قاسم جان زندگی را دریاب پیام عسگر نجف زاده به برادر اسیرش قاسم نجف زاده
به مناسبت روز زن تقدیم به مادران چشم انتظار اسیران تشکیلات رجوی
نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم
خدایا من فقط پدرم را می خواهم
درآن زمان من فقط یک سالم بود. پدرجان یک تابستان یک پائیز، زمستان و بهار کنارم بودی ومرا دیدی. پدرم دقیقا ً چهره ی آن زمان شما یادم نیست مهر ومحبت شمارا که مادرهمیشه از آن تعریف می کند احساس نکردم.وقتی کسی را در قلبت بی اندازه دوست داشته باشی آن هم تورا به همان اندازه دوستت خواهد داشت.پس مطمئن هستم همیشه دوستم داشتید ودارید چون من همیشه قلبم برای دیدن شما لحظه شماری می کند ومی تپد.
مادرم بی صبرانه در انتظار تماس تلفنی محسن مهرورز است
من وتمام اعضای خانواده ام خصوصا مادرسالمندم درغم جانکاهی می سوزیم وآرزو داریم که بتوانیم دراسرع وقت برادرنازنینمان محسن را درآغوش بفشاریم. دراین میان مادرچشم انتظارومریض احوال من خیلی بیتابی میکند ومی گوید خدایا میشود تا زمانیکه جان دربدن دارم بتوانم یکبار ولو یکبارصدای جگرگوشه ام محسن را بشنوم
نامه ای از دلتنگی های خانواده نسبت به عزیزشان در لیبرتی
ماکه چیزی جز خبر سلامتی شما از او نمیخواهیم نه جانی هستیم نه خطرناک او فکر میکند که همه مثل خودش خطرناک و عقده ای هستند.اواز خانواده ها میترسد زیرا که خوب میداند این خانواده ها هستند که تا انتقام این سی سال سختی و دوری را از او نگیرند دست بردار او نخواهند بود و اورا روانه ی زباله دان تاریخ خواهند کرد.خواهر قشنگم تمام اعضای خانواده و فامیل جویای حالت هستند اگر فکر میکنی که فراموشت کرده ایم اصلا اینطور نیست تمام لحظه لحظه های این سال هارا با یاد تو گذرانده ایم حتی یک لحظه هم از یاد توغافل نبوده ایم بابا و مامان دیگر پیر شده اند و مثل قبلا نیستند افتاده شده اند وفکر نمیکنم که بتوانند به لیبرتی بیایند.
پیام تسلیت بمناسبت درگذشت علی طهماسب پور
با اندوه فراوان اطلاع یافتیم که آقای علی طهماسب پور پدر گرامی خانم ناهید طهماسب پور (ازگروگان های فرقه ی رجوی در آلبانی)، درفراق فرزند اسیرش ناهید وپس ازتحمل سال ها دوری از این فرزند دلبندش، دار فانی را وداع گفته است. آقای علی طهماسب پور ازاعضای صمیمی وفعال انجمن نجات استان آذربایجان شرقی بوده واین انجمن درگذشت اورا فقدان بزرگی برای خود دانسته واین حادثه دردناک را به تمامی اعضای خانواده او و اعضای انجمن نجات استان آذربایجان شرقی تسلیت گفته و دوام عمر وسلامتی آنها را ازصمیم قلب آرزو میکند.
پیام خانواده های چشم انتظار گیلک به اسرای لیبرتی
شماری ازخانواده های چشم انتظار گیلک که برای اعزام به لیبرتی وملاقات با عزیزان دربندشان لحظه شماری میکنند با شنیدن خبربازگشت آقای منصورشعبانی مقیم آلبانی به خاک وطن وآغوش خانواده طی تماس تلفنی وهمچنین ملاقات حضوری با مسول انجمن نجات گیلان ضمن تبریک وشادباش به منصورشعبانی عضو رهاشده ازچنگال رجوی وخانواده خوش شانسش به عزیزان خود که درلیبرتی گرفتارتشکیلات سیاه رجوی هستند هشداردادند که هشیار باشند ودیگربارفریب رجوی را نخورند وبه آلبانی نروند
تفاهم نامه ای که بدون حضور ذینفع امضاء شده باشد، باطل است
من احمد هاجری به همراه خانواده ام که برادرمان بنام علی سالهاست دراسارت فرقه رجوی است که قطعا دیگر خانواده های چشم انتظارهم با من هم نظر هستند این هشداررا به رجوی وعوامل جنایتکارش می دهیم که هرگزنخواهیم گذاشت آنها جان وزندگی عزیزان اسیرمان را بازیچه اهداف پلیدشان بکنند واین را مطمئن باشند که درصورت محیا شدن مقدمات حضورآگاهی بخش ما دراطراف لیبرتی دوباره بسان سیل بنیان کن برای نجات جان عزیزان اسیرمان برای همیشه بساط آنها را ازلیبرتی وکشورعراق جمع خواهیم کرد.
دلتنگی های بی پایان برای دخترم سمیه
سمیه جان عزیزکم دلتنگم خسته ام چشم انتظارم بی تابم حواسم پرت است و دیگر هیچ نیست جز فکر به روزی که بیایی که باشی که در آغوش بگیرمت. که از خواب بد و وحشتناک نبودنت بیدار شوم و امروز از همیشه غمگین ترم برای همه ی پدران و مادران دعا میکنم چه آنان که به عراق آمده اند چه آنان که شرایط آمدن را نداشته ندارند میدانم قلب نازک و مهربان توهم به درد آمده این ظلم ها و این تهمت ها و نارواها دل هر ادمی را به درد می اورد
از زبان پدران و مادران به قلم مصطفی محمدی
من مصطفی محمدی زبان و قلم پدران و مادرانی هستم که با تهمت و افترا و توهین از انان استقبال کردند و سیاست از عشق چیزی سرش نمی شود و این گرگان خون خوار عزیزان مان را طعمه ای برای مقاصد شومشان قرار داده و در این راه به هر حیله ای متوسل شده اند تا این عزیزان را دور از واقعیت ها و حقایق نگه دارند و خانواده ها بزرگ ترین و خطرناک ترین دشمن این خودباخته گان مزدور محسوب میشوند چرا که عزیزان شان به خوبی پدران و مادران و خواهر و برادرانشان را میشناسند و می دانند که پدر و مادر و خانواده هیچ گاه دشمن نبوده و نیستند
تقاضای دیدار مادر”نقشه”ای علیه مجاهدین خلق؟
واما بی بوته هایی که خانواده را نقض و پدران و مادران را دشمن نامیده و خائن و مزدور خوانده اند نه تنها جایگاهی در ایران بلکه در هیچ کجای دنیا نداشته و نخواهند داشت زندان مجاهدین را خائن هایی زندان بانند که خون پدران و مادران را مباح دانسته و تنها پدران و مادران مرده را خانواده ی خویش دانسته که این خون آشامان تاریخ این زمان نه چند رنگ که هزار رنگ و هزار تویند که دم از میهن و خاک و خلق و خدا میزنند که خداوند در دل های پدران و مادران پشت دروازه های بسته ی لیبرتی ست
مجاهدین خلق ایران مقصدشان ناکجا آباد است
مجاهدین خلق ایران مقصدشان ناکجا آباد است که به جای پیروی از آداب و اصول و فرهنگ ایرانی که ارج نهادن به مقام پدر و مادر است در مقالات خود پدران و مادران عزیز و رنج کشیده را خائن جاسوس و مزدور می خوانند و میگویند پدران مادران ما یا در قبرستانند و یا در زندان این در کدامین فرهنگ و در کدامین مذهب میگنجد پدران و مادران چشم انتظار عزیزانشان که بارها و بارها برای دیدن عزیزان شان رنج سفر را به جان خریده اند حتما باید بمیرند تا از دید مجاهد خلق موجه شوند وای بر رجوی و رجویان و وای بر راهی که پایانش دشمنی با خانواده و پدر و مادر است
شکایت نامه خانواده عباسی به صلیب سرخ جهانی
امید دارم که شما بزرگواران در حق این دختر لطف نمایید و وی را به آغوش پدرو مادرش برگردانید. گرچه این جانب تاکنون بارها به درب کمپ اشرف رفته و چندین روز را در این مکان در پشت درب های بسته سپری کرده ام اما سرکردگان این گروه نه اجازه ملاقات و نه حتی یک دیدار از فرزندم مظفر عباسی را به من نداده اند و در حال حاضر فرزندم در کمپ لیبرتی در اسارت این فرقه می باشد.
نامه سرگشاده خانواده های مازندران به دبیرکل سازمان ملل متحد و نماینده ویژه حقوق بشر
اکنون چیزی که ما را نگران کرده سران فرقه در تبلیغات شان عنوان می کنند تعدادی از خانواده ها برای ملاقات به کمپ لیبرتی رفتند البته این کار که سالیان ما به دنبال آن بودیم خبر بسیار خوشحال کننده ای می باشد ولی چیزی که ما را بسیار نگران کرده است نمونه همین تبلیغات کور سران فرقه در مورد ملاقات می باشد که قبلا شاهد بودیم که چگونه تعدادی از اعضای فرقه به دستور رجوی کشته شدند.

