چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت ششم 22 شهریور 1402

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت ششم

در قسمت قبل گفتم که مسعود رجوی در نشستی که برگزار کرد گفت، آمریکا به عراق حمله خواهد کرد و فرزندان شما در پادگان اشرف مورد اصابت موشک قرار می گیرند. ما تصمیم گرفتیم تمام بچه ها را حتی بچه های شیر خوار را از طریق اردن به کشورهای اروپایی منتقل کنیم. من در ارکان […]

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت پنجم 19 شهریور 1402

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت پنجم

در قسمت قبل از نشستی که رجوی گذاشت گفتم. او گفت عملیات بزرگی در پیش داریم. چوب اشاره ای که در دست داشت روی نقشه ایران گذاشت و در ادامه گفت: عملیات فروغ جاویدان. رجوی با توضیحاتی که داد می خواست 72 ساعته تهران را فتح کند و گفت برای عملیات زیاد وقت نداریم. بروید […]

از پیوستن تا رهایی – قسمت شانزدهم 19 شهریور 1402

از پیوستن تا رهایی – قسمت شانزدهم

در قسمت قبلی این مطلب از بحث های داغ انقلاب ایدئولوژیک و بندهای مختلف آن گفتیم. اینکه چرا سازمان مجاهدین خلق که خود را یک سازمان پیشرو در مبارزه میداند و سالهاست که هر روز شمشیرهای جنگ مسلحانه را برای سرنگونی حکومت ایران صیقل می دهد، خود را درگیر بحث های تئوریک تحت نام انقلاب […]

مسئولین مجاهدین خلق محل سیم کارت تبلت ها را با چسب پر کردند 14 شهریور 1402

مسئولین مجاهدین خلق محل سیم کارت تبلت ها را با چسب پر کردند

یادم هست یک روز قبل از شروع نشست ماه رمضان مسعود رجوی، مسئولین مجاهدین نفراتی که تبلت داشتند را صدا کردن و بطور وحشیانه و با تهدید و توهین تبلت های اون ها رو گرفتن و گفته بودند بدلیل شروع نشست های مسعود رجوی باید همه تبلت ها و گوشی ها جمع آوری بشه. بعد […]

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت چهارم 12 شهریور 1402

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت چهارم

من و ما بقی اسیران پیوسته به آسایشگاه رفتیم و وسایل خود را جمع کردیم و منتظر بودیم به سمت پادگان اشرف حرکت کنیم. سرگرد مصطفی سراغ ما آمد و گفت تا یک ساعت دیگر چند خودرو برای انتقال ما به مقر می آیند. وسایل خودتان را در محوطه مقر منظم بچینید و آماده باشید. […]

از پیوستن تا رهایی – قسمت پانزدهم 11 شهریور 1402

از پیوستن تا رهایی – قسمت پانزدهم

در قسمت قبل خاطراتم از سیاستی که در پیش گرفتم گفتم. کم کم به توصیه ها و رهنمودهای مهوش سپهری (نسرین) گوش دادم و مثل بچه کوچکی که تازه سرپا بیافتد قدم به قدم پیش میرفتم و گاهی از سیاست یک گام به پیش دو گام به پس نیز استفاده میکردم . سازمان مجاهدین خلق […]

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت چهل و ششم 08 شهریور 1402

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت چهل و ششم

مجاهدین که تا قبل از سقوط صدام در ایزوله کامل از ملاء اجتماعی عراقی ها بود و هیچ ارتباطی (به جز رابطه محدود کاری آن هم با برخی از سران عشایر منطقه) ، با دیگران در منطقه نداشتند. بنابراین نیروهای مجاهدین سالیان سال در برکه ای به نام قرارگاه اشرف زندگی کرده بودند بدون این […]

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت سوم 06 شهریور 1402

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت سوم

در قسمت قبل از انتقال خودمان گفتم. رجوی ملعون پیام داد که شما فرزندان من هستید روی شما را می بوسم و چنین مزخرفاتی را بخورد ما داد. بعد از اتمام پیام به ما چند نفر گفتند آماده باشید که شما به مقر دیگری منتقل می شود. یک هفته ای ما را از مابقی اسیران […]

اظهارات عضو سابق مجاهدین خلق درباره کانال های تلگرامی جعلی 04 شهریور 1402

اظهارات عضو سابق مجاهدین خلق درباره کانال های تلگرامی جعلی

بعد از اعتراضات سال 96 وقتی حجم زیاد از فیلم ها و تصاویر اعتراضات و نیروهای امنیتی دولت ایران برای کانال شعارنویس ارسال میشد، من بصورت گسترده اخبار اعتراضات رو در کانال تلگرامی شعارنویس منتشر میکردم. کانال شعارنویس یک شب قبل از اعتراضات سال۹۶ با ۳۲۰ ممبر شروع شد که در عرض ۲۴ ساعت به […]

مسعود رجوی در پی کشتار مردم بی گناه ایران 04 شهریور 1402

مسعود رجوی در پی کشتار مردم بی گناه ایران

بعد از اعتراضات سال 96 و 98 مسعود رجوی پیام داد که همه کانون های شورشی باید مسلح بشوند. بر همین اساس کار داخله و بخصوص نفراتی که کانون شورشی در ایران داشتند باید خودشان را با پیام مسعود رجوی تنظیم میکردند و به کانون های شورشی ابلاغ میکردند. یک روز فرمانده مقر ما من […]

تسخیر روانی افراد در فرقه رجوی 25 مرداد 1402

تسخیر روانی افراد در فرقه رجوی

پس از چند ماه آموزش در اواخر تابستان ۱۳۷۰، اعلام شد که ارتش بایستی برای یک رژه بزرگ در مهرماه آماده شود و باز هم شرایط سخت و طاقت فرسای دیگری شروع شد. نفرات یک ماه به طور شبانه روزی در تمرینات و آماده سازی زرهی و متعلقات نظامی برای رژه بودند. تمام خودروهای نظامی […]

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت اول 24 مرداد 1402

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت اول

در بحبوحه جنگ ایران و عراق در سال 1366، من و چند نفر دیگر در منطقه دهلران به اسارت سازمان مجاهدین خلق درآمدیم. دستهای ما را از پشت بستند و چشم بند به چشمهایمان زدند. در مرز عراق من و چند اسیر دیگر را سوار خودرو کردند. بعد از طی مسافتی نسبتاً طولانی خودرو متوقف […]

blank
blank
blank