مجاهدین در لیست این و آن باشند یا نباشند حکایت شیر پیری است که…
خارج کردن نام سازمان مجاهدین از لیست سیاه وزارت امور خارجه آمریکا این برداشت را تقویت می کند که سیاستمداران امریکایی عمیقا و به شدت به سیاست تروریست خوب و تروریست بد وفادارند. یعنی می توانی تروریست باشی؛ جان هزاران انسان بیگناه را گرفته باشی؛ صدها عملیات بمب گذاری و انفجار داشته باشی و حتی در مرخله ای خود آمریکاییان را هم کشته باشی؛ اما در مقطعی دیگر اگر به درد سیاست های آمریکا بخوری تروریست نیستی.
افعی درون رجوی
آمریکا حتی اگر به اندازه سیاهی لشگر هم روی رجوی و نیروهایش حساب می کرد؛ اجازه تخلیه اشرف رو نمی داد. همه این را فهمیده اند به جز شاگرد کودن کلاس. واسه همین اینقدر آشفته و پریشان و عصبی اند. این عصبانیت و سردرگمی را می توان از موضعگیری ها و بهانه جویی های مستمرشان فهمید. می گویند به کمپ لیبرتی که محل اسکان 5500 نظامی آمریکایی بوده نمی رویم؛… اما حاضریم برویم بیابانهای مرز عراق و اردن…
می خواهیم برویم مرز اردن!
مریم خانم و شوهرشان بر این تصورند که با این جر زدن های لحظه ای زمان می خرند. می گویند از این ستون به آن ستون فرج است. اینقدر خسته و گیجشان می کنیم تا به خواست هایمان برسیم. اما شاید نمی دانند که روی دیگر این رفتار؛ رو شدن مناسبات فرقه ای مجاهدین است نزد مقامات سازمان ملل متحد؛ و نزد مقامات آمریکایی که از نزدیک تمامی رفتارهایشان را تحت نظر دارند. و اجماع تمامی دست اندرکاران پرونده فرقه بر این نکته که نمی توان به رهبران آن اعتماد کرد.
از دسیسه های رجوی غافل نشویم
تعداد زیادی از نفرات ساکن در اردوگاه اشرف؛ تنها در صورت برقرار ماندن اردوگاه اشرف و در همان محیط جغرافیایی و در همان شرایط به درد رجوی می خوردند و این نفرات در اروپا کارآئی چندانی برای رجوی ندارند؛ این بخش از بدنه فرقه رجوی در اشرف ممکن است در ماجراجویی های رهبری فرقه به درگیریهایی کشانده شوند؛ که هم رجوی از شر وجودشان خلاص شود و هم با خون انان بتواند به معاملات بعدی بپردازد.
اگر شجاعت و جسارت جدا شده گان در برابر فرقه رجوی نبود
تمامی این دوستان؛ با این سوابق و با اینهه تجربه؛ زندگی راحت و آسان خود را در اروپا رها نموده و جهت کمک به یارانشان خود را به سیاج های کمپ اشرف رسانده اند؛ درر اقدامی نمادین به همراه سایر خانواده ها”مزار شهدا” و یا همان دکان مظلوم نمایی و خون فروشی رجوی را تسخیر نمودند از پشت سیم های خاردار یاران در بند مانده خود را ندا می دهند که: بیائید؛ نترسید از هول و خوف راه. دنیای ساختگی رجوی را بر هم بریزید. زنجیرهای اسارت و بردگی را دور بریزید. فقط کافی است بخواهید و اراده کنید.
رهبر یک فرقه تروریستی در استراسبورگ
در شرایط کنونی مجاهدین هیچگونه پشتوانه ای در ایران نداشته و وهیچ طیف اجتماعی را نمایندگی نمی کنند. از دیدگاه مردم ایران مجاهیدن گروهی خیانت کار هستند که بدون هیچگونه شرمی با دشمنان مردم ایران همکاری می کنند.
مرز مروت و مردانگی کجاست
زمانیکه اقای سبحانی به پایگاههای مجاهدین در عراق رفت,؛ همسر و فرزند و خانواده ای داشت. اما موقع خروج از عراق همسرش گروگان جسمی و ذ هنی رجوی در عراق به جا ماند. دخترش سارا هم که سالها قبل در پروژه جدایی کودکان از خانواده ها از وی جدا شده و به کشور دانمارک فرستاده شده بود سالهای جوانی و شکل گیری شخصیت اش را دور از پدر و مادر واقعی خود سپری کرد
رفتار جنون آمیز و تبهکارانه جدید مجاهدین در اروپا
رفتار خشونت آمیز و تبهکارانه مجاهدین در حمله به یک مراسم مسالمت آمیز جدیترین نمونه از ماهیت تروریستی مجاهدین می باشد که ادعاهای پوشالی قبلی مجاهدین در فاصله گرفتن از رفتار تروریستی را اثبات می کند.