یکشنبه, ۱۶ آذر , ۱۴۰۴
مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت دهم 04 آبان 1395

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت دهم

موقع تبادل اسرا طبعا ما نیز در انتظار بازگشت عزیزمان بودیم. همسرمرحومم خیلی بیتابی وبیقراری داشت. درآن ایام مدام ازمن میخواست که به فرودگاه رشت برویم ومحمد را تحویل بگیریم. چندین باررفت وآمد کردیم تا اینکه بواسطه آزادگان خبردارشدیم که محمد دراسارت رجوی است ومعلوم نیست کی برگردد.

دیدار نزدیک از خانواده بسیار صمیمی و چشم انتظار علی قلیزاده 02 آبان 1395

دیدار نزدیک از خانواده بسیار صمیمی و چشم انتظار علی قلیزاده

پدرگرامی و رنجدیده مان طاقت نیاوردند وبا چشمانی اشکبارگفتند:” بدترازهمه زمانی بود که شنیدم فرزندم به عضویت سازمان رجوی درآمد. رجوی دیگر کدوم خری باشد. مطلق باورم نمیشد که فرزند بسیجی من بشود منافق ومردم وهمسایه با این چشم به خانواده ما نگاه کنند. ببخشید آقای پوراحمد عزیزمن هول شدم حرف آخرم را اول گفتم.

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت نهم 28 مهر 1395

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت نهم

آقای رمضان موسی پور در دیدار حضوری به اینجانب فرمودند”واقعا برادرم اونجا تو هوای داغ عراق چه کار میکند!؟ توی دستگاه رجوی درست گفتم اسمش رجوی هست؟ آنجا چه کارمیکند. ابراهیم را به ضرب و زور به سربازی فرستادیم چونکه عاشق کارکشاورزی بود و باغ مرکبات.خودش همیشه میگفت سواد که ندارم پس باید کار کشاورزی کنم تا بتونم پول و زندگی جور کنم تا کسی به من زن بدهد.”

دیدار با خانواده کیومرث و مهربان بالایی در دفترانجمن نجات گیلان 27 مهر 1395

دیدار با خانواده کیومرث و مهربان بالایی در دفترانجمن نجات گیلان

امروزآقای شادمان بالایی ضمن مراجعه به دفترانجمن با تحویل پاسپورت خود وبرادرش برای اعزام به آلبانی ودیداربرادرانش اعلام آمادگی نمود وافزود” خیلی دلتنگ برادران خود هستیم خاصه اینکه فرزند برادراسیرم مهربان که نامش یحیی (مهران) هست برای دیدارپدراسیرش خیلی بیتابی میکند ومیگوید منتظر بابایم هستم تا مراسم ازدواجم را ترتیب بدهم.”

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت هشتم 26 مهر 1395

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت هشتم

مرحومه زهرا علیپورمادردردمند وچشم انتظاراسماعیل مدام به دفترانجمن مراجعه میکرد ومیگفت” همسرم ازخانه بیرون رفت ومن توانستم به انجمن بیایم وخبری ازپسرم بگیرم. چون بیمارهستم همسرم اجازه نمیدهد تنهایی به خارج ازخانه بروم. ازشما مسول انجمن خواهش دارم هرطورشده صدای مظلومیت من مادررا به گوش وجدانهای بیداربرسانید وبگویید که من مادریک آرزوبیشترندارم وآن دیدارودرآغوش کشیدن فرزند اسیرم هستم همین وبس.”

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت هفتم 19 مهر 1395

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت هفتم

آقای علی آلفته درحالیکه می گریست درادامه درد ودل همسرش گفتند” ایکاش منهم نمی رفتم وهادی را نمی دیدم چونکه با یکباردیدن فرزندم آنهم درتور جاسوسان رجوی ؛ فقط وفقط درد مرا صد چندان کرد وباعث شد بیش ازپیش چشم انتظارهادی باشم وبه اتفاق همسرم درخانه بنشینیم وگریه کنیم. مادرهادی خیلی بیتابی میکند ومیگوید چطورنتوانستی هادی را با خودت بیاوری! راستش هادی خیلی دلتنگ خانواده خصوصا مادرش بود وبه من قول داد پشت سرتان من فرار میکنم ونزدتان می آیم.”

پیام به اسماعیل نیکزاد از اعضای اسیر رجوی در کشور آلبانی 18 مهر 1395

پیام به اسماعیل نیکزاد از اعضای اسیر رجوی در کشور آلبانی

بعد رفتن تو انگار رفتن عادت شده بود.مامان بزرگ رفت بابابزرگ رفت. وای نمیدونی زمان تشیع جنازه بابابزرگ مامانم خواهر بزرگت سکینه فقط میگفت اسماعیل.. روزای سختی بود واین روزای سخت برای ما گذشت.از دوریت نمیگم که شادی رو کمرنگ کرده برامون.امیدوارم برگردی و چروکهای صورت مامانمو ببینی.

انجمن نجات گیلان میزبان مهندس ابراهیم خدابنده 13 مهر 1395

انجمن نجات گیلان میزبان مهندس ابراهیم خدابنده

دردیداردوستانه وبسیارصمیمانه آقایان خدابنده و پوراحمد از مسولین و فرماندهان سابق فرقه رجوی موسوم به سازمان مجاهدین خلق ؛ حول مسایل روز و مبتلا به فرقه رجوی خاصه وضعیت بحرانی و شکننده ی تشکیلات روبه اضمحلال رجوی درآلبانی وهمچنین راهکارعملی دستیابی خانواده های چشم انتظارمقاوم به عزیزانشان درآلبانی تبادل نظرصورت گرفت وتصمیمات شایانی اتخاذ شد.

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت ششم 12 مهر 1395

مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت ششم

مرحومه طیبه حامی دراولین دیدارمان دردفترانجمن نجات گیلان ازسفرخود به عراق ودیداربا فرزندشان گفتند” سالیان بود که اصلا خبرنداشتم محمود من زنده است یا اینکه درجنگ با صدامیان شهید شده است ولی به هرحال امیدواربودم که روزی درتبادل اسرا برمیگردد. ولی درهمان ایام متاسفانه به ما خبردادند که محمود اغفال شده وبه اسارت رجوی خدانشناس درآمده است

دیدار نزدیک از روستا و منزل خانواده محمد قادری – گروگان فرقه رجوی 11 مهر 1395

دیدار نزدیک از روستا و منزل خانواده محمد قادری – گروگان فرقه رجوی

آقا عبدالله درادامه افزودند” وقتی دیدم محمد برغم سالیان مغزشویی ودوری ازاحساس وعاطفه خانوادگی هنوزهمان محمد خودمان است وازاندیشه فرقه گرایانه رجوی چیزی به ارث نبرده ؛ بیش ازپیش انگیزه گرفتم که بیشتروبیشترازوطن وزادگاه وخانواده باایشان صحبت کنم ونظرش را جلب کنم. طوریکه درآخرملاقات خودش درخواست داد تا یک عکس یادگاری بگیریم وبرای پدروخواهران وبرادردیگرمان بیاورم وپیامش را برسانم که بزودی زود دریک فرصت مناسب با ترک رجوی به نزدتان خواهم آمد.”

مرگ شیمون پرز و قرارگرفتن محمود عباس در آغوش همسر پرز و هورا کشیدن رجویها 11 مهر 1395

مرگ شیمون پرز و قرارگرفتن محمود عباس در آغوش همسر پرز و هورا کشیدن رجویها

رجویها درسایت رسمی شان دراستخوان لیسی مشمئزکننده ای به نقل ازمنفورفلسطینیان محمود عباس در پیامی به خانواده شیمون پرز نوشتند: پرز پس از امضای توافقنامه اسلو تا پایان عمرش برای برقراری صلح پایدار تلاش می‌کرد و در این مسیر شریک یاسر عرفات محسوب می‌شد!!.

مادران ؛ منتظران بدرود یافته –قسمت پنجم 07 مهر 1395

مادران ؛ منتظران بدرود یافته –قسمت پنجم

مادرم تا لحظه درگذشتش به تاریخ 21 آذر1394 به مدت 34 سال چشم انتظاری کشید وبا تحمل رنج سنگین غصه ها خورد و پیرومریض شد وبه کما رفت. دکترمتخصص میگفت قاعدتا وبراساس علم پزشکی به کما رفتن مادرتان بیش ازدوهفته نمی بایست بطول می انجامید واحساس میکنیم که مادرتان چشم انتظارکسی است…

blank
blank
blank