گفتگویی با فواد بصری مسئول دفتر انجمن نجات استان مرکزی

با سلام و عرض تبریک سال جدید به شما و تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

من هم به شما سلام دارم و سال جدید را به شما تبریک می گویم.

به عنوان اولین سئوال!
چرا مریم رجوی تصمیم گرفت از فرانسه به آلبانی سفر کند؟
سفر مریم رجوی از فرانسه به آلبانی بی جهت نبوده دقیقا با برنامه ریزی از قبل به آلبانی سفر کرده است. علت  سفر مریم رجوی به آلبانی این است که تشکیلات آنها در آلبانی در حال پاشیدن است. آلبانی عراق نیست درست است کشوری است کوچک و فقر در آن بسیار است ولی آزادی خودش را دارد سران فرقه رجوی بایستی به آزادی نفرات در آلبانی تن دهند شما در نظر بگیرید فردی که چندین سال در اسارتگاه اشرف در عراق بوده و در حصار زندگی می کرده انتظار دارید در آلبانی چشم های خود را ببندد خوب با دنیای بیرون از خود آشنایی پیدا می کند و تمایل پیدا می کند به سمت دنیای آزاد برود.
حالا برگردیم به سئوال شما که چرا مریم رجوی از فرانسه به آلبانی سفر کرد. یک زمانی تا رجوی متوجه می شد که تشکیلات آن دارد بهم می ریزد سریع نشست عمومی یا لایه ای را برگزار می کرد و به افراد تهاجم می کرد. الان معلوم نیست خودش را مخفی کرده است یا نه؟ چه کسی می خواهد تشکیلات فرقه را جمع و جور کند! یقین داشته باشید که سران فرقه نمی توانند تشکیلات فرقه را در آلبانی حفظ کنند و از دست آنها خارج است. سفر مریم رجوی به آلبانی بی حکمت نبوده طبق گزارشهایی که بدستمان رسیده نشست هایی با افراد در آلبانی برگزار کرده و به آنها روحیه می دهد و تعهدات ماندگاری در فرقه را از آنها میگیرد و وعده های سر خرمن به آنها میدهد که در این رابطه کارت وعده های سر خرمن دادن سوخته و ریزش نیرو در آلبانی ادامه دارد.

سئوال دوم!
یعنی شما می گویید ریزش نیرو در آلبانی ادامه دارد؟
دقیقا. در سئوال اولی که شما کرده بودید توضیح دادم آلبانی عراق نیست که با زور و فشار و تهدید افراد را نگه داشت. فرد با چه انگیزه ای خودش را در فرقه حبس کند صورت مسئله اصلی (سرنگونی) بود از روی میز فرقه جمع شده سرنگونی در کار نیست از قبل هم نبوده رجوی و سرانش در آن اسارتگاه اشرف لعنتی با فریب همه را نگه داشته بودند. بهترین گزینه در حال حاضر برای افراد در فرقه در آلبانی جدا شدن از فرقه است چون کاری در فرقه ندارند فقط فرقه از افراد حاضر سوء استفاده سیاسی می کند و یا ژست سیاسی می گیرد در جیب خودش می ریزد. ریزش نیرو در فرقه ادامه دارد و ادامه خواهد داشت.

سئوال سوم!
چند روز پیش خبری خواندم که مهدی ابریشمچی برای افراد در آلبانی نشست گذاشته و به نوعی آنها را تهدید کرده شما در این رابطه نظری دارید؟
من هم خبر را خوانده ام. مهدی ابریشمچی یک لات است دست هر چه لات و لمپنیزم در جامعه عادی را از پشت بسته! کارش همین است. یادم می آید در نشست طعمه نشست ضد بشری رجوی و سرانش همین آقای لات در مقری بنام باقرزاده در سالن میله ای نشست برگزار می کرد فحش و بدبیرایی که می داد در جامعه عادی به زبان نمی آوردند در و تهدید می کرد که هر کسی تشکیلات ما را رها کند منظورش ببُرد آن را تحویل استخبارات عراق می دهیم که حسابش را برسند در رابطه با این موجود نباید زیاد بحث کرد چون اسم آن حالت تهوع می آورد و از انسانیت یک سر سوزنی بویی نبرده است. عربده های این موجود در رابطه با افراد در آلبانی کارایی ندارد در نشست به افراد گفته آلبانی در دست ماست همین طور کمیساریا!  قُمپُز در می کند. باید ببخشید که از این جمله استفاده می کنم. باید به این حیوان گفت آخه شما چکاره هستید فکر کردید آلبانی استخبارات عراق است چند وقت پیش مقاله ای از آلبانی خواندم مردم آلبانی سایه فرقه رجوی را با تیر می زنند گفته اند آمریکا چرا خار را در کشور ما کاشته چرا در آمریکا این خار را نکاشت. مردم آلبانی از فرقه رجوی بیزارند.

سئوال چهارم!  شما چندین سال با فرقه رجوی بودید تجربه شما در رابطه با فرقه رجوی چیست؟
ما در فرقه رجوی که بودیم تجربه خوبی نداشتیم مگر رجوی و سرانش تجربه خوب برای کسی می گذارند که فرد استفاده کند در اسارتگاه اشرف یک خنده از ته دلمان در نمی آمد همش تحقیر. نا امیدی. فحش و بد و بیراه. سرکوب و…. اتفاقا مقاله نویسی ما و افشاگری ما در سایتها و ارئه دادن تجربیاتمان است با این کار می خواهیم کسی در دام فرقه مخرب رجوی نیفتد. فرقه ای بسیار خطرناک که پایه و اساس آن بر تبلیغات دروغ و فریب سوار است فرقه ای که شعار آن آزادی و برابریست این ظاهر قضیه است در باطن ضد بشر و ضد آزادیست فرقه ای که ضد مردم خودش باشد! اطلاعات مردم ایران را به بیگانگان می دهد مزدوری کند بایستی این فرقه را از روی زمین حذف کرد چون انگلی بیش نیستند.

سئوال پنجم! حرف ناگفته ای در رابطه با فرقه رجوی  دارید که بزنید؟
اگر سالها شب و روز در رابطه با عملکرد فرقه رجوی حرف بزنیم کم گفتیم که زیاد نگفتیم رجوی و سرانش چندین سال در اسارتگاه خود به ما بد کردند ماهیت خودشان را از سال 73 به بعد نشان دادند ولی متاسفانه نمی توانستیم در حصار بسته اعتراض کنیم هر کاری دلشان می خواست با ما می کردند از ما می خواستند به زور هم که شده انقلابی تا خورده بسازند در عالم واقع در تشکیلات رجوی ما برده ای بیش نبودیم در دوران برده داری زندگی برده ها بهتر از زندگی در فرقه رجوی بود. جنایتی که رجوی کرده هیچ کس نکرده. جالب است هنوز هم در تبلیغات دروغین خود دم از ارتش باصطلاح آزادی می زنند یک سری آدمهای روانی و پیر و پاتال دور هم جمع شده اند و در رویای پوشالی خودشان زندگی می کنند شعارهایی که می دهند مرغ پخته را به خنده می اندازند. یک روزی نه چندان دور رجوی و سران جنایتکارش بایستی حساب پس دهند.

فواد بصری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا