نقش انجمن نجات در آلبانی

برای بررسی و شناخت بهتر نقش و جایگاه انجمن نجات در آلبانی، لازم است مقداری به عقب برگردیم و به سوابق انجمن نجات ، تاسیس و شروع فعالیت هایش در ایران و بعدا در عراق بپردازیم و تاثیر این فعالیت ها را روی خانواده ها از یکطرف و از طرف دیگر تاثیر آن بر فرقه رجوی و مشخصا شخص رجوی و سران تشکیلات مرور کنیم.

در سال 1382 که  تقریبا مصادف بود با حمله آمریکا و متحدانش علیه صدام حسین که منجر به سرنگونی صدام شد ، نیروهای سازمان در مناطق نزدیک به مرز ایران پراکنده شده بودند و طبق تحلیل رجوی قرار بود اگر آمریکا قرارگاهها، از جمله اشرف را بمباران کند ما به ایران تهاجم کنیم.

در چنین شرایطی در بیابان های جلولا و مندلی و خانقین همه نیروهای سازمان مجاهدین در وحشت و اضطراب بسر میبردند و نمیدانستند چه خواهد شد. حتی فرماندهان خودشان را کاملا باخته بودند.

همه نیروهای سازمان سرگردان بودند، برخی افراد تشکیلات از طریق رادیوهای فردی متوجه پیامهایی شده بودند که بعدا متوجه شدیم از طریق رادیو نجات پیام داده میشود و متعاقب آن تعدادی اطلاعیه نیز در منطقه پخش شد که از این طریق قصد داشتند نیروهای سرگردان و مضطرب را راهنمایی کنند و آنها را برای جدایی سمت و سو بدهند.

این خبر در داخل تشکیلات پیچید و سران سازمان را کاملا بهم ریخت و بسرعت پیام دادند که به هیچ وجه به این پیامهای رادیویی گوش ندهید و هرکس رادیو گوش بدهد و یا اعلامیه بردارد معلوم است مزدور رژیم است. اما برای نیروهای بلاتکلیف بسیار تعیین کننده بود و مفید واقع شد و امیدی در دلهایشان برای جدایی از فرقه رجوی جوانه زد.

پس از خلع سلاح و بازگشت همه نیروهای سازمان به قرار گاه اشرف، بخصوص در بحبوحه دستگیری مریم رجوی توسط پلیس فرانسه، مجددا اوضاع داخل تشکیلات بحرانی شد و حقیقتا نیروهای بلاتکلیف و سرگردان داخل تشکیلات بشدت نیازمند راهنما و کمکی از بیرون تشکیلات بودند که باز هم ملاقات خانواده ها که توسط انجمن نجات ترتیب داده شد و حضور خانواده ها در پادگان اشرف بسیار کارساز بود .

تشکیل کمپ “تیف” در مجاورت پادگان اشرف عامل اصلی تشویق و راهنمایی افراد برای جدایی از تشکیلات رجوی بود و تاثیرات کیفی فعالیت انجمن در ملاقات خانواده ها و نقش تیف را میتوان از واکنش های هیستریک و بهم ریختگی سازمان فهمید.

جداشدگان مستقر در تیف خود به امیدی بسیار قوی و مجسم برای افراد مایل به جدایی تبدیل شده بودند که سران سازمان همواره علیه تیف تبلیغ میکردند و نیروها را از رفتن به تیف می ترساندند که آنجا مورد اذیت و آزار ، کتک کاری و حتی تجاوز جنسی قرار میگیرید اما امید به جدایی آنقدر قوی بود که بر تبلیغات مسموم رجوی غلبه کرد و در آن دوران تعدادی بالغ بر حدودا 500 نفر از سازمان جدا شدند.

نقش کلیدی انجمن و خانواده ها در مقابل پادگان اشرف که اظهر من الشمس بود و به اندازه کافی برهمگان روشن است و نیاز به توضیح مجدد ندارد.

اما در کشور آلبانی :

به همین میزان که دوستان جداشده چه بصورت انفرادی و پراکنده و چه در چارچوب آسیلا فعالیت کرده اند توانسته اند هم به تشکیلات رجوی ضربه کاری بزنند و همواره رجوی و فرقه آزادی کش آنرا به واکنش های افسارگسیخته وادارند و هم توانسته اند به کانون امیدی برای افراد مایل به جدایی و جداشدگان تبدیل شوند و در این خصوص دستاورد های بسیار خوبی داشتند .

اما حالا تشکیل انجمن نجات در آلبانی که بطور خالص و کامل متشکل از افراد ایرانی جداشده و مجرب میباشد و توانسته اند مراحل قانونی را مطابق ضوابط وزارت کشور آلبانی طی کنند و بطور مستقل فعالیت خود را برای کمک به هموطنان و دوستان خود که گرفتار فرقه رجوی میباشند آغاز کرده اند، قطعا امید بخش است و میتوان به کانون و مرکز اعتماد ، اتکاء و امیدواری هم برای خانواده ها بعنوان خط مقدم فعالیت برای رهایی فرزندانشان و حامی اصلی خانواده ها و هم  پشتوانه و مامن و ملجاء مطمئنی برای افرادی که قصد جدایی از تشکیلات را دارند، باشند.

بخصوص بعد از حوادث محدودیت فرقه رجوی در آلبانی و اروپا ، ورود پلیس آلبانی به کمپ اشرف 3 ، بیانیه های قوی دولت آلبانی و وزارت کشور آن ، محدودیت های اعمال شده از جانب دولت فرانسه ، ممنوع الورود و ممنوع الخروج شدن مریم رجوی همه و همه این اتفاقات ضرورت و نیاز مبرم حضور انجمن نجات در آلبانی را ایجاب میکند .

شاید اینگونه تصور شود که آسیلا همان انجمن نجات بود و حالا هم انجمن نجات فعلی تداعی کننده همان آسیلا میباشد اما باید با تاکید به  نکات زیر توجه شود .

انجمن نجات فعلی ضرورتی بود که نشان داد باید با اتکا به نیروی کاملا ایرانی و با اعتماد به نفس دوستان جداشده کارها را پیش ببرد و فقط روی افراد خودی سرمایه گذاری کرد تا دیگر برای پیشبرد اهداف انجمن ناگزیر به رای و نظر افراد غیر ایرانی نباشیم صرف نظر از اینکه ممکن است آن افراد نیز زحماتی کشیده باشند .

تشکیل انجمن نجات در کشور آلبانی مسئولیت سنگینی بر دوش دوستان جداشده اعضای انجمن می گذارد که با شناخت ضوابط و قوانین آلبانی خودشان طرف حساب هستند و میتوانند فعالیت های خود را درچارچوب قانون آن کشور مدیریت نمایند و نا خواسته در مقابل عمل انجام شده قرار نگیرند .

بطور طبیعی نام انجمن نجات در کشور آلبانی مسئولیت های افراد عضو آنرا زیاد میکند، توقعات خانواده ها بسیار بیشتر است و لذا دوستان عضو انجمن نجات نیز بایستی بیشتر از قبل تلاش کنند، هوشیار باشند و البته امید موفقیت بیشتری داشته باشند .

تاثیر آن روی فرقه رجوی :

هر چقدر که بخواهد نسبت به این موضوع خود را به نفهمی و نشنیدن بزند و یا نخواهد اهمیت موضوع را زیاد نماید اما یقینا پیام تغییر را دریافت خواهد کرد و خبر اتصال و ارتباط انجمن نجات آلبانی با انجمن نجات داخل کشور را دریافت خواهد کرد و بلافاصله به نیروهای متزلزل خود هشدار خواهد داد و البته نیروهای خواهان جدایی هم پیام خودشان را دریافت خواهند کرد. حال هرچقدر این انجمن نزدیک تر به مقر فرقه باشد و فعالیت های آنان ملموس و قابل لمس تر باشد تاثیرات بسیار بیشتری خواهد داشت.

همه میدانیم که سازمان بخصوص مسعود و مریم رجوی بیشتر از همه تهدید انجمن نجات و حضور جداشدگان در مجاورت کمپ اشرف را احساس میکنند و بلافاصله  فعالیت های انجمن نجات در بیابانهای عراق، انجمن نجات در ملاقات خانواده ها ، انجمن نجات در میان خانواده ها در مقابل پادگان اشرف و تیف و….. برایشان تداعی میشود و به این خطر و تهدید بزرگ پی خواهند برد و دوستان انجمن نجات آلبانی بایستی مواظب لگد پرانی و توطئه های فرقه باشند. اگر چه در هر حال بازنده اصلی فرقه رجوی خواهد بود چون ما و جداشدگان و انجمن نجات چیزی برای از دست دادن نداریم و هر واکنش رجوی نیز ما را به هدفمان نزدیکتر میکند.

و کلام آخر با دوستان عضو انجمن نجات آلبانی :

با عرض تبریک و دست مریزاد باید عرض کنم که شما قطعا از حمایت خانواده بزرگ انجمن نجات و خانواده ها و مادران دلسوخته برخوردار خواهید بود که همه اینها رجوی و سازمانش را به زانو درآوردند و برای شما نیز حمایت قابل اتکایی خواهند بود اما خودتان نیز باید با توکل بخدا و اتکا به قدرت و توانایی های خودتان در راه رهایی دوستان گرفتار در فرقه رجوی و کمک به خانواده ها از هیچ تلاشی فروگزار ننمایید.

به امید روزی که مسیر ملاقات و دیدار خانواده ها با فرزندانشان در آلبانی با تلاش شما هموار گردد و این مهم محقق گردد.

علی مرادی

منبع

2 نظر

  1. سلام و درودها جناب مرادی عزیز
    از مطلب بسیار جامع و روشنگر شما در خصوص پدیده مردم نهاد انجمن نجات قدردانی میکنم و صمیمانه تندرستی شما را از خداوند منان آرزومندم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا