به تقلاهای زیادش نگاه نکنید، عملا فرقه ی رجوی را افشا کرده است!!

حسین یعقوبی نوشته ی بلند بالایی نوشته تا مثلا ثابت کند سازش امپریالیزم و جازدن نیروهای چپ گرابوده که نگذاشته تئوری های انقلابی؟؟!! سازمان مجاهدین درعرصه عمل پیاده شود!
اما نیک که بنگریم، این پرگوئی و پرنویسی او که چیزهای درهم و برهمی از تئوری های انقلابی حفظ کرده وتسلطی بر آن ندارد، کار را به جاهای باریک کشانده که به راحتی میتوان ازعبارات او که ذیلا آورده میشود، کیفر خواست وادعانامه ی قابل تاملی برای سازمان مجاهدین رجوی صادر کرد!
حسین یعقوبی درتشریح انقلاب که سازمان مجاهدین خلق را قهرمان آن میداند، مجبور شده که به سخن تاریخی برتولت برشت " بدبخت ملتی است که به قهرمان نیاز دارد " اعتراض جدی وارد کند وبگوید که ای مردم ایران شما به پهلوان پنبه هایی مانند ما نیاز دارید و بی جهت به حرف بیگانگان توجه نکنید!!
او در تحلیل یک جانبه نگرانه ودرهم وبرهم خود که بنام " گریز مداوم از فروپاشی، تا کی؟"،  در سایت های رجوی منشر شده، مینویسد:
"… اما هم رژیم ولایت فقیه و هم غرب برای چفت و بست کردن این قراردادها با مشکلاتی نیز مواجه هستند که مهمترین آن حضور یک اپوزیسیون “سمج” است که با پرداخت سنگین ترین بها و انرژی بطور لاینقطع هر حرکت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … را که اندک سوختی به ادامه حیات رژیم برساند، به چالش می کشد و در مقابل آن می ایستد".
یعنی رژیم ایران درعقد قراردادها با غرب، با مانع بزرگی بنام فرقه ی رجوی مواجه است که قادر به جلوگیری ازاین قرار دادهایی است که به مردم ایران ومنافع ملی ضرر رسانده وبه نفع غرب است!
نتیجه ی منطقی این سخن این است که این باند که برای حضور فرد جنایتکاری بنام سرهنگ سناتور جان مک کین مدافع سرسخت غرب ودشمن اقلا 90 درصد ازمردم جهان در کمپ اسرای رجوی درتیرانا، اینهمه تبلیغ و هزینه کرده واین حضور نامیمون را یکی ازموفقیت های  بزرگ (لابد انقلابی) خود میداند، نه تنها مدافع منافع این ده درصد مردم غرب نیست، بلکه بشدت مخالف آن هم هست!!!
من درمقابل این شارلاتان بازی چه میتوانم بگویم خواننده ی محترم؟!
درادامه:
" اینجاست که منافع غرب “متمدن” و رژیم قرون وسطایی که در قرن بیست و یکم چشم از حدقه بیرون می کشد و سنگسار می کند با هم گره می خورد. لذا باید دنبال راهکار مشترکی برای برکنار زدن این مانع از سر راه کمک رسانی به همدیگر باشند ".
چرا منافع باند رجوی که به ادعایش هم مدرن است وهم دموکراتیک و ترورهایش هم انقلابی وسربه نیست کردن اعضای ناراضی خودش دور ازچشم ومحترمانه وبشر دوستانه!، دعوت  اش ازجهانخواران هم برای بمباران کشور ما برای آزادی ما وازادوات حقوق بشری است، راهکار مشترکی با هارترین محافل غربی پیدا کرده است؟؟!!
چرا شب و روزش را صرف جلب نظر سناتورهای متمدن راستگرای آمریکائی و پارلمانتاریست های اروپایی میکند؟؟!!
همچنین:
"… اما از آنجاییکه بورژوازی غارتگر منافع خود را در حذف مقاومت انقلابی و سازش ناپذیر و در تقویت این جریان می بیند، آشکار و پنهان به کمک آن می شتابد… ".
یعنی امثال جان مک کین ها درصف این بورژوازی غارتگر نیستند که شما به پابوس اش رفته اید ویا مثلا شاهزاده ترکی الفیصل عربستانی، ضد بورژوازی است که عملا و بنوعی مصلحت دانسته شده که به جای مسعود رجوی حرف بزند؟!
درمیان دوستان سناتور و پارلمانتاریست شما، چه کسی مخالفتی با غارتگری بورژوازی دارد که ما ازوجود بی بدیل ایشان بی خبریم؟!
آیا میشود که نام تعدادی ازاین دهها نفر مدافع شما که ازبورژوازی غارتگر حمایت نکرده وبلکه بخاطر هم دردی با شما درصفوف " مقاومت انقلابی " هم قرار دارند لابد، ذکر کنید؟؟!!
ونیز:
"… رهایی از چنگال این رژیم تنها در گرو شناخت و تمایز دوستان از دشمنان آزادی و دمکراسی و در پیوند عملی با مقاومت سراسری سازش ناپذیر میسر خواهد بود ".
یعنی ما باید دست بیعت به مک کین، ترکی الفیصل، جان بولتون و… که همگی بدلیل دوستی با شما اجبارا و طبیعتا دموکرات وآزادی خواه باید باشند؟!، بگذاریم وآزاد شویم؟!
فرید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا