پاییز فصل رهایی است برای برگی که دیگر دلش به ماندن نیست

سلام به داداشی خوب و مهربانم

امیدوارم در سلامت کامل بوده باشید و فکر خروج از تشکیلات فروبرنده رجوی را از ذهن، عینیت ببخشید.

علی جان، پدر و برادران و خواهرانت همگی خوبند و برای عزیزشان دعای سلامتی ، عاقبت بخیری ، رهایی و زندگی در دنیای آزاد و بدور از هر نفاق و دشمنی آرزومندند.

داداشی خوبم فصل تابستان با تمام زیبایی و گرمای طاقت فرسایش تمام شد و پاییز و خزان با آن طبیعت زیبا و برگهای زرد و نارنجی و باران نم‌ نم در گیلان شروع شده است .

هم اکنون اوایل پاییز مصادف با اربعین حسینی، مشغول نوشتن نامه برای داداشی مهربانم هستم.

علی جان در ابتدا از احوال پدرت برایت میگویم که میدانم حتما نگرانش هستی.

الحمدالله دراین مدت حال بابا نسبت به ماههای گذشته خیلی بهتر شده و جای نگرانی نیست .

دادشی نازنینم شبها و روزهای غریبی است. علی جان بیشتر از هر زمان و روزهای دیگر احساس تنهایی وغربت می کنم و دلتنگتم برادر…

علی قلیزاده

علی جان  تو زاده پاییز هستی، فصل زیبای پاییز…

علی جان ای عشق خواهر… درجایی خواندم پاییز فصل مردن نیست بلکه فصل رهایی است برای برگی که دیگر دلش به ماندن نیست…

میدانم هرگز دلت راضی به این‌ نبوده که در جمع این فرقه ضاله و آدمکش باشی …

درسته عزیزم از یک طرف می گوییم تقدیر و سرنوشت برایت چنین رقم خورده ولی برادرم به فرموده امام حسین(ع) اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید …

قربونت برم داداش خوشگلم، به حرمت شبها و روزهای اسارت خانم حضرت زینب و فرزندان امام حسین (ع) انشالله بزودی زود ریشه ظلم و ظالم از روی زمین خشکانده شود.

علی جان هیچ میدانی چند سال است ما چشم انتظار دیدن و حتی شنیدن صدای گرمت هستیم ؟!

عزیز دل خواهر، امام حسین (ع) مرد سازش نبود. تو هم باید با الگو گرفتن از امام شهیدانمان مرد سازش و تسلیم نباشی…

علی جان بارها به تو سفارش کردم که این روزه سکوتت را با توکل به خدا بشکن و رها شو…

خانواده ات بی صبرانه منتظر دیدار روی ماهت و در آغوش کشیدن تو هستند. بیشتر از این چشم انتظارمان نگذار عزیزم…

داداشی من برایت در شب اربعین دعا کردم به حق صاحب این شبها و روزها هرچه زودتر این فرقه با تمام سرکرده هایش از روی زمین محو و نابود شود. و تو و دیگر برادران وخواهران اسیرت رهایی پیدا کرده  وبه وطن تان برگردید.

راستی علی جان میدانم از دیدن عکس پسرخاله هایت خیلی خوشحال شدی!

مجددا برایت عکس دسته جمعی از پسرعموها و پسرخاله فرستادم که در شب عروسی بهروز ( پسر کوچکه مرضیه ) درکنار پدر و برادرانت حسین و حجت گرفته شده است.

خانواده قلیزاده

واقعا جای تو خیلی خیلی دراین جمع خالیه!

برادرم خیلی دوستت دارم. عزیز مایی علی جان  و چشم براهت هستیم و هرگز فراموشت نکرده و نخواهیم کرد…

می بوسمت نازنین برادرم .

در اولین فرصت حتما با من تماس بگیر.

مشتاقانه و بی صبرانه منتظر چنین روزی هستم

خواهرکوچیکت : زهرا قلیزاده

۰۹۱۱۲۸۴۲۲۸۲/۰۹۰۳۱۳۲۷۵۲۶

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا