دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول
به آغوش خانواده بازگردید پیام سید نادر بنی فرحانی به اعضای مستقر در کمپ اشرف ۳
اگر ریسک نمی کردم همچنان در اسارت رجوی بودم دیدار رضا کریمی با اعضای انجمن نجات کرمانشاه
واما ادامه خاطرات همایون کهزدادی
خلاصه ساعت 4 صبح انها خسته شدن وگفتن برو نماز بخوان بعد صدایت میکنیم ان شب خوابی در کار نبود ومنهم نماز را نخواندم چون زورکی بود بعد از نیم ساعت دوباره مرا صدا زدند می گفتند بگو در مناسبات ما چه غلطی میکنید؟ البته ناگفته نماند روزهایی که کارشان به من میخورد برادر مجاهد بودم یا برای کلاسهای رزمی ادم خوبی بودم اما خارج از ان پاسدار وخائن بودم
نامه ای به خانم مریم سنجابی
رجوی طی سالیان هرگونه احساس عشق متقابل را درما اعضا کشته بود.زیرا مرگ و اضمحلال تشکیلات جهنمی اش را درعشق و دوستی ما نسبت به همدیگر می دید به همین دلیل ایجاد رابطه با یکدیگر و نثارعشق و محبت محفل و بزگترین گناه لقب میگرفت تا رجوی بتواند با ایجاد کینه ودشمنی ما را برای سالیان در اسارت افکار مالیخولیایی و بندهای پوسیده شعبده بازی مریمش قرار دهد. جسارت شما را در افشای بخشی ازاین جنایتها درکنفرانس بغداد تحسین میکنم.
به یاران تازه نفس جدا شده از مجاهدین سلام
آنچه که مرا ترغیب به نوشتن این مطلب کرد ترکیب آخرین دسته از قربانیانی است که سرفراز قدم در راهی سخت گذاشته اند. رهایی سرکار خانم مریم سنجابی که دومین عضو رها یافته از بالاترین مدار تشکیلاتی در این گروه میباشد از نظر من بسا درس آموز و حاوی پیامی روشن و واضح برای کسانی است که نشیب و فراز و تحولات درونی این گروه را از نزدیک مانیتور میکنند.
نامه ای به عبد اللطیف شادوری
مصاحبه و کنفرانس شما را در سایت انجمن نجات و دیگر سایت ها خواندم و مشاهده کردم جای تبریک دارد که توانستی خودت را بعد از سالها اسارت از فرقه تروریستی رجوی نجات دهی خیلی خوشحال شدم که امروز یکی از نفرات که هیچ موقع به تشکیلات رجوی تن نداد و با آنکه آنها خواستند از شما به خاطر بلوچ بودن سوء استفاده کنند ولی با آگاهی زیر بار آن نرفتید.
خانم سنجابی نگران نباش، فرقه مجاهدین همین است
واقعیت این است که می گویند اگر یک سگ به دریا بیفته که آب دریا کثیف نیست حالا در تمام دنیا از صبح تا شب به این ارگانهای مجاهدین کسی گوش میکنه؟ واقعا این سوال مطرح است به جز مصرف داخلی برای سرکوب سایر اعضا و زدن مارک و افترا و چماق بر سر هر معترض اطلاعیه شورای کذایی را نشان میدهند بماند اینکه واقعا این جماعت که بر سر فرقه حکومت می کند به لحاظ رندی و پررویی دست هر ملیجکی را بسته اند ولی شما نگران موضع گیریهای آنها نباشید چون بر طبق گفته خودتان مسعود رجوی از قدیم گفته”هرکس که با ما نیست بر ماست”
کانون فساد، از دیدگاه آقای رجوی
یکی دیگه از بچه ها گفت:میخواهم که دخترت سرش به تنش نباشد.مگر خون دختر تو از خون برادرمسعود رنگینتره؟چرا ساکتی؟چرا جواب نمی دهی؟بعد خواهر سمیرا که این سناریو را برایم چیده بود تا اول شخصیت مرا له و لورده کند گفت: به به چشمم روشن. چی چی؟ خانواده؟ توبه جای عکس رهبری رفتی عکس دخترت را لای قرآن گذاشتی؟خجالت نمی کشی؟
نامه به سرکار خانم مریم سنجابی
به یاد دارم که در سال1375 یا1376 در یگان مهندسی مسئول ما شدید من همان موقع به یکی از آن بچه ها گفتم که اگر چه مسئول ما است ولی دیدگاه اش فرق می کند. امروز دیدم که بلی تمام نفرات چه زن وچه مرد فرقی ندارد همه شان در آن کمپ با زور نگه داشته شده اند واین نشاندهنده حقانیت حرف های ما است که امروز شما در آن کنفرانس گوشه ای از آن را بیان کردید و امید وارم زن های شجاع مثل شما بتوانند صدای خاموش شده در دست رهبران فرقه را به گوش ملت بیدار برساند
جدا شدن برخی از سرکردگان سازمان خلق از این گروه
روز سه شنبه وزارت دفاع عراق از جدایی سه تن از سرکردگان سازمان محاهدین خلق خبر داد که پس از فرار از اردوگاه خود را به مقامات عراقی تسلیم نموده اند، این درحالی است که این افراد رهبران سازمان را به مداخله در امور عراق و آموزش استفاده از سلاح به ساکنین پادگان اشرف به منظور حمله به نیروهای عراقی متهم نمودند. علاوه بر این طبق گفته این افراد سرکردگان این سازمان عناصر عراقی را جهت آموزش آنها و گنجاندن این عناصر در بخشهای مختلف دولت عراق به منظور حمایت از باقی ماندن سازمان در داخل کشور، جذب می نمایند.
آن سینگلتون، طرح خود برای بستن اردوگاه اشرف را ارائه میدهد
خانم آن سینگلتون، یک متخصص برجسته در امور فرقه تروریستی مجاهدین خلق و اردوگاه اشرف، از جانب دانشگاه المستنصریه در بغداد دعوت به سخنرانی شده بود تا به طرح مشکل جابجا نمودن گروه از عراق بپردازد. خانم سینگلتون صورت مسئله ای را که دولت عراق با آن روبروست تشریح کرده و به حاضران گفت که سازمان مجاهدین خلق بطور خاص از جانب نومحافظه کاران و صهیونیست ها در غرب مورد استفاده قرار گرفته
نامه ای از خانم مریم سنجابی
عمده ترین و اصلی ترین هدف ما جلوگیری از به کشتن دادن تعداد دیگری از دوستان و عزیزان ما در اشرف است چرا که کادر رهبری این سازمان بیش از هرکس دیگری خودش میداند که قصد کرده تا آخرین نفر را در اشرف به کشتن بدهد و این را نیز اعلام کرده که ما از اشرف تکان نخواهیم خورد و اماده نبردیم و این حرف ما نبود بلکه نقل قولی بود بس!
نامه ای به عبدالطیف شادوری
. اگر یادت باشد در نشست ها می گفتند زندگی بیرون از اشرف زندگی حیوانی است هر فردی از اشرف خارج شود نابود می شود و ما به این باور رسیده بودیم وقتی از اشرف خارج شدم تازه فهمیدم که دنیا چقدر بزرگ است و من و امثال من در دام چه کسانی افتاده بودیم. در آن حصار بسته غیر از فریب و دغلکاری چیز دیگری نبود. خداوند متعال انسان را آزاد آفرید که متناسب با خودش زندگی کند رهبری فرقه هدیه خداوند را هم از ما گرفت
یاد آوری خاطرات تلخ عضویت در فرقه رجوی
ابتدا به این عزیزان برای خروجشان از این تگنا و بازگشت دوباره به زندگی تبریک می گویم و آنان را امیدوار می کنم به اینکه اگر چه امثال ماها همه هستی خود را که همانا دوران جوانی است در راه کسانی تلف کرده ایم که جان انسان ها برایشان ارزشی به غیر از سواستفاده برای به قدرت رسیدن ندارد اما باز هم بایستی پروردگار را شکر کنیم که توانسته ایم به یاری او از این تشکیلات گشتاپوئی به هر صورتی نجات پیدا کنیم

