاضر می شدند و نسبت به فرزندان خود سخنانی را ایراد می کردند که دل تمامی کسانی را که در آن محوطه بودند به درد می آورد ولی سران از خدا بی خبر فرقه که فقط از طریق شستشوی مغزی که در هیچ جای دنیا سابقه ندارد فرزندان خانواده ها را از آنها دور نگه می داشتند و در برابر سخنانی که از ته دل پدران و مادران بر می آمد این ظالمان فرقه بودند که بلندگوهای خود را که حاوی فحاشی و سخنانی رکیک که شایسته خودشان می باشد را از بلندگوهای خود پخش می کردند.

سیم های خاردار و درب های آهنین اسارتگاه اشرف 10 آذر 1389

سیم های خاردار و درب های آهنین اسارتگاه اشرف

براستی پاشنه ی آشیل دارودسته ی رجوی در تاکید خانواده ها بر خواسته های قانونی و مشروع و از طرق مسالمت آمیز است. نامه ی آقای محمد نژاد که حکایت تلخ و گزنده ای ست از رویارویی بیمارگونه سران مجاهدین با خانواده های چشم انتظار و خواهان ملاقات با عزیزانشان در اشرف، در واقع حاکی از ذهن بیمار سران مجاهدین و حماقت رهبر عقیدتی مجاهدین است.

نامه سرگشاده آقای ادوارد ترمادو به خانم هیلاری کلینتون 07 آذر 1389

نامه سرگشاده آقای ادوارد ترمادو به خانم هیلاری کلینتون

اینجانب به عنوان یک فرد مسیحی از شما به عنوان یک فرد آزادی خواه که در پست مهمی قرار دارید تقاضا می کنم که قبل از وقوع یک فاجعه انسانی مانند آن چه بر سر فرقه دیوید کورش در کشور شما آمد جلو گیری نمایید و رهبران سرکش این سازمان را وادار نمایید به خاطر انسانیت هم که شده دست از حماقت برداشته ودرب های اردوگاه اشرف را به روی خانواده ها باز کنند تا هر کسی که تمایل دارد همراه خانواده خود زندگی آینده خود را انتخاب نماید.

نقد جدید ترین کتاب مسعود رجوی 07 آذر 1389

نقد جدید ترین کتاب مسعود رجوی

چون دیدار خانواده ها با فرزندانشان یعنی از دست دادن همان 3400 تن باقیمانده.بهمین دلیل باید داستانسرایی کنم، از”خدا،نوح،مسیح و…” کلامشان را ذبح کرده و تفسیر به رای کنم تا اعضای مجاهدین مبادا گرایشی به سمت خانواده هایشان پیدا کرده و مرا ترک کنند.آنها را باید بین مرز سرخ و حائل مبارزاتی شان قرار دهم تا تحت عنوان مبارزه مکتبی پدران و مادران خودشان را نفی کنند.

قصه تلخ خانواده ها و فرقه ویرانگر رجوی – قسمت اول 06 آذر 1389

قصه تلخ خانواده ها و فرقه ویرانگر رجوی – قسمت اول

مادران البته راهی جز دست دعا به درگاه خدا بلند کردن و نماز و نیایش به جا آوردن ندارند. آنان نجات فرزندانشان را صرفا از خدا طلب میکنند. نه دولت ایران، نه دولت عراق، نه نیروهای آمریکائی، نه سازمان های بین المللی، و نه هیچکس دیگر نمیتواند یا نمیخواد کاری انجام دهد. براستی چرا این موضوع اینقدر غامض شده است و سازمان مجاهدین خلق منافع چه کسانی را تأمین میکند و چه دست هائی از آن حمایت می نماید؟

پدر پیر انجمن نجات به دیار ابدی شتافت 03 آذر 1389

پدر پیر انجمن نجات به دیار ابدی شتافت

آقای علی اصغر امیدی نقش بسیار سازنده و فعالی در شکل گیری تشکل خانواده هایی که عزیزانشان اسیر رجوی فریبکار در عراق بودند داشت و علی رقم کهولت سن قبل از تشکیل انجمن نجات از طریق عناصر جداشده از سازمان فعالیت های بین المللی زیادی را در جهت افشای چهره رجوی پلید و رهایی اسرای اشرف انجام دادند.و در تمامی مصاحبه با خبر نگاران خارجی، همایش ها و تجمعات اعتراضی شرکت نموده و نقش پیش رو و سخنگوی خانواده ها را بعهده میگرفت.

تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت سوم 03 آذر 1389

تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت سوم

ما قصدمان فقط دیدار عزیزانمان در اشرف بود ولی متاسفانه رهبران سازمان از فهم و شعور و خردمندی نصیبی نبرده اند آنها عاطفه ها را در بچه ها کشته اند علیرغم این مسائل اگر برادر من می توانست دو دقیقه با من صحبت کند صد در صد یقین داشتم که برادرم ایوب هرگز در بیابان اشرف نخواهد ماند. من همینجا اعلام می کنم اگر برادرم ایوب فقط چند دقیقه با من اجازه ملاقات داشته باشد و با هم صحبت کنیم در اشرف نخواهد ماند.

blank
blank
blank