نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت 22

انجمن نجاتمکان گفتگو: انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی

طلاق های اجباری و پیامدهای منفی آن بر افراد قرارگاه اشرف

آرش رضایی: خانم قرصی، وقتی شما واکنش های متفاوت در باره ی طلاق اجباری از همسرت داشتی در واقع در یک نقطه مشترک با سایر خانم های مستقر در قرارگاه اشرف بودی، اینکه بحث طلاق های ایدئولوژیک برای شما خانم ها به عنوان یک زن حل نشده بود چه به لحاظ ذهنی و چه به لحاظ احساسی این نقطه ی مشترک شما خانم ها بود و قطعا در محیط بسته قرارگاه اشرف، در شرایط سختی که قرار داشتید و زندگی می کردید، آن گونه که شما در توضیحات قبلی تان اشاره داشتید با تامل در واکنش ها، رفلکس ها و رفتارهای همدیگر در مقر خانم ها، نامطلوب بودن مناسبات و اثرات سوء طلاق های اجباری را به عینه مشاهده می کردید واین امر مشهود زمینه ای می شد برای ایجاد محفل که بر خلاف دستور موکد فرماندهانتان و سازمان بود، یا درد دل نمودن برای تخلیه فشارهای روانی و عاطفی ناشی از طلاق های اجباری و دهها معضل رفتاری و اختلالات روانی که حادث می شد.

مرضیه قرصی: آقای رضایی دقیقا به نکاتی اشاره کردید که من با همه وجودم لمس کردم این مصائب را. به خاطر همان فشارهای ناشی از جدایی اجباری از پسر دو ساله و همسرم می خواستم هر طوری شده از قرارگاه اشرف خارج شوم و به زندگی عادی باز گردم.

آرش رضایی: خانم ها و دوستان و همرزمانتان در اشرف نیز مثل شما فکر می کردند؟

مرضیه قرصی: به شما اطمینان می دهم اگر فضای آزاد در اشرف پدید آید و خانم ها در آنجا امکان انتخاب آزادانه داشته باشند اغلب آنها از مناسبات سازمان خارج خواهند شد و هیچگاه به محیطی چون اشرف باز نخواهند گشت.

آرش رضایی: آیا شما مواردی را به یاد دارید خانمها و همرزمان سابقتان تحت فشار انقلاب ایدئولوژیک که منجر به طلاق های اجباری در بین اعضا و کادرهای سازمان شد با شما در مورد عشق به همسرشان صحبت کند و از نمردن احساس و عواطفشان نسبت به همسر و فرزندانشان به شما توضیح دهند؟

مرضیه قرصی: بله موارد خیلی زیادی وجود دارد مثلا در قالب محفل، خواسته های درونی خانم ها به راحتی طرح و آشکار می شد. اغلب خانم ها می گفتند دلمان برای بچه ها و همسرانمان تنگ شده و از مکنونات قلبی خویش سخن می گفتند البته با سوز و گداز و از سر شوق. من بارها شاهد طرح این نوع خواسته ها در طی سالها استقرارم در اشرف بودم.

آرش رضایی: و یا از آرزوهای خود مبنی بر بازگشت به زندگی گذشته و کانون متلاشی شده خانواده سخن بگویند، آرزوی خانم ها این باشه که با همسرشان زندگی کنند، خانواده داشته باشند، بچه داشته باشند، و آنگونه که خودشان میخواهند زندگی کنند نه آن طور که سازمان میخواهد و نحوه و شکل زندگی را برایشان به اجبار ترسیم می کند؟

مرضیه قرصی: صدها مورد در رابطه با ابراز تمنیات و علائق خانم ها جهت بازگشت به کانون خانواده هایشان را به تلخی می شنیدم. اما افسوس که همه به نوعی گیر افتاده بودند و امکان رهایی از آن وضع سخت و تلخ برای همه ی ما خانم ها در آن شرایط مقدور نبود.

تنظیم از آرش رضایی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا