قاسم جان زندگی را دریاب پیام عسگر نجف زاده به برادر اسیرش قاسم نجف زاده
به مناسبت روز زن تقدیم به مادران چشم انتظار اسیران تشکیلات رجوی
نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم
مصاحبه خانم مریم سنجابی با خانم نرگس بهشتی
اگر واقعا می خواست با اونها بمونه و ترس و نگرانی از جدایی اون نداشتند خوب دیگه مانع یه دیدار ۵ دقیقه ای و یا تماس نمی شدند. من از بسیاری از جدا شدگان از سازمان منجمله خود شما شنیدم که مناسبات درونی سازمان مجاهدین از قرون وسطی هم بدتره صدهاتن از جدا شدگان دارن افشاگری می کنن و همه شون دارن می گن به ما اجازه تماس و ارتباط با دنیای خارج نمی دادن و همه چی رو به ما دیکته می کردن شما الان می بینید توی ایران هم در اغلب خانه ها اینترنت هست. و حتی بچه های ۱۳.۱۴ ساله هم موبایل دارن یعنی زندگی همه بنوعی با ارتباطات پیوند خورده
دل نوشته ای از زهرا کریمی
خدایا، اگر می خواهی عمری طولانی به من دهی تا نابودی رجوی وخاندانش را ببینم، پس یاریم کن واین اشکها را با رهایی خواهرم از بند فرقه رجوی از من بگیر تا بتوانم در راهی که در پیش گرفته ام استوار و مقاوم بمانم و تا نابود کامل این فرقه وآزادی تمام اسرای آن از پای ننشینم.
حمله بی شرمانه به خانواده اکبری نسب را محکوم میکنم!
رضا اکبری نسب درسال 85 تنها رفت واکیپی را غیر ازدختر خود سید مرتضی همراه نداشت که شما ازآوردن موسی خودداری کردید، انواع فحاشی ها را به اونمودید ونشان دادید که چقدر اهل قول وقرار هستید! شما درآن موقع آنقدر به رضا اکبری نسب اذیت دادید که موجب درگیری شد و بادادن ساندویچ های قطور به سربازان آمریکائی، مجوز اذیت این پیر مرد را بدست آوردید!!
ولی جان همتی باید؛ سحرنزدیک است
ولی جان اندک تامل کن. عاقبت رقت انگیزسران خائن سازمانی که تورا اغفال کرد وبه اسارت خود درآورد را ببین. آنان به شما وخانواده های اسیران وملت ایران خیانت کردند وحال با آویزان شدن به دشمنان ایران زمین دارند به حیات خفیف وخائنانه شان چونان کرم ادامه میدهند وبه عیش ونوش مشغولند. آنچه که ازتوسراغ داشتیم مهرومحبت به خانواده بوده واطمینان خاطرداریم فاصله توازاسارت تا یک زندگی شرافتمندانه به اندازه تارمووپوست پیازاست
درد دلهای پدر محمد جواد نوروزی
از راه دور روی ماهت را می بوسم و تولدت را بهت تبریک میگم و از خداوند بزرگ برایت آرزوی سلامتی می کنم. محمد جواد من و همه خانواده نگران سلامتی تو هستیم و امیدوارم بتوانی با ما تماس بگیری و خبر سلامتی خودت را به ما بدهی.
درخواست کمک خانواده کریمی از مجامع بین المللی
اکنون مدت سی سال است که هیچ خبری از سلامتی ایشان نداریم. دو بار به کشور عراق سفر نموده ایم ولی متاسفانه موفق به دیدارش نشدیم. اکنون از شما سرور گرامی تقاضای عاجزانه داریم زمینه دیدار و ملاقات فرزندمان را فراهم نموده
نامه خانم ماه منیر ایران پور به بان کی مون
اکنون برادران من در کمپ لیبرتی محصورند. از سال ۲۰۰۲ تاکنون خانوادهی ما و بویژه مادرم دهمرتبه به عراق برای دیدن برادرانم سفر کردهایم اما سازمان MKO مانع ملاقات ما میشود. آقای رئیس بنظر میرسد؛ کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد مستقر در بغداد هم بطور یکجانبه از MKO دفاع میکند درصورتی که مطابق قوانین حقوق بشر بایستی برای استیفاء حقوق خانوادهها و بویژه حق ملاقات با فرزندانشان تلاش کند
خطاب به معصومه اولادی عمه عزیز و محنت کشیده این روزگار
از پدر ومادرم شنیدم وقتی رفتی من طفلی دوساله بودم. با خاطراتی که ازشما شنیدم بسیار مشتاق به دیدنت شدم. عمه جان پدرم بهروز چندین بار تا یک قدمی ات آمد اما آدم هایی که بویی از انسانیت نبرده اند اجازه ندادند ؛ که پدرم تورا ببیند.عمه جان اینجا همه چشم انتظارند تا تو به خانه برگردی فقط کافی است اراده کنی تا دوباره به آغوش گرم خانواده بیایی. پدرم لحظه ای نیست
پیام تسلیت بمناسبت درگذشت پدر مهندس محمد رضا مبین
با کمال تاسف وتالم، اطلاع یافتیم که جناب آقای حاج غلامرضا مبین پدر مهندس محمد رضا مبین از رهایافتگان باند رجوی وعضو انجمن نجات استان آذربایجان شرقی درمورخه ی 08/10/94 دار فانی را وداع گفته وخانواده ی محترمش ازجمله همکار زحمتکش ما را غرق دراندوه وماتم نموده است.
نامه خواهری چشم انتظار به صدیقه کریمی
صدیقه عزیز، امیدوارم که حالت خوب بوده و شاد و سرحال باشی.همه ی افراد خانواده جویای احوالت هستند و برای دیدنت لحظه شماری میکنند و سلام زیادی برایت میرسانند.عرض تبریک و خوشحالی به جهت اینکه شنیدیم از سرزمین پر مخاطره و خطرناک عراق نجات یافته ای (هرچند با تاخیر زیاد چرا که فرقه رجوی انتقال شما به آلبانی را اعلام نمی کند که این هم یکی دیگر از ترفندهای فرقه ای رجوی می باشد) و حداقل در امنیت و آرامش به زندگی ات ادامه خواهی داد
بازهم سنگینی وزن خانواده هاست که رجوی را له میکند!
فکر میکنید اگر خانواده ها از دستگاه مغزشوئی رجوی وتاثیرات ان بر مغز وافکار شما، اطلاعی نداشته وبراستی هم میدانستند که شما ازروی عقل واراده وبدون تلقینات ودستورات رجوی، این مسیر بریدن ازخانواده ها را برگزیده ومنطقی درکار شما میدیدند، بازهم حاضر میشدند رنج وخطر اینهمه راه را برخود هموار کرده وبه لیبرتی بیآیند؟
دعوت از رجوی جهت مناظره
تا قبل از ورود خانوادهها و پیگیری وضعیت فرزندانشان همه چیز بر وفق مراد رهبری سازمان مجاهدین خلق بود. رهبری که تسمه بر گرده زیر دست بسته بود و به تاخت میرفت؟! ولی با به صحنه آمدن خانوادهها و مشخص شدن وضعیت خیلی از افراد مفقود شده، رهبری سازمان به گونهای دیگر سعی در اداره امور داشت، ولی اشتباهات رهبری سازمان باعث شد تا اتفاقات به گونهای دیگر رقم بخورد. خانم مریم رجوی اگر به جای دشمنی با خانوادهها از سیاست تعامل استفاده می کردید شاید حال و روزت بهتر از این بود. ولی هتاکی و انگ چسباندن در سیمای چرندیات زیاد باب میل ما نبوده و نخواهد بود.

