سه شنبه, ۹ دی , ۱۴۰۴
به هیچ انگاشتن عواطف خانوادگی، فاجعه ای برای آزادی 08 بهمن 1386

به هیچ انگاشتن عواطف خانوادگی، فاجعه ای برای آزادی

سلام صادق منم مادرت که مرا بنام باجی صدا می کنی اینک بعد از سالها انتظار می خواهم چند کلمه ای با تو درد دل بکنم. شاید برای آخرین بار هم که شده صدای تو را از فرسنگ ها راه دور بوسیله تلفن بشنوم. صادق عزیزم اینجا من و برادرت و خواهرانت با جان و دل تو را دوست داشته و منتظر صدای تو هستند که با تو درد دل بکنند و صدای قشنگ تو را بشنوند. صادق جان، جانم به قربانت امروز که حساب سن شما را می کردم می دیدم که شما پنجاه ساله شده ای و نزدیک بیست و هشت سال است که از تو دور بوده ام ولی تنها چیزی که مرا امیدوار کرده این بوده که تو یک روز بیایی و دوباره روی ماهت را ببینم. صادق عزیزم تو میدانی که من دیوان حافظ را دوست دارم و هر روز فالی از آن می گیرم ولی تا به امروز نا امید نشده ام و هر روز وعده می دهد که تو پسرت را خواهی دید. صادق جانم به شیرینی پنجاه سالگیت با یک تلفن دل همه ما الخصوص مادرت را شاد بکن.

سیاهی لشگر شدن جوانان در استودیوهای مجاهدین از تورنتو تا بغداد 25 دی 1386

سیاهی لشگر شدن جوانان در استودیوهای مجاهدین از تورنتو تا بغداد

بغلش کردم. باهاش شروع به صحبت کردن کردم. حال همه خانواده را پرسید. بعد از مدتی جلوی آ ن دو زن که بعدا فهیمدم فرماندهان سمیه بودند گفتم چرا ای بهش گفتم سمیه چرا نمی آی برگردی. بیا بریم. در حالیکه به آن دو همراه نگاهی کرد با خنده ای گفت حرفش را نزن وقتی اومدی دیگه اومدی. دوزاری من کج بود اول نفهمیدم یعنی چه؟ ولی بعد ا فهمیدم که اگر خروج آسان بود که اینقدر کار و پول برای بچه های کم سن و سال خرج نمی کردند که از سیاست چیزی نمی دانستیم.

تاثیرات جداشدگان بر روابط بین المللی مجاهدین 23 دی 1386

تاثیرات جداشدگان بر روابط بین المللی مجاهدین

در واقع این خود مجاهدین بودند که خانواده را که بیش از 15 سال در جهت اهداف آنان همچون دیگر جداشدگان که عمر و جوانی خود را به پای آنان نثار کرده اند را به جنگ طلبیده اند و البته این خانواده علاوه بر آن حتی ازپر پر کردن عاطفه ها و سپردن سرنوشت آینده دو فرزند شان (محمد و سمیه محمدی) در زیر پای مجاهدین نیز دریغ نکرده بودند و میتوان گفت خانواده محمدی ها ادامه تاریخی هزاران خانواده ای است که به مجاهدین اعتماد کردند ولی چون نوروزی ها پاسخ شان تنها و تنها ناجوانمردی بود و بس.

درخواست خانواده ها و سکوت بی معنای فرقه مجاهدین 08 مهر 1386

درخواست خانواده ها و سکوت بی معنای فرقه مجاهدین

سلام پسرم رحیم جان منم پدرت عبدالله بگی. پسرم امیدوارم هر جا که هستی خوب و خوش و سرحال باشی و در تمام مراحل زندگیت موفق و سربلند باشید. رحیم جان نمیدانی که چقدر دلم برات تنگ شده است نمی دانی که تا بحال چقدر از دوریت اشک ریختم و ماتم گرفتم رحیم جان تو که انقدر بی وفا نبودی توئی که اگر یکروز منو نمی دیدی واسم بی تابی می کردی پس چی شد این همه علاقه به پدرت.

دانشجوی ایرانی از همکاری دولت بلژیک با سازمان مجاهدین پرده برداشت 28 مرداد 1386

دانشجوی ایرانی از همکاری دولت بلژیک با سازمان مجاهدین پرده برداشت

الصفی ضمن انتقاد شدید از عملکرد دولت بلژیک خواستار مقایسه عملکرد این دولت در مواجهه با ماجرای ربودن دو تبعه بلژیکی در ایران و تبلیغات رسانه‌ای سنگین این کشور در مورد این قضیه با حادثه ربودن خانواده‌اش توسط پلیس بلژیک در این کشور شد.

وضعیت بحث برانگیز اعضای مجاهدین که در عراق نگهداری میشوند 07 مرداد 1386

وضعیت بحث برانگیز اعضای مجاهدین که در عراق نگهداری میشوند

آخرین باری که معصومه رساهید پسر خود را دید سال 2004 بود. از آن زمان تاکنون، فوق العاده انجام سفر به عراق خطرناک شده است. آمریکا هنوز نتوانسته است تصمیم بگیرد که با سازمان مجاهدین خلق چکار کند. دولت ایران بر اساس گزارشات رسیده پیشنهاد داده است تا برخی اعضای اسامه بن لادن را که میگوید در اختیار دارد با رهبران سازمان مجاهدین خلق معاوضه نماید و به اعضای معمولی اجازه بدهد تا به ایران و نزد خانواده های خود بازگردند.

من از یک فرقه تروریستی فرار کردم 17 تیر 1386

من از یک فرقه تروریستی فرار کردم

والدین و دوستان من نمیتوانستند بفهمند که چرا یک فرد معمولی حدود 20 ساله به این حد خودش را درگیر این موضوع کرده است. بنابراین، به تدریج که گروه شروع به تسلط کامل بر زندگی من میکرد، من هم هر چه کمتر خودم را پیش خانواده بارز میکردم.

دق مرگ 11 تیر 1386

دق مرگ

در آن روز از برادرم شنیدم که مادرمان در بیمارستان بستری است. من باید به او تلفن میزدم. فکر کردم که چه چیزهائی در جواب سواً لاتش بگویم. اگر از من بخواهد که برای دیدارش به ایران بروم، باید جواب مثبت و یا منفی بدهم؟ من به بیمارستان زنگ زدم و سراغ مادرم را گرفتم. او به سختی حرف میزد و خیلی خوشحال بود که صدایم را میشنود.

راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک 09 تیر 1386

راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک

بگذار برایت شکایت کنم که این شیاطین مجسم در پایداری ام به حقوق فرزندانم و وفاداری بر پیمانی عاطفی و شرعی و قانونی که با همسرم بسته ام، صفاتی برمن بستند که از نوشتن آن کلمات شرم دارم،(حتی از خواندن آن مطالب شیطانی سر برگدانیده و طی دفاعیه های شورانگیز از جانب همرهانم شنیدم).

ملاقات فعالین حقوق بشر با سازمان صلیب سرخ جهانی در ژنو – قسمت دوم 27 خرداد 1386

ملاقات فعالین حقوق بشر با سازمان صلیب سرخ جهانی در ژنو – قسمت دوم

همانطور که در قسمت اول این گزارش ملاحظه کردید، در ادامه تلاش های انجمن های فعال در امور حقوق بشر، در تاریخ دوازدهم ژوئن 2007 هیئتی متشکل از خانم بتول ملکی و آقایان علی قشقاوی و محمد حسین سبحانی ملاقاتی را با مسئولین سازمان صلیب سرخ، آقایان Patrick L,hote و Jörg Gasserدر ژنو انجام دادند. در این قسمت توجه خوانندگان را به ادامه گفتگوهای هیئت ذکر شده با مسئولین سازمان صلیب سرخ در ژنو جلب می کنیم

مجاهدین می دانند چه کسانی دروغ می گویند 24 خرداد 1386

مجاهدین می دانند چه کسانی دروغ می گویند

امیدوارم توقع نداشته باشیم مریم رجوی مشخصا بر موضوع تلاشی و اضمحلال خانواده و مشخص تر طلاق های اجباری به مثابه شاه راه محقق شدن این انفجار و اندیشه جهان وطنی اشاره مشخص نمایند. در همین راستا در کتاب آقای نیابتی موسوم به”نگاهی دیگر به انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان مجاهدین خلق، اندکی از درون، اندکی از برون” بطور مشخص تر به مسئله نابودی خانواده به عنوان مرکز و کانون فتنه ارزشهای سنتی و کهنه اشاره و در همین راستا حذف و نابودی خانواده را شرط اولی برای محقق شدن اندیشه جهانی مجاهدین معرفی می کند.

مجاهدین علیه خانواده های خود توطئه میکنند 23 خرداد 1386

مجاهدین علیه خانواده های خود توطئه میکنند

مجاهدین اعضای خود را وادار کرده اند که به اصطلاح اقدام به لو دادن خانواده هایشان بکنند تا شاید این کار باعث زندانی شدن خانواده ها شود، زندانی شدن خانواده ها توسط جمهوری اسلامی برای فرقه مجاهدین موقعیت بزرگی را ایجاد میکند و به شدت دنبال محقق شدن آن هستند، اولا این زندانی شدن احتمالی باعث ایجاد ترس در خانواده های دیگر برای تماس با فرزندانشان خواهد شد و این یعنی آرامش خیال سازمان

blank
blank
blank