بابا آب داد

محمد محمدی، وبلاگ طعمه، دوازدهم مارس 2008
مامان محبت داد
و عشق را
بابا کار کرد
مستقل بودن را یاد داد
مادر هم کار کرد
ما را با سختی
و لی با شر افت بزرگ کرد.
آغوش مادر همیشه پناهگاه ما بود
و شانه ها ی مردانه بابا
جایی برای
گریستن و آرامش بود.
مادر جانش را می د اد
بابا جانش را فدا می کند
تا ما زنده بمانیم
تا سمیه برگردد.
افسوس
و با رویای آزادی مردم ایران
بابا
ما را به دست کسی سپرد
که با محبت
و
عشق بیگانه بود
کسی که ما برایش جاده صاف کن
و خنثی کننده مین بودیم
چه خیال خامی
برای برادر مسعود
و خواهر مقدس!!؟ مریم
ما یک ابزار بودیم
نه یک انسان.
و از ما آدم ‌آهنی ساخت
تابرادر بر علیه خواهر
دختر علیه مادر
زن علیه همسر
مستانه تیغ بگیرد
واز پشت بر دوست خنجر زند
خنجری که دسته نداشت
ودست خود می برید
و تیغه اش کار صدام بود.
که دشمن ما.
رجوی
دروغ گفت
ودروغ یاد داد
مزدوری کرد
و مزدوری یاد داد
بجای عشق
نفرت یا د داد
بجای گفتگو
گلوله یا د داد
و آن زمان
که نیاز به پناه آوردن ما بود
قبل از همه خود در پناه ابلیس
پناه گرفت و
ناپدید شد.
گفتند
روزی خواهد آمد
اما چه سود که
بر ما چه رفت.
رجوی
ما را فروخت
بیچاره تاجر خوبی هم نبود
زیرا
روحش را ارزان فروخته بود.
و لعنت خلقی را
تا ابد برا ی خودخریده بود.
رجوی که با عشق بیگانه بود
و دشمن خانواده بود
روباهی بود
که در لباس میش
بر رمه نسل انقلاب
زد و
بردندان گرفت وبرد
و در اشرف اسیر کرد.
رجوی
خیانت را رواج داد
وبی اعتمادی را
سایه گستر کرد
ولی
کجاست که ببیند
بهار می آید
درختها جوانه خواهند زد
واشرفیان آزاد خواهند شد
و زخمهای خلق قهرمان ایران
مرهم خواهد شد
آن زمان که انسانیت
بر مکتبیت
برتری خواهد داشت
و شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند
سرود رسمی ما خواهد شد
و رجوی در موزه مردم
د رکنار ستمگران
آینه عبرت تاریخ خواهد شد.


جام جهانی فوتبال فرانسه – بابام نفر اول سمت راست.
فکر می کردیم برای آزادی مردم ایران مبارزه می کنیم نمی دانستیم روزی خواهرمان را به اسارت فکری می گیرند و وادارش می کنند علیه ما صحبت کند.
یکی از دروغ گوئی های مجاهدین و رجوی این است که به سابقه افراد در کمک به رجوی هیچی نمی گن فقط وقتی از آنها فرزندا را بخواهی میشوی مزدور وزارت اطلاعات.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا