برای ثبت در تاریخ و نه پاسخ به یاوه گویی های رجوی

وقتی دیدید براثر فعالیت و کارهای شما جیغ رژیم درآمد! وقتی دیدید بصورت رسمی وعلنی و از طریق ارگان های تبلیغاتیش برعلیه شما به اصطلاح دست به افشاگری وپاسخ گویی زد بدانید به خال زده اید! اگربخاطرفعالیت های شما جزش درنیامده وضربه شما کاری وجانانه نبود که علنا یقه درانی نمی کرد! واز فرط سوزش موضع نمی گرفت وپاسخ نمیداد. (مسعود رجوی نشست های موسوم به طعمه)


سایت ایران افشاگر سایت رسوای فرقه رجوی که فی الواقع ومحتوایی رسواگر دروغ پردازی های رجوی است درمورخه 7 خرداد 97 با انتشارمقاله ای تحت عنوان علی اکرامی مامور وزارت اطلاعات دراستان خوزستان بدروغ های رسوایی متوسل شده که بیش از هرچیزنشان دهنده عمق کودنی وبلاهت و کند ذهنی نگارنده آن است.
یک ضرب المثل معروف می گوید که انسان دروغگو کم حافظه است. بدلیل اینکه تناقض،اطلاعات نادرست، ونگارش ناشیانه درمتن این اطلاعیه حرف اول را می زند لازم دیدم که برای ثبت درتاریخ و نه درموضع دفاع از خود نکاتی را متذکر شوم به امید اینکه اصحاب نگارنده این متن که بدلیل حضور سالیان درغارمناسبات رجوی وعدم ارتباط با دنیای خارج اذهنشان آک بند و درسالهای دهه 60 فریزشده باقی مانده آبدیت شود حال اجازه می خواهم به کیفرخواست 13 ماده ای این فرقه بپردازم. در ضمن من متولد سال 1338 نیستم واز نگارنده گان متن بخاطر اینکه چند سال من را جوان ترمعرفی کردند کمال تشکررا دارم.
1- من درهیچ یک ازنوشته هایم اشاره ای به مخفی شدن از ترس بعد از اعلام مبارزه مسلحانه نکرده بلکه تاکید نمودم که بدلیل ملاحظات امنیتی وجلوگیری از دستگیری بتوصیه مسئولین وقت مخفی شدم حال اگر مخفی شدن از نظر نگارنده مطلب ترس معنی می دهد پس مخفی شدن مسعود رجوی از سال 82 وعدم انتشارحتی یک پیام تصویری از طرف ایشان را چگونه معنا کنیم؟
2- اینکه درماده یک کیفرخواست گفته شده من خانوده های اسیران دربند فرقه را که سالیان بدلیل ممانعت سران این فرقه از وضعیت سلامتی فرزندانشان مطلع کرده واشک شوق درچشمان ولبخند برلبانشان جاری ساختم وتجربیات خودم را برای چگونگی آزادی عزیزانشان را دراختیارشان گذاشتم قبول داشته و به آن افتخار می کنم درمنتهای شرف مفتخرم که من را بعنوان فرزندشان پذیرفته وبارها تاکید کردن با حضورما جداشدگان درکنارشان احساس می کنند فرزندشان به جمع خانواده برگشته است.
3- برخلاف متن ماده 2 من هیچگاه با آقای موفق ربیعی دریک برنامه مشترک شرکت نداشته ام اگرچه همواره بخاطرافشای ماهیت سران این فرقه وحمایت از جداشدگان و رعایت حق میزبانی برایم قابل احترام هستند.
4- من به این ماده یعنی حضور درکناراسارتگاه اشرف بمنظور اطلاع رسانی و آگاه ساختن اعضا نسبت به واقعیت های دنیای آزاد وافشای سیاه نمایی و دروغ های شما نسبت به فضای خارج هم اعتراف وافتخار می کنم وخوشحالم توانستم به اتفاق دیگردوستانم اسباب آزادی دهها نفر را فراهم آوریم وبه کانون گرم خانواده برگردانیم.
5- من هیچ طوماری درحمایت از آقای نوری مالکی بدلیل به اصطلاح کشتار مجاهدین ننوشتم لطفا مدرک روکنید.
6- در رابطه با اتهام تحت فشارقرار دادن خانواده های قربانیان شما، من اعلام آمادگی می کنم درهرمکانی که شما مشخص کنید ویا ضمن دیدار با نمایندگان کمیساریای ملل وصلیب این دروغ بیشرمانه شما را از جانب آنها تکذیب کرده لازم بیاد آوری است که خانواده من یکی از قربانیان شماست براستی اگراین کارفاقد کمترین اعتبارحقوقی درنزد ارگانهای بین المللی است چرادربیلان کار آورده اید البته من کتمان نمی کنم که به خانواده های محترم گفته ام آنها قربانیان اصلی قدرت طلبی رجوی بوده اند.
7- در رابطه با شرکت دردانشگاه که بدروغ بعنوان شو وزارت اطلاعات آورده شده لازم است که یادآورشوم بعد از آزادی از بنداسارت فرقه از آنجایی که خودم درمحیط دانشگاه اسیر زنجیردروغ این فرقه شدم بخاطراینکه نسل دیگری قربانی این فرقه نشود واز آنجایی که رجوی بدلیل عمق خیانت هایش این بار درعرصه فضای مجازی وباهویت جعلی وساختن اکانت های ساختگی ودرقالب شخصیت شهروندان عادی قصد فریب وجذب نسل دانشجو را داشت برخودم واجب دانستم بعنوان مبرم ترین وظیفه انسانی واجتماعی درعرصه دانشگاه حاضرشوم از قضا حضورمن و دیگردوستانم با استقبال چشمگیر دانشجویان دانشگاه ها مواجه شد بطوریکه جلسات پرسش وپاسخ درچندین نوبت تکرار گردید. درضمن شما شرکت من دردانشگاه های استان مازندران را از قلم انداخته بودید.
8- من درهیچ یک از برنامه های تلویزیونی ایران واز جمله برنامه هفت نابخشوده شرکت نداشتم این فراموشی شماهم ناشی از همان بیماری مزمن دروغ گویی گوبلزی است.اگرچه از زحمات دوستانم که توانستند گوشه ناچیزی از خیانت های شما را دراین برنامه درنزد خلق قهرمان ایران افشا نمایند کمال تشکر را دارم.
9- درمورد همراهی با خانواده ها درتجمع اعتراضی وتحصن درمقابل اسارتگاه اشرف که با حضور خبرنگاران مختلف و رسانه های بین المللی صدای مظلومیت آنها را به گوش جهانیان رساند وشما را هرچه بی اعتبارترنمود این از بزرگ ترین وشرافتمندانه ترین صفحات زندگی من است.اگرشما درمنتهای بی پرنسیبی وسقوط اخلاقی این خانواده ها را باعرض معذرت از ساحت مقدسشان مزدور نامیدید 95 درصد از خانواده های اسیران درطی این سالیان با تحمل گرمای طاقت فرسا وکشنده عراق وپذیرش ریسک جانی ماهها درمقابل درب اصلی ویا اضلاع اشرف فرزندان خود را صدا زدند وبرای دیدن یک لحظه ی آنها خون گریستند ولی آیا پاسخی جز سنگ پرانی، تف ولعنت وفلاخون از شما گرفتند؟ بسیاری از آنها بدون اینکه موفق به دیدن عزیزانشان شود طی سالیان اخیر درداغ آنها دارفانی را وداع کردند درحالیکه درآخرین لحظات زندگی زیرلب فرزندانشان را صدا می زدند. شما آنقدراز شرافت واصول انسانی تهی شده اید که هنوز این پدران ومادران پیررا که گناهی بجز آرزوی ملاقات با عزیزانشان را ندارند را مزدور می نامید. براستی از فرزندانشان که سالیان عمر وجوانی شان را فدای منافع وخصلت قدرت طلبانه شما کردند وهنوز در اسارتگاه اشرف سه درآلبانی چشم درچشم شما دارند شرم نمی کنید شرمتان باد.چگونه می توانید نگاه کنید به موی سفید پدران ومادران اعضای اسیر. شک نکنید مکافات بی حرمتی به این موجودات آسمانی را پس خواهید داد.
10- در رابطه با خاطره نویسی که آن را دروغ قلمداد کرده اید نفس اشاره کردن به آنها بعنوان یکی از جرم های من مشخص می کند که بدجوری آنجای شما سوخته است بخصوص آخرین آن که بنام گناه هنرعشق ورزیدن به طلاق اجباری شما ومجازات تماس با عفریته سابق درقالب یک رمان عاشقانه که درنقطه مقابل کینه شماست اشاره میکند.
11- در رابطه با دوره گردی درشهرهای استان اگرمنظورتان دعوت خانواده های اسیران از ما واطلاع رسانی نسبت به وضعیت آلبانی وعزیزانشان می باشد کاملا مورد تایید است ولی با خواندن لفظ خانواده مجاهدین دچارتناقض شدم آخرنمی شود ما دربند9 متهم به بسیج خانواده های مزدور شویم ودراینجا متهم به آزار واذیت خانواده های مجاهدین؟ ما را تعیین تکلیف کنید آخرش خانواده های اعضا مزدور رژیم هستند ویا خانواده مجاهدین؟
12- آیا پیام تبریک فرستادن برای عضوی که به گواهی، نامه هایی که برای خانواده فرستاده خواهان جدایی است وبعد تحت فشارهای روحی و روانی شما وبخصوص شانتاژ مالی مجبور به بازگشت به اسارتگاه مرگ شما میشود پیش بردن خط وخطوط ارگانی است؟
13- در رابطه با برقراری ارتباط با بریده های آلبانی (آزاد شدگان) با توجه به اینکه آنها از دوستان سابق وهم استانی من هستند بعنوان یک وظیفه انسانی برخود واجب می دانم که از هرگونه کمک به آنها و از جمله برقراری ارتباط آنها با خانواده هایشان دریغ نورزم این یک جرم نیست بلکه قیام به بدیهی ترین مسئولیت اجتماعی وشهروندی است آن کس که با سو استفاده از شرایط نابسامان مالی وعقب ماندگی اجتماعی اعضای نیازمند وناتوان را مجبور به جاسوسی برعلیه دیگر دوستان جداشده شان می کند شما هستید. فراخواندن اعضای گرفتار ونیازمند به کمپ وقرار دادن متن جعلی برعلیه جداشدگان داخل وخارج واجبارکردن آنها به امضا بخش ناچیزی از بی هویتی شماست. شما سالهاست که دریک دگردیسی ضد انقلابی قافیه شرافت، انسانیت وحس نوع دوستی را درقمار قدرت طلبی بهرقیمت بدجوری باخته اید و دیگرهیچ توجیهی هم برای رسیدن به مرز بی نهایت شقاوت ودنائت ندارید.
درخاتمه با توجه به تاکیدات مکرر خودتان درمورد مشخص شدن مرز مزدور و مزدوری پیشنهاد دارم که یک مناظره باعنوان مزدورکیست مزدوری چیست درخود مقراشرف سه با حضور تمامی اعضا وشخص مریم رجوی ویا هرشخصی که شما مشخص می کنید ترتیب دهید تا ما هم به اتفاق تمامی خانواده های اعضا وقربانیان درآن شرکت کنیم تا تاریخ سیرتکاملی خود را طی کند ومشخص شود مزدور کیست مزدوری چیست؟
منتظرپاسخ شما هستم تا سیه روی شود هرکه دراو غش باشد.
علی اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا