دوشنبه, ۸ دی , ۱۴۰۴
  • یادداشتی بر جلسه اخیر انجمن نجات گیلان با شماری از خانواده های گیلک 08 دی 1404

    خانواده ها؛ پیشقراول کارزار با رجوی وطن فروش
    یادداشتی بر جلسه اخیر انجمن نجات گیلان با شماری از خانواده های گیلک

    • اعضای انجمن نجات گیلان روز سه شنبه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۴ دیدار صمیمانه ای با شماری از خانواده های دردمند و چشم انتظار گیلک در دفتر جدید انجمن نجات گیلان داشتند که بلافاصله به روایت تصویر درسایت روشنگر نجات اطلاع رسانی شد. • در این دیدار صمیمانه خانواده های چشم انتظار علی قلیزاده ، محمدتقی […]

خلق من هستم که صدای پدرم را نشنیده ام 25 آبان 1404

به بهانه یک دیدار خانواگی خلق من هستم که صدای پدرم را نشنیده ام

حضور مسئول انجمن نجات گیلان در مراسم چهلم مادر فرزان پورعابد 05 آبان 1404

درگذشت مادر فرزدان پورعابد از اعضای گرفتار در کمپ آلبانی مجاهدین حضور مسئول انجمن نجات گیلان در مراسم چهلم مادر فرزان پورعابد

حضور مجدد رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت سوم 15 مهر 1393

حضور مجدد رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت سوم

دریک فرصت کوتاه آقای جهانگیر شعبانی که برادرش منصور ازاسرای سابق لیبرتی که هم اکنون ازچنگال رجوی رها شده ودرساختمان جداشده ها در تیرانای آلبانی مقیم است ؛ برای حضارتوضیح دادند که با برادرش لاینقطع درارتباط است وچت تصویری دارد وخیلی خوشحال است که برادرش توانسته برغم فشارمضاعفی که گمارده های رجوی درتیرانا برآنان اعمال میکنند ؛ تصمیم برجدایی ازآنان بگیرد ومیخواهد که بدور ازکنترل رجوی مشکلات حقوقی اش را حل وفصل کند ومخیراست که جهت ادامه یک زندگی شرافتمندانه به اروپا برود ویا به ایران بیاید وهمچنین آقای شعبانی آرزوکردند که سایراسرای لیبرتی بتوانند همچون برادرش منصور از شر رجوی راحت شوند.

رنج نامه به محمد قادری)گروگان فرقه رجوی( 09 مهر 1393

رنج نامه به محمد قادری)گروگان فرقه رجوی(

برادر عزیزم نامه های متعددی برایت فرستادم و درآن از دوری دیدار شما و به درد دلهای خانواده مان اشاره کردم نمی دونم به دستت رسیده یا نه؟ محمد جان نمیدانم آیا تاکنون حتی یک ساعت از شبانه روز را به فکر عمیق رفتی و با خدای بزرگ راز و نیاز کردی که تصمیم به ترک آن اسارتگاه مخوف کنی یا نه؟ برادر خوبم قدری به درد دلهای برادران و خواهران و پدر پیر85 ساله مریضمان گوش کن و تجزیه و تحلیل کن که آیا آنانی که سالیان متمادی شما را در کمپ یا به اصطلاح قرارگاه اشرف اسیر تفکرآدمکشی خود داده

حضور مجدد رضا رجب زاده در جمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت دوم 07 مهر 1393

حضور مجدد رضا رجب زاده در جمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت دوم

ودراین خصوص چند دیداروملاقات با نمایندگان صلیب سرخ وکمیساریای عالی پناهندگان وهمچنین چند مصاحبه با رسانه ها انجام دادم تا بتوانم درقدم اول حداقل خودم را قانع وارضاء کنم که درجبران خطاهای پیشین خود کاری کرده باشم. ازجانب دولت عراق وکمیساریا چند گزینه پیش پایم گذاشتند ومن مخیرشدم که یا مجددا به نزد مجاهدین برگردم ویا برای شروع یک زندگی جدید به ایران ویا خارجه بروم که گزینه اول طبیعی است که خیلی مسخره می نمود ولذاازهمان ابتدا تاکید کردم که قصد بازگشت به وطن عزیزو نزد خانواده خصوصا فرزندانم را دارم.

حضور مجدد رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت اول 01 مهر 1393

حضور مجدد رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت اول

بعدازمعارفه فی مابین آقا رضا وخانواده های حاضردرجلسه که اشک وشادی خانواده های دردمند ازظلم وجوررجوی درهم آمیخته بود ؛ یکایک حاضرین ازبابت جدایی آقا رضا ازفرقه بدنام رجوی وبازگشتش به نزد خانواده خود به ایشان تبریک گفتند وشجاعت ایشان را ستودند که برغم موانع فیزیکی دیوارقطورسیم خارداروخاکریزوکنترل فکروذهن افراد اسیردردستگاه مغزشویی سراپا دروغ ونیرنگ توانستند به سلامت ازآن جهنم فرارکرده وبرای همیشه نجات پیدا کنند.

حضور خانواده نیکزاد رودسری در انجمن نجات گیلان 03 شهریور 1393

حضور خانواده نیکزاد رودسری در انجمن نجات گیلان

این اواخریک دهه پیشتر که صدام سرنگون شد وشماری ازاعضای ناراضی از رجوی کنده شدند و به ایران بازگشتند ما توانستیم خوشبختانه با انجمن نجات آشنا شویم وبا این واسطه برایش نامه بنویسیم که بارها درسایت نجات هم اطلاع رسانی شده است وایضا توانستیم همچنانکه اشاره کردم چندباربه عراق مسافرت بکنیم ولیکن هربارازمجاهدین فحش می خوردیم وبا چشمانی اشکباربه ایران برمیگشتیم. پدرومادرمان که طاقت دوری اسماعیل را نداشتند وعمرخود را به شما دادند.

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت پنجم 15 مرداد 1393

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت پنجم

روزگذشته سومین جلسه دیدار شماری دیگرازخانواده های گیلک با آقارضا دردفترانجمن نجات گیلان دریک فضای کاملا دوستانه وصمیمی به وقوع پیوست وطی آن خانواده های اعضای اسیر و گرفتاردرقلعه الموت رجوی ازجمله داود (فرامرز) مرادخانی ؛ جبارصبایی ؛ اسماعیل پورمحمدعلی بازکیایی ؛ علی اصغرحاتم واسماعیل نیکزاد به استعداد 13 نفردردیداربا آقارضا به تبادل نظر پرداختند.

رضا رجب زاده در جمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت چهارم 11 مرداد 1393

رضا رجب زاده در جمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت چهارم

خانم هاجر امدادی ماسوله مادر احمد وامین تلاوتی اسیران گرفتار در لیبرتی ضمن تایید ادعای آقا رضا مبنی برخیانت رجوی درحالیکه تصاویرعزیزانش را دردست گرفته بود دردمندانه گفت:” خواهش میکنم به من بگو فرزندانم را آنجا دیدی وحالشان چطوراست؟ من دیگر طاقت ندارم و اشک چشمانم خشک شده است

رضا رجب زاده در جمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت سوم 31 تیر 1393

رضا رجب زاده در جمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت سوم

خانواده های محترم حاضردرجلسه که هریک سالیان هست که با انجمن نجات وآقای پوراحمد ارتباط فعال وتنگاتنک وصمیمی ودوستانه دارند وفعالیتهای مشترکی درراستای رهایی عزیزانشان ازتشکیلات مافیایی رجوی را رقم زدند دیگرطاقت نیاوردند و با هجمه عمومی اعلام کردند که قبل ازهمه ما ازشخص شما وسایراعضای انجمن ازبابت زحماتی که برای رهایی عزیزانمان متحمل ومتقبل میشوید تشکروقدردانی میکنیم

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت دوم 26 تیر 1393

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت دوم

به دستورمسولین فرقه مجبورشدیم با ترکیب چند بنگال سالن های جلسه ونشست عملیات جاری درست کنیم وخلاصه هم وقت مان را پرمیکردند وهم اینکه به مقاصد شوم خود می رسیدند. هرچند درآن مدت شماری ازلیبرتی فرارکردند ولی این عمل براحتی امکان پذیرنبود وریسک داشت. درادامه طوری شده بود که نمی توانستیم دونفره صحبت بکنیم ویا تک نفرتردد داشته باشیم وهمان چارچوب های بسته وکنترل شده اشرف داشت درلیبرتی اعمال میشد که چنین هم شد.

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت اول 25 تیر 1393

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت اول

درابتدا آقا رضا با یکایک آنان بخوبی ارتباط برقرارکرد وآرزوکرد که فرزندان آنان نیزبتوانند روزی به آغوش شان برگردند وبدین صورت به چشم انتظاریشان مهرپایان زده شود. درمقابل خانواده ها نیزهریک بازگشت ایشان را به خاک وطن وآغوش خانواده تبریک وتهنیت گفتند وبرای این عزیزرسته ازچنگال رجوی آرزوی سلامت وموفقیت درزندگی جدیدشان کردند.

جبارجان، دلت برای ماسوله تنگ نشده!؟ 04 تیر 1393

جبارجان، دلت برای ماسوله تنگ نشده!؟

جبارجان. آن روزگاران که درزندان اشرف بودید شاید برایمان پذیرفتنی بود که به دلایل گستره سیطره اوباشان رجوی امکان فرارنداشتی. قربونت برم الان که باهمت خانواده ها وفشاری که رجوی را واداربه عقب نشینی کرد توانستی به لیبرتی بروی و خیلی راحت میتوانی ازآنجا فرارکنی چونکه امثال توچنین کردند وهمین هفته پیش رضا رجب زاده که مدتی پیشترفرارکرده بود به ایران ونزد خانواده اش بازگشت وخانواده اش را خیلی خوشحال کرد یعنی تونمی خواهی پدرومادرپیرت را ببینی

خانواده حسن زاده چشم انتظارند 20 اسفند 1392

خانواده حسن زاده چشم انتظارند

رضا جان. من برادرت محرم هستم برادر بزرگ تو. روزی نیست که مادر و کل بچه ها به یاد تو نباشیم. بعد از اسیر شدن تو من از سال 1382 برای دیدن تو و آوردن تو به آغوش گرم خانواده ات 7 بار به عراق آمدم و همیشه با دست خالی به خانه برگشتم و هیچ جوابی برای مادرمان نداشتم.

blank
blank
blank