چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
  • خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت ششم 10 دی 1404

    فرماندهان دیروز زندانبانان و شکنجه‌گران امروز
    خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت ششم

    تشکیلات رجوی بسیاری از ما را به بند کشید. من هم در میان آن بازداشت‌شدگان بودم. فرماندهان دیروز، همان زندانبانان و شکنجه‌گران امروز بودند. همان‌طور که در قسمت‌های قبل نوشتم، با گذشت زمان، بسیاری از بچه‌ها یکی‌یکی و اغلب در دل شب ناپدید می‌شدند. آن‌قدر این روند ادامه پیدا کرد که بخش ورودی و پذیرش […]

یک تصویر و یک عالمه خاطره 09 دی 1404

کارزار بزرگ با رجوی وطن فروش یک تصویر و یک عالمه خاطره

چهره‌ها و گفته‌ها – مصاحبه‌ با سعید شاهسوندی 09 خرداد 1387

چهره‌ها و گفته‌ها – مصاحبه‌ با سعید شاهسوندی

واقعیت این است که براساس اطلاعات کاملا موثق و دقیق در هردو عملیات (آفتاب وچلچراغ) ابتدا، ارتش عراق با توپخانه سنگین ساعت‌های متمادی مناطق و مراکز تجمعی را که قرار است توسط ارتش آزادی‌بخش آقای رجوی مورد حمله قرار گیرد، مورد توپ‌ باران شدید قرار می‌دهد. یکی از شاهدان عینی و شرکت کننده در این عملیات به خود من چنین ‌گفت:”صحنه‌ای که می‌دیدم بارانی از آتش بودکه از سوی عراق به طرف قرارگاه‌های ارتش ایران می‌رفت و از آن طرف تک و توک توپی شلیک می‌شد.”

حسن نعمتی دومین قربانی مجاهدین خلق در دو ماه اخیر است 09 خرداد 1387

حسن نعمتی دومین قربانی مجاهدین خلق در دو ماه اخیر است

به نظر می رسد بی تفاوتی نهادهای بین المللی از جمله کمیساریای عالی و همچنین خستگی و انفعال و یاس اعضای جداشده مجاهدین در کمپ تیپف یکی از دلایل عمده به جان خریدن انواع خطرات از جمله کشته شدن توسط پلیس مرزی و همچنین تبعات فرار از راه های آبی باشد. این در حالی است که مجاهدین تلاش می کنند با انواع ترفندها و دسیسه ها به ادامه وضعیت انفعال و بلاتکلیفی در کمپ آمریکایی و در میان اعضای جداشده دامن بزنند.

خواسته ی مشروع خانواده ها و واکنش هیستریک رهبران مجاهدین 08 خرداد 1387

خواسته ی مشروع خانواده ها و واکنش هیستریک رهبران مجاهدین

برادر عزیزم این نامه برای پند و نصیحت تو نیست. تنها برای یادآوری سالهای از دست داده توست برای اینکه بدانی دیگر نادان و کم سن و سال نیستی و می توانی برای زندگی خودت تصمیم بگیری و تو بهتر از هر کسی می دانی که سازمان با حیله و فریب چه بر سر شما آورده است. از شما ها چه چیزهایی گرفته و در مقابل چه چیزهایی داده است. تمام اهداف و حرف های آنها وعده های پوچ و تو خالی است. در برنامه سیمای آزادی صحبت از نقض حقوق بشر در ایران است. می خواهم بدانم که حق و حقوق یک انسان در این جامعه ی پیشرفته چیست؟ آیا آنها حق و حقوق افراد دربند شهر اشرف را رعایت کرده اند.

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت دوازدهم 08 خرداد 1387

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت دوازدهم

در سال 83 اتفاق جالبی افتاد خانواده ها گروه گروه برای دیدار و ملاقات بستگانشان با هدایت انجمن نجات به قرارگاه اشرف آمدند. فهیمه اروانی همه افراد را برای نشست توجیهی جمع کرد. در نشست ادعا کرد رژیم می خواهد با اعزام دسته جمعی خانواده ها به قرارگاه اشرف خانواده ها را به جان فرزندانشان بیاندازد و هیچ رحمی هم نمی کنند و سعی داشت هر طوری شده اعتماد افراد و خانم های مستقر در قرارگاه اشرف را به اعضای خانواده هایشان از بین ببرد و ذهن آنها را نسبت به خانواده ها بدبین کند.

مصاحبه با هادی شبانی عضو قدیمی فرقه رجوی – قسمت اول 07 خرداد 1387

مصاحبه با هادی شبانی عضو قدیمی فرقه رجوی – قسمت اول

سازمان هم تلاش داشت افراد را در کمترین زمان از ایران خارج و به پاکستان منتقل کند آنها تاکید داشتند که تا قبل از رسیدن به پاکستان کسی نباید از اعزام شما اطلاع حاصل کند فقط بعد از رسیدن به پاکستان از طریق تلفن که فقط 3 دقیقه مهلت داشتم که به خانواده اطلاع دهم که در کراچی هستم و قصد رفتن به اروپا برای ادامه تحصیل را دارم. این اولین دروغ تشکیلات فرقه‌ای به خانواده بود که گفته شد!!!

انحلال کمپ تیف و انتقال جداشدگان به شهرک ماوی 04 خرداد 1387

انحلال کمپ تیف و انتقال جداشدگان به شهرک ماوی

طی چهار سال گذشته کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد کوشیده است امکان انتقال جداشدگان مجاهدین خلق از عراق و پناهندگی آنان به کشورهای غربی را فراهم آورد اما به نظر می رسد هنوز موافقت این کشورها برای پذیرفتن مجاهدین جداشده جلب نشده باشد. طی همین مدت، ایران تنها کشوری بوده که حاضر شده جداشدگان از مجاهدین خلق را بپذیرد و آن گونه که دفتر مطبوعاتی ائتلاف تحت فرماندهی آمریکا در عراق به بی بی سی اطلاع داده، طی چهار سال گذشته 380 تن از جداشدگان از مجاهدین به خواست خود به ایران بازگشته اند.

کند و کاو 01 خرداد 1387

کند و کاو

وقتی اجازه تماس را نمی دهند چگونه میخواهند خلقی اسیر را ازاد کنند چگونه این افراد را بایستی از خانواده و علائق سنتی دور کرد و در یک محیط بسته زندانی کرد و خورشید و ماه این اتاق تاریک را مسعود رجوی قرار داد و او را تکرار کرد و از ذهن و دید او دید و شنید و بایستی این لحظات ر ا به یاد اورد. و اگر مادرت را به یاد اوردی این از لحظات زشت تو است و ضد انقلابی گری است و انرا باید نکوهید و طرد کرد زیرا در اینجا مادر تو جای رهبری را در ذهنت تنگ میکند شما مثل این را در چه فرهنگی دیده اید!

بیایید پویا باشیم 30 اردیبهشت 1387

بیایید پویا باشیم

داشتیم درباره ی پویایی حرف می زدیم و گفتیم رجوی کلی ازپویایی خوشش می آید واین که گناه نیست تا دیروز کلی نشست می گذاشت و می گفت که امپریالیسم و ببرکاغذی و کلی هم درباره ی آن حرف می زد وکلاس می گذاشت وپرچم هیهات من الذله بلند می کرد و تازه وقتی بن لادن طراحی پایین آوردن برج های دوقلو را انجام داد مسعود در یک نشست بزرگ گفت تازه این کار از آدم هایی با انقلاب ارتجایی برامد حالافکرش رابکن ببین اگراسلام انقلابی بود چه می شد؟؟ و بالاخره نمردیم واسلام انقلابی را دیدیم به این خاطرکه اولین کسی که به امریکای حقوق بشری!!! گفت صاحبخانه…

ســــــلاح نـــــــاموس رجــــــــوی – قسمت دوم 30 اردیبهشت 1387

ســــــلاح نـــــــاموس رجــــــــوی – قسمت دوم

درست است که از ما (ارتش فرقه) استفاده ابزاری می شد رجوی به ما می گفت ارتش را برای حمله و سرنگونی درست کرده ام ولی با همان سلاحهای داده شده به یگانهای زرهی و… به منطقه جلولا و کفری و… حمله کردیم و مثل ارتش صدام مردم کرد را کشتیم و آنها را سرکوب کردیم.در صورتیکه همان موقع تا نزدیکی مرز رفتیم ولی کسی دستور حمله به ایران را نداد و فقط مشغول پاکسازی مناطق عراقی بودیم.

ما کجائیم و تو کجا 30 اردیبهشت 1387

ما کجائیم و تو کجا

روابط و مناسبات پوشالی و ضد انسانی در سازمان مجاهدین در قالب حرفها و شعارهای بی معنی و پوچ که برای سرپا نگاه داشتن این تشکیلات می باشد دارای واژه هایی خاص می باشد که برای بیرون از این روابط برده داری نوین کاملا غیر قابل درک و فهم است از جمله آنها” انقلاب مریم” است که تحت این عنوان بطور کاذب و فرمالیستی فقط جهت سوء استفاده از زنان و در مقابله با مردان این سازمان بکار گرفته می شود.

با منصور عصاری 29 اردیبهشت 1387

با منصور عصاری

او مکثی کرد و گفت: اوقات شخصی؟!، سازمان برای کسی اوقات شخصی قائل نبود کسی نمی توانست برای خودش برنامه ای داشته باشد برنامه ها همه جمعی بودند،همه باید در اختیار تشکیلات باشند هیچ اختیاری از خودمان نداشتیم، دائم باید در ارتباط با مسئول بالاتر می بودیم و مرتب رد بدهیم که من فلان جا هستم حق نداشتیم خودسرانه به قرارگاه برویم و حتما باید با مسئول بالاتر تردد می کردیم، حتی برای دوش گرفتن که زمان محدود و کمی داشت باید با مافوق هماهنگ می شدیم و اجازه می گرفتیم، آزادی فردی وجود نداشت.

مکاتبه ی بهار ایرانی با مسعود بنی صدر 25 اردیبهشت 1387

مکاتبه ی بهار ایرانی با مسعود بنی صدر

همه ما کم و بیش از آن گذشته خاطره هایی از این دست به ایام میانسالی آورده ایم. شاید خوش آیندترین این خاطره برای تو همان رفتن به اطاق پدر و آرام گرفتن در آغوشش و آن تک بوسه ای باشد که وعده گاهش فقط یکبار در سال و آن هم روز عید بوده است. از آن روزها تا اکنون میانسالی انبوه و انباشته از عیدهایی است که در پس هر کدامشان قد کشیده ایم و پشت لبمان سبز شده و بعد عاشق شده ایم. در این تجربه همگانی و شیرین اما یا به وصال رسیده ایم و یا به قول رولان تا پایان عمر در از دست دادنش حسرت خورده ایم. رشته کلام از دستم گرفته شد. داشتم می گفتم در این روزها و ایام مردم بی آنکه هم را بشناسند فقط می دانند ایرانی هستند و همین برای ادای احترام و خویشاوندی شان کافی است.

blank
blank
blank