سیانور، ترور، انفجار ... خوانش مفهومی عملکرد سازمان تروریستی مجاهدین خلق در جامعه ایران دهه ۶۰
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم
افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بوده سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل
گرگها رام شدنی نیستند
گرگ و روباه، هم رام می شوند و هم رام می کنند، همین گرگی که برای ارباب و مربی خود به شکار می رفت تا تکه استخوانی را نصیب خود نماید، قلعه ای ساخت تا گرگهایی را تحت امر خویش رام نموده و از آنها بهره ببرد. جناب آقای کریمی مشکل شما آن است که در قلعه گرگها به عنوان معترض و حتی یک منتقد ساده هم وارد نشده اید تا متوجه گردید که گرگها بدون دریافت همان تکه استخوان هم رام می شوند!
نامه ای به گردانندگان صدای آمریکا
ایشان در این برنامه سعی در تبلیغ و ترویج به نفع فرقه تروریستی رجوی را داشتند و ایشان مانند سایر رهبران و گردانندگان این فرقه اساسا هیچ تمایلی به دیدار خانوادها از عزیزان خود در اشرف ندارد.من که حدود 20 سال در این فرقه در اشرف زندگی کرده ام می توانم به جرات بگویم که رهبران این فرقه و شورای رهبری نه تنها از دیدار خانوادها با عزیزان خود منزجر بودند بلکه موانع و مشکلات نیز ایجاد میکردند. هر زمان که خانوادها جهت ملاقات با فرزندانشان به اشرف می امدند مسئولین با نفراتی که خانوادهایشان خواستار دیدار با انها بودند نشست می گذاشتند و انها را به اصطلاح توجیه می کردند.
مجاهدین در فیلم”اخراجی های دو” نقش آفرینی کردند
خواهر و برادر مجاهد، هواپیمایی را در مسیر تهران – مشهد سرقت می کنند تا برای رژیم صدام هدیه ببرند، آنها اختلافات خود را نیز در جمع مسافران بروز داده و در نتیجه تماشاچی متوجه ماهیت آنان می شود.خواهر مجاهدی نیز در فرودگاه بغداد انتظار ورود هواپیما ربا را می کشد تا این موفقیت را به خلق قهرمان حزب بعث تبریک گفته و این کادوی ناقابل را به صاحبخانه (نام مستعار صدام در مناسبات مجاهدین) به عنوان بخشی از اجاره ماهیانه پادگان اشرف بپردازد.
عوامفریبی مجاهدین به شیوۀ فرار به جلو
، لازم است از دبیرخانۀ محترم شورا سوآل کنم شما که اینهمه به حقوق بشر اهمیت می دهید و مسئلۀ خانواده برایتان مهم است به چه علت مسئول شورا به مدت 20 سال ما را از خانواده دور نگهداشته بود و اجازه نمی داد حتی یک تماس تلفنی و یا یک نامه نگاری با آنها داشته باشیم و رسماً آنرا به اسم”نخ وصل” مورد سرکوب قرار می داد؟
آغاز و فرجام مجاهدین در عراق – قسمت پنجم
پیر دو بوسکه، رئیس هیئت مدیره « نظارت منطقه ای »، سرویس ضد جاسوسی فرانسه، در مصاحبه ای گفت: « ما دیگر نمی توانیم سازمانی را که عملیات تروریستی اش را گسترش می داد، تحمل کنیم و بیم از آن داریم که این گروه بتواند حملاتش را از خاک فرانسه سازمان دهی و برنامه ریزی کند. » او گفت: از پاییز گذشته سازمان جاسوسی فرانسه، ورود رو به رشد تعدادی از اعضای مجاهدین را به فرانسه اعلام کرد، و پس از حمله امریکا به عراق بسیاری از سربازان مجاهدین به این تعداد افزوده شدند.
آسیب شناسی فرقه تروریستی رجوی (جستاریکم)
رجوی طی دوسال اخیر ازسویی تمامی امکانات خود را که بوسیله دولت اسرائیل وآژانس یهود مورد پشتیبانی قرار می گرفت صرف تبلیغات تئوری حمله نظامی به ایران می نمود ودررسانه های وابسته خود ازجمله وبسایت هایی چون ایران پرس نیوز چنین تبلیغ می کرد که دولت بوش تا پایان دوره حاکمیت خود (سال 2008) حتما به ایران حمله نظامی خواهد نمود! ازسویی دیگر این فرقه مزدور با استفاده ازلابی ها وپشتیبانان دولت اسرائیل درپارلمان های اروپایی ومراجع حقوقی سعی می کرد با هزینه های سنگینی که از جانب آژانس یهود پرداخت می گردید دولت های اروپایی را تشویق به تغییر تصمیم خود مبنی بر منگنه نمودن این فرقه درلیست گروه های ممنوعه بنماید
بررسی ایران توسط ضد ایرانی ترین ها
مجاهدین به شدت مخفی میکنند که قرار است در روز چهارشنبه بیست و سوم بهمن برابر با یازدهم فوریه جلسه ای در فرانسه داشته باشند. این جلسه در ظاهر اسم” ایران در سه دهه گذشته” را دارد. اما توسط ضد ایرانی ترین نیروی موجود درخارج از کشور برگزار میشود ؛ سازمانی که خود بالاترین نقش منفی را در اتفاقات سه دهه گذشته ایران داشته است
مگر با دسته کورها طرف هستید
به جد میتوانم بگویم هیچ ارگانی به اندازه ما با گفتار کردار ورفتار فرقه گونه رجوی اشنائی ندارد به همین خاطر ما خوب میدانیم که نیات پلید سران فرقه از انتشار چنین نامه ای چیست والبته این نامه را هم میتوان به لحاظ حقوقی ویا سیاسی بررسی کرد وعده ای از دوستان هم به این موضوع پرداخته اند. اما انچه اینجا برایم اهمیت دارد اینکه چرا سران فرقه چنین نامه ای رامنتشر کرده وبه ساکنان اشرف ابلاغ کرده اند چه هدف پلیدی را دنبال میکنند؟؟؟؟
آغاز و فرجام مجاهدین در عراق – قسمت چهارم
با افشا گری افراد جدا شده از مجاهدین و بیان واقعیت های پنهان شده درون تشکیلات به نیروهای آمریکایی و در معرض خطر قرار داشتن تعدادی از اعضاء ناراضی، نیروهای آمریکایی تصمیم گرفتند که یک کمپ پناهندگی تحت عنوان” تیف” که بعد ها به” تیفپ” تغییر نام پیدا کرد،در ضلع شمالی پادگان اشرف و در کنار محل استقرار خود تاسیس کنند.این خبر توسط مجاهدین مهر و موم شده و تا مدت ها پس از آن به اطلاع اعضاء مجاهدین نرسید.
سنگ بزرگ برداشتن علامت نزدن است
اگر به رهبران این سازمان باشد انها هیچ کمکی به نیروهای خود بخصوص نیروهای با رده پایین تر در خروج از عراق نخواهند کرد و در نهایت انها را سرازیر ایران خواهند کرد. اگر هم بخواهد به خارج بفرستد شورای رهبری و مسئولین بالای خود را خواهد فرستاد و نه کس دیگر را. این را رهبران سازمان در بحبوحه جنگ با رژیم جمهوری اسلامی ایران بخوبی نشان دادند و حتی نیروهای جدا شده خود را دو دستی تحویل مقامات دولت صدام حسین میدادند
سوختگی دوباره رجوی
اکنون با پایان یافتن دوران ریاست جمهوری بوش و روی کار آمدن آقای اوباما بار دیگر تحلیل های رجوی غلط از آب در آمد چرا که طی این سالیان فرقه سعی کرد به آمریکائیها بقبولاند که بجای حمله به عراق باید به ایران حمله می کردند در این راستا یکی از اعضای خود بنام جعفرزاده را در کانال فاکس نیوز جناح جنگ طلب بعنوان مشاور و تحلیلگر مسائل ایران به خدمت ارباب فرستاد تا شاید غرب را متقاعد کند که تا قبل از پایان یافتن ریاست جمهوری بوش به جناح جنگ طلب بگوید که ایران یک تهدید به بالقوه است…
شورای بی محتوا رجوی ها
چرا مریم رجوی و اعوان و انصار شورایی اش از مسئله اصلی و روز فرقه که همان برچیده شدن قرارگاه اشرف و اخراج اعضای آن توسط دولت عراق می باشد، گذشتند و فقط با چند تحریف و تمجید از بیچاره گان اشرف به آن پرداختند و هیچ راه کار عملی را برای خروج یا تعین تکلیف نفرات خود ندادند؟آیا اعضای شورا پذیرفته اند که ایستگاه شرف و مقاومت آنان برچیده شود؟

