رجوی ها باز هم یک مادر را در مقابل فرزندش قرار دادند

رجوی ها بار دیگر در اقدامی غیر اخلاقی و منزجر کننده، یک مادر را در مقابل پسرش قرار دادند تا از این راه شاید پرده ای بر روی واقعیت بکشند و به ترویج دروغ و کتمان حقیقت ادامه دهند.

بدنبال دادخواهی آقای محمدرضا ترابی درباره پدرش و آنچه بر او گذشته و درخواست توضیح درباره نحوه کشته شدن و مکان دفن پدرش و افشای این حقایق که در کودکی با فرمان رجوی ها مجبور به جدایی از پدر و مادرش شد و او را نزد خانواده ای در کانادا فرستادند که با او رفتاری بسیار خشن داشتند و اینکه چگونه به صورت غیر قانونی او را از کانادا خارج و به واشنگتن برده و سپس به عراق منتقل کرده اند، رجوی های ظالم، مادر محمدرضا ترابی یعنی زهرا سراج را به کار گرفتند تا ضمن ارائه مطالبی که در زیر به نادرست بودن آنها اشاره خواهم کرد، علیه تنها فرزندش موضع گیری کرده و با او به جنگ و ستیز بپردازد. تا به خیال خودشان با شلیک تهمت و دروغ بر روی حقیقت خاک بپاشند و با ایجاد فشار روانی روی فرزند، وی را وادار به عقب نشینی کنند.

اما جوابیه ای که رجوی ها به نام زهرا سراج بیرون دادند مملو از اتهام و دروغ است که به برخی از آنها اشاره می کنم.
1- در ابتدای مطلب منتسب به زهرا سراج، رجوی ها طبق معمول به جای جواب دادن به مسائل مطرح شده توسط محمدرضا ترابی، بدون هیچ مدرک و سندی، او را متهم به دروغ گویی کرده و اظهاراتش را موارد دیکته شده از سوی جمهوری اسلامی می خوانند.

2- بعد از آن که محمدرضا موضوع عدم اطلاع درباره پدرش را نوشت و خواست تا اگر کسی اطلاعی دارد او را در جریان بگذارد. یکی از دنبال کنندگان فیسبوکِ محمدرضا ترابی، برای او نوشته بود «محمدرضا با تأسف شدید باید بهت اطلاع بدم که پدر نازنینت در زندان اشرف در زیر شکنجه شهید شد. و پدرت را در قبرستان الکرخ در نزدیکی قرارگاه سابق بدیع زاده در قطعه مجهول‌الهویه دفن شد و فقط یک شماره بالای قبرش نصب کرده‌اند». رجوی ها بدون اینکه حتی بدانند نویسنده کیست و بدون ارائه هیچ مدرک و سندی وی عضو وزارت اطلاعات ایران معرفی کردند تا به این صورت موضوع اصلی گم شود.

شواهد مرتبط با مرگ ترابی شواهد مرتبط با مرگ ترابی شواهد مرتبط با مرگ ترابی

3- برای پوشاندن این حقیقت که کودکان زیر سن قانونی را به قرارگاه اشرف برده و آنها را مسلح می کردند، در مطلب زهرا سراج آمده است که “محمدرضا ترابی در اوایل خرداد ۱۳۷۸ درحالی‌که ۱۷سال تمام داشت و وارد ۱۸ سالگی شده بود به اشرف آمد”. محمدرضا ترابی خودش می گوید زیر سن قانونی بوده است اما حتی اگر همین نوشته را هم ملاک بگیریم، او 18 سالش تمام نشده بود و زیر سن قانونی قرار داشت.

4- رجوی ها در جواب اعتراض و افشاگری محمدرضا ترابی که نوشته بود “مادرش هم حاضر نبود در مورد پدرش با او صحبت کند و از محل خاکسپاری پدرش هم بی‌اطلاع بوده و علاوه بر آن تا سال گذشته حتی یک عکس از پدرش نداشته است”، به جای پاسخ مستدل و مشخص ، از قول زهرا سراج نوشتند که وی توضیحات کاملی درباره خاطراتش از ایران و از زندان در ایران به پسرش ارائه کرده است!!! توضیحی که هیچ ارتباطی با نحوه کشته شدن و یا محل دفن پدر و بی اطلاع نگه داشتن فرزند ندارد!

5- از قول زهرا سراج توضیحاتی درباره زمان آمدن محمدرضا ترابی به قرارگاه اشرف به این صورت نوشته شده ” به او [پسرش محمدرضا ترابی] گفتم که اگر به‌خاطر دیدار خانوادگی آمده‌ای بهتر است برگردی، اینجا جای زندگی نیست.” تمام کسانی که در فرقه رجوی بودند می دانند از سال 1373 که رجوی موضوع «خروج ممنوع» را اعلام کرد کسی اجازه جداشدن از فرقه را نداشت. جواب رجوی ها به درخواست جدایی، برخورد های شدید تشکیلاتی و حتی فیزیکی، محاکمه در جمع و منزوی کردن فرد بود. و آنچنان این افراد تحت فشار قرار می گرفتند که تا مدت ها از نظر روحی متعادل نبودند. راستی اگر خروج از فرقه آزاد بود پس چرا با آمدن آمریکایی ها و شل شدن اهرم های فشار در تشکیلات، بیشتر از 1000 نفر به «کمپ تیف» رفتند. چرا این تعداد که بیش از یک چهارم کل نیروهای فرقه بودند تا قبل از آمدن آمریکایی ها جدا نشدند؟

6- در بخش دیگر مطلبی که از قول زهرا سراج نوشته شده چنین آمده است ” علاوه بر من عمه‌اش معصومه ترابی هم از خاطرات پدرش تعریف می‌کرد و درگذشت پدرش را هم در اثر سکته قلبی و محل خاکسپاری او را در وادی‌السلام در کربلا به او گفتیم”

یکم – بعد از جنگ اول عراق ، بدلیل اینکه رجوی می گفت در کربلا مشکل امنیتی وجود دارد، نه تنها هیچ یک از افراد فوت شده یا کشته شده در فرقه را به وادی السلام نمی بردند بلکه در قرارگاه اشرف یک قبرستان ایجاد کرده و مرده ها را در آنجا دفن می کردند. بنابراین ادعای دفن پدر محمدرضا ترابی در وادی السلام حقیقت ندارد.
دوم – معمولا در سازمان وقتی کسی می مرد یا حتی خودکشی می کرد برای عادی جلوه دادن موضوع، خبر مرگ را عمومی اعلام و افراد هم یگانی را به مراسم خاکسپاری می بردند. اما درباره مرگ پدر محمدرضا ترابی به هیچ کس خبر ندادند که نشان دهنده مشکوک بودن مرگ اوست. البته بعدها تعدادی از جداشدگان که با پدر محمدرضا ترابی در زندان رجوی بودند افشا نمودند که وی در زیر شکنجه کشته شده است.
سوم – رجوی ها درمطلب منتسب به زهرا سراج حرفی از عمه دیگر محمدرضا یعنی مریم ترابی نیست. زیرا مریم ترابی نیز به همراه برادرش در سال 1373 در اشرف زندانی شد و بر اثر فشارهای وارده دچار اختلال روانی گردید و دیگر به حالت اول برنگشت.

صالحی

منبع

یک دیدگاه

  1. ان شالله روزی فرا برسه که رجوی و دارو دسته اش به سزای جنایتهای کثیفشان برسند و اون روز دیر نخواهد بود . ممنون از اقای صالحی که افشاگریهای ارزنده ایی در مورد رجویسم و خانواده ترابی انجام داده اند . به امید رهایی تمامی اسیران دربند فرقه ظاله رجوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا