بازجویی نرم مادرانه خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم
ماجرای فرار عابدین جانباز را به خاطر داری؟ پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی
می دانم نامه ات دیکته شده از سمت سران مجاهدین بوده سخنی با حیدر پیرزادی ساکن در کمپ آلبانی
متن گفتگوی میلاد آریایی با آقای رضا اسدی مدیر” سایت پرواز”
این را قبل از اینکه جنگ عراق و آمریکا شروع بشود در یک پیامی به آنها وحتی سران آنها گفتم که به نفع شماست از این فرصت استفاده کنید واز خاک عراق بیرون بیایید، آنجا گور شما خواهد بود و اگر بیرون نیایید گور شما در آنجا کنده شده و آماده است شما را درخود ببلعد، ولی متاسفانه گوش نکردند، نه به حرف من و نه به حرف هیچکس دیگرگوش نمیدهند.
پاسخ به نامه شماره ۶ ابراهیم خدابنده
دوست عزیز، فرقه و فرقه گرفتگی هم عجب درد بی درمانی است؟ چندی قبل مجلات ارسالی تو از ایران برایم رسید. از تو چه پنهان پس از دریافت، آنها را بگوشه ای گذاشته و با تشکر از تو برای زحمتی که کشیده و آنها را فرستاده بودی و معذرت بخاطر بی توجهی به آنها، برای مدتی آنها را بفراموشی سپردم.
نامه ای به دوستم محمد درکانادا
برای اینکه رژیم سواستفاده نکند. تا کی ما سکوت کنیم. چرا ما همیشه سکوت کنیم. چرا ما همیشه مراقب باشیم تا رژیم سواستفاده نکند. دیگر بس است. همین سکوت کردن ها ما را نا بود کرد. همین سکوت کردن ها خانواده ها را از هم پاشاند. همین سکوت کردن ها بسیاری را به کشتن داد. با همین سکوت اجباری
قسمت دوم مصاحبه با آقای نوریان، قهرمان بوکس
از نظر ورزشی استقبالی از طرف مردم از من شده که از طرح آن شرم دارم واز طرف مسئولین نظام علی رغم ذهنیاتی که داشتم نه تنها هیچ برخوردی با من نشده است بلکه اعتمادم نسبت به آنها چند ین برابر شده و همانند یک قهرمان به من احترام گذاشتند و الان هم پاسپورت ایرانی گرفتم و همه مشکلاتم حل شده و با خانواده ام در قائم شهر زندگی می کنم.
گفتگوی تلفنی با خانم آن سینگلتون درمورد دادگاه فرانسه
بله. تا جایی که اطلاع دارم آقای آلن شوالریاس از نویسندگان و محققین فرانسوی چندی پیش از یکی از سایت های فرقه تروریستی مجاهدین بنام”ایران فوکوس” به علت فحاشی به ایشان شکایت کرده بود. مشابه این نوع دادگاهها را قبلا هم داشتیم که بصورت نمونه شکایتی بود در لندن که باعث پوزش خواهی یک ناشر بخاطر چاپ کتاب محمد محدثین و توهین به افراد، شد و کتابهایش را هم دستور دادند از کتابفروشی ها جمع کنند
ملاقات جمعی از فعالان حقوق بشر با نمایندگی دولت عراق در ژنو
در گفتگو با مسئولین سازمان صلیب سرخ شرح حال نگران کننده اعضای جدا شده از فرقه تروریستی مجاهدین و همچنین اعضای ناراضی و منتقد درون تشکیلات مجاهدین را به اطلاع مسئولین سازمان صلیب سرخ رساندند. این هیئت در ادامه فعالیت های خود روز گذشته با حضور در دفتر نمایندگی دولت عراق در شهر ژنو، نگرانی خود را درمورد وضعیت اعضای جداشده از سازمان مجاهدین در عراق به اطلاع مسئولین مربوطه رساندند.
مسعود خدابنده، حملهی موشکی و سپاه قدس
بهنظر میرسد که رهبر عقبماندهی مجاهدین و گشتاپوی اشرف، در اثر افشای روشهای ابلهانهی تبلیغاتیشان، دچار سرگیجه و کابوسی شدهاند که از عوارض آن، هذیانگوییهایی است که از عمق بهگل نشستگی باند رجوی حکایت دارد، سرگیجهای که در آستانهی اخراج از عراق و انحلال تشکیلات تروریستی این فرقه، امری طبیعی بوده و بههیچوجه دور از انتظار نیست.
دروغ پردازی ساده ترین و متداولترین ابزار سازمان مجاهدین است
“نمی دانم این ادعا از جانب من شاید به عنوان عضوی از اپوزیسیون تا چه اندازه صحیح و مورد تائید است که، اپوزیسیون مدعی آلترناتیو مشروع و مردمی ایران، بیگانه ترین و پرت ترین اپوزیسیون تاریخ سیاسی ایران نسبت به شرایط اجتماعی، سیاسی ملت و مردمی است که ادعا می کند مورد حمایت آنهاست.”
آیا این نژاد پاک است
عزیز پاکنژاد در یادداشتی موهن*، یک کرور کلمات سخیف و زشت علیه آقایان مسعود خدابنده و مصطفی محمدی بهخاطر حضورشان در عراق و امدادرسانی به اعضای جداشده بهکار برده است تا بهزعم خود، بقبولاند که این کار آنها خیانتی بزرگ است، اگر چه در انتها فقط غیظ و غضب خود را به خواننده منتقل کرده است. چند فقره فرافکنی نامربوط نیز انجام داده است
حامیان فرقه رجوی ابزارشان در کمد های خودشان نگهداری کنند
دوست عزیز قبل از شروع بجاست که یاد آور شوم که اگر مسافرتی بود به عراق نه شجاعتی شخصی که فرصتی و شانسی برای دیدار دوستان و طبعا اگر امکانی بیابیم برای کمک به یکدیگر. این وسط البته در میان کارها وقت باز هم بود که جای شما خالی بد نگذشت و خصوصی تر برایت خواهم نوشت.
مرز سرخ رجوی یکی پس از دیگری پاره می شود – قسمت اول
با توجه به اهداف بنده ازمن خواسته بود که به همراه تیم به ایران برگردم و تصمیم عجولانه و شتاب زده نگیرم و موقعیت خودم را خراب نکنم.ولی من آنقدر به لحاظ روحی در فشار بودم و فکر می کردم که افرادی مرا خراب کردند به همین خاطر تصمیم جدی گرفتم تا درآنجا بمانم و در همین رشته ورزشی خودم فعالیت بکنم
نامه آقای قاسم قزی به آقای مسعود خدابنده
اقدام جسورانه ات در سفر به عراق به بسیاری از ذهنیت ها در مورد ورود به عراق و تلنگور زدن به تشکیلات آهنین هم خاتمه داد و راه کار جدیدی در پیشرو گذاشت، اگر چه که در ابتدای راه ولی آغازگر حرکت بزرگی بوده ای که در کوتاه مدت و به سادگی امکان پذیر نبود و همانطور که گفته بودی و دوستان دیگر هم بر آن تاکید کرده اند این حرکت صرفا به تحت پوشش قرار دادن افراد جدا شده که هم اکنون در شرایط نابهنجار و نا معلوم که بی هیچ امکانی در شهرها و بیابانهای عراق پراکنده اند ختم نخواهد شد

