کجا مخفی شده بودند؟!

در عملیات 19 فروردین سال 1390 بیش از هزار و دویست نفر در اردوگاه مرگ رجوی کشته و مجروح شدند، دقیق تر اینکه  36 نفر کشته و بیش از هزار و دویست نفر مجروح گردیدند که وضعیت برخی از مجروحان نیز سخت بود.

حالا سوال اساسی اینجاست که چرا ازفرمانده هان رجوی در حادثه 19 فروردین سال 1390 کسی کشته و یا مجروج نشد؟

شما تا الان از جنایتی که توسط مسعود رجوی در سال 1390 رقم خورد و باعث کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از نفرات مستقر در اردوگاه مرگ موسوم به ” اشرف ” در عراق زیاد شنیده اید . البته هر چه در خصوص آن جنایت که توسط مسعود و مریم رجوی و دیگر سران تشکیلات جنایتکار رجوی بگوئیم کم گفته ایم و تا زمانی که این حادثه تلخ توسط یک دادگاه صالحه مورد بررسی قرار نگیرد و عاملین و آمرین آن به سزای اعمال خود نرسند این جنایت پرونده اش باز بوده و مختومه نیست .

حقیقت این است که هر چه جلوتر می رویم چشم و گوشمان بیشتر و بیشتر روی آن جنایت کم سابقه و بسیار تلخ باز تر شده و حرف های بیشتری به ذهن می آید .

از جمله اینکه چرا در آن واقعۀ تلخ و فراموش نشدنی هیچکدام از فرماندهان و سران بالای سازمان کشته و یا مجروح نشدند ؟!

پاسخ به این سوال بعد از مدتها برای من و خیلی از افرادی که سابقۀ حضور در سازمان ضد خلقی مجاهدین را دارند ساده شده است ، علت این که کسی از سران تشکیلات رجوی در صحنه نبود ، همگی آنها خودشان را در سوراخ های موش مخفی کرده بودند تا جان بدر ببرند ، در عوض نیروهای نگون بخت امثال مرا جلو فرستادند تا آنها ضربه گیر و بعبارتی بلا گیر آنان گردند . بدون استثناء هیچ کدام از کسانی که از فرماندهان بالای تشکیلات رجوی بودند اندازه سر سوزنی زخمی نشدند . اصلا ما تا روز آخر نفهمیدیم که آنان کجا مخفی شده بودند تا اینکه وقتی اشرف کامل خالی شد یک مخفی گاهی کشف گردید که همگان فهمیدند که در روزهای سخت و نفس گیر رجوی و سران ترسویش کجا مخفی می گشتند. بواقع شخصاً با دیدن آن مکان متحیر شدم . هر چند آن مکان از سوراخ موش خیلی بزرگتر بود ولی در نوع خودش بینظیر و عجیب به نظر میرسید . تازه من همان وقت متوجه شده بودم که چرا کسی از رجوی و سرانش نه تنها در درگیری شرکت نداشتند بلکه کجا مخفی شده بودند .

بعد ، تعداد زیادی کشته و مجروح شده بودند ، برخی از کشته شدگان خیلی جوان بودند . شخصا هر گاه یادشان می افتم خیلی نارحت می شوم . و فقط میگویم حیف شدند که بخاطر رجوی در یک شرایط بسیار سخت و نفسگیر جان خودشان را از دست دادند زیرا رجوی کسی نبود که بخاطرش جانشان را باید میدادند ، چون لیاقتش را نداشت ، ارزشش را نداشت ! اگر زمان به عقب برگردد و فهم امروز را در آن هنگام داشتیم قطعا کمتر کسی حاضر میشد که خودش را فدای کسی کند که هیچ فهم و شعوری از فداکاری نداشت .

مگر رجوی ها مدام از شهادت و راه حسین و انبیاء نمی گفتند ، پس چرا از ترس جانشان مخفی شدند، می آمدند در صحنه کشته می شدند تا بعدی ها میگفتند که ” شهید ” شدند ، یا حداقل یک چوب و چماقی میخوردند . حالا با هر اعتقادی که داشتند ولی دریغ از یک نفر که پیدا شود . صحنه ای که مطلقا نابرابر بود ، ما با دست خالی و نیروهای عراقی تا فرق سر سلاح و تجهیزات پیشرفته داشتند .

حرف و حدیث در آن خصوص بسیار است ، به نظر من تا روزی که سران تشکیلات رجوی و شخص رجوی در یک دادگاه بین المللی محاکمه نشوند این زخم ها التیام نخواهد یافت .

بخشعلی علیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا