بازجویی نرم مادرانه خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم
ماجرای فرار عابدین جانباز را به خاطر داری؟ پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی
می دانم نامه ات دیکته شده از سمت سران مجاهدین بوده سخنی با حیدر پیرزادی ساکن در کمپ آلبانی
مجاهدین خلق رو به افول
اما به گفته او، سازمان پاسپورت آمریکایی او را گرفته و به او گفتند پاسپورت را نابود کرده اند. وقتی آمریکا سازمان را در سال 2003 خلع سلاح نمود،”اف بی آی” با تک تک اعضا دیداری برگزار کرد. صادقی می گوید به او گفته اند آمریکا قصد سرنگونی رژیم ایران را دارد و به کمک او نیاز دارد. آنها به او اطمینان داده اند می تواند به آمریکا بازگردد. آنها گفتند باقی ماندن در کنار سازمان به این معنی خواهد بود که ”هرگز آمریکا را نخواهد دید.”
نامه آقای ابراهیم خدابنده به پروین حاجی
یادم می آید زمانی که برای اولین بار کتاب”فرقه ها در میان ما” در زندان اوین به دستم رسید و آنرا خواندم اصلا باورم نمیشد که موضوع واقعیت داشته باشد. اما تشابه عملی و نظری سازمان مجاهدین خلق با فرقه های مسیحی قرون گذشته و فرقه های عصر حاضر، از آمریکا گرفته تا هند و ژاپن، شکی برایم باقی نگذاشت که داستان انقلاب ایدئولوژیک در بسیاری از فرقه عینا اتفاق افتاده و بسیاری آنرا باور کرده اند.
دست آوردهای سفر مسعود خدابنده به عراق
در واقع سازمان نه از رژیم جمهوری اسلامی و نه از جداشدگان بلکه بیش از همه چوب استراتژی و دیدگاه خشونت آمیز خویش را می خورد و بر همین اساس است که به جای پرداختن به حل معضلات رو بگسرش و اصلاح اشکالات خویش، انرژی خود را فقط صرف نشان دادن چنگ دندان به جامعه ایرانی و اعضای جدا شده و تلاش بی حاصل و غیر انسانی برای حفظ و نگهداری اعضای خود در عراق وایجاد بحران های جدید می نماید.
کمپ تیپف ادامه سیاست”کارت سوخته” رهبری مجاهدین
اخبار جدا شدگان در عراق عمق فجیع جنایت جریانی را نمایان میکند که هیج مرز و حرمتی را برای همنوع خود و انسانیت قائل نبوده و از هر شیوه وابزاری برای از بین بردن اعضای جدا شده، انسانهایی که قرار است به زندگی معمول اجتماعی خود بر گردند تا آزادانه فکر کنند و آزادانه تصمیم بگیرند استفاده کرده تا مبادا روزی به افشای آنچه که به عنوان حقایق در درون فرقه میگذرد مبادرت کنند.
مسعود خدابنده پاسخ و”السیاسه” توضیح می دهند
وی می افزاید:”طبعا تمامی شهروندان کویت به خوبی از تاریخچه سازمان تروریستی مجاهدین خلق که بعنوان ارتش خصوصی صدام و تحت دستور مستقیم وی در کشتار اکراد در سال 1991 شرکت نمود آگاهند. اکنون دولت عراق تصمیم گرفته است تا بقایای رژیم بعثی صدام و از جمله گروه تروریستی خارجی مجاهدین خلق ایران را از سرزمین خود اخراج نماید”
سرفصلی جدید در تاریخ پرکشاکش جدایی طلبان از سازمان مجاهدین
موج جدایی طلبان از این سازمان که به استناد در تاریخ مجاهدین هر 5 یا 10 سال سوار بر حوادث تاریخی طغیان کرده و بارز میگردد. نقطه آغازین این امواج جدایی را که دست بر قضا از راس رهبری این سازمان شروع شده و تا پایین ترین لایه های تشکیلاتی آنرا در بر گرفته است.
نامه و عکس آقای خدابنده از بغداد بدون صدام
امریکایی ها هم اگر چه بصورت خطی مانده اند و هنوز بعد از پنج سال تصمیم نگرفته اند ولی تا جایی که به افراد بر می گردد تک تکشان تا جایی که توانسته اند در مراجعاتمان کمکمان کرده اند. الان روزانه تردد خانواده هایی که رسیده اند، به اشرف و تقاضای دیدار و غیره از امریکایی ها می کنند. تعدادی از خانواده ها هم الان در راه هستند.
« زنده زاده، بیدار و آگاه »
« مسعود» بنده نیک خدا که زمانی به خطا، خدمت برده داران کرد تا به وقت بیداری و آگاهی و هشیاری، در گذر از تاریکی به نور و روشنایی، از بندگی به رهایی، بی واهمه ازهمهمه ی جنگ و ناامنی وخطر، وحیله ی وحوش درکمین، به همت یاری آزاده گان شتافته و درهای امید به روی شان گشوده است. زیرا که اوست« زنده زاده، بیدار و آگاه »!
بازگشت از ایران
کتاب خانم هشترودی در پاریس تحت عنوان” بازگشت از ایران” به چاپ رسید ؛ این کتاب پس از اعلام جدایی ایشان از شورای ملی مقاومت (بدل ِ سازمان مجاهدین خلق) و دو سفری که به ایران داشت، به رشته تحریر درآمد.کتاب ِ بازگشت ؛ پس از فحاشیهای دوستان سابق ِ خانم هشترودی خطاب به ایشان منتشر گردیده از همین رو مخاطب را برآن می دارد که ماجرا را از این جهت دنبال نماید که وی چگونه و با چه ادبیاتی پاسخ آنها را داده است؟!
حرف دل یکی از اعضای جدا شده
به یاد روزی که در تیف بودم دسته دسته از اشرف کثیف به کمپ می آمدند و من در آن موقع مترجم کمپ بودم به من گفتند که در سازمان شایعه شده که تو را با چاقو زدند و کشتند! و آن جا بود که به اوج پست بودن سازمان پی بردم که چه قدر این ها پوچ و کثیف و عقب افتاده و سوء استفاده گر هستند و تنها چیزی که درون این ها جا ندارد انسانیت است و الان بعد از حدود 5 سال جدایی از آن جهنم تاریک و سیاه تازه دارم می فهمم که آن ها چه قدر خائن و بی وجدان هستند
چرا فرقه رجوی از نام انجمن نجات رعشه می گیرد – قسمت دوم
شهریور سال 1384 به ایران بازگشتم و بلافاصله با کمک خانواده ا م مغازه ای در شهرمان آمل مهیا کردم و مشغول کار هستم بعد از مدتی هم ازدواج کردم و هم اکنون صاحب یک دختر کوچولو هستم. که به یاری خدا و کمک همسرم دارای یک زندگی گرم و صمیمی هستیم و از خدا می خواهم که همه دوستانم به این نقطه رسیده تا بدور از همه القائات و… بتوانند آزادانه تصمیم به خروج از فرقه تروریستی رجو ی گرفته و خود را از آن جهنم رها کنند.
کمک به نفرات تیف چگونه
برای این منظور هر کسی در هر کشورچنانچه خانواده ای از جداشده ها ویا خانواده ای که کسی از خانواده اش در عراق گرفتار است را میشناسد پیشنهاد به رفتن به عراق بدهد. باطل سحر تمام فرقه ها ارتباط اعضاء با کانون گرم خانواده است ودر این مسیر فرقه رجوی صدبرابر آسیب پذیرتر است.

