سیر قهقرایی جنبش حنیف

نوشته های زیادی در مورد سالروز اعدام بنیانگذاران جریانی که بعد از کشته شدن آنها به سازمان مجاهدین خلق معروف شد ، بدون اینکه سودی برای فرقه ی رجوی داشته باشد ، در رسانه های این فرقه منتشر شد.

دریکی ازاین نوشته ها چنین آمده است :
” محمد حنیف نژاد بنیانگذار کبیر سازمان مجاهدین خلق در شرایطی مبارزه علمی خود مبتنی بر یک ایدئولوژی مردمگرا و دمکراتیک را شروع کرد که از روبرو با ساواک جهنمی شاه درگیر بود و از پشت سر، مورد حمله و هجوم خنجرهای زهرآگین متولیان اسلام سنتی جاهلی، مرتجع و متحجر قرار داشت “.

محمد حنیف نژاد و یارانش ازنقطه نظر دشمنی بحق با امپریالیزم و شاهی که دست نشانده ی او بود ، انسان های جان بر کف و دوستدار وطن و استقلال آن بودند که این خصوصیات ، بسیار احترام برانگیز است و دراین مورد ایجاد هر نوع شک وشبهه ای ، دور از انصاف است.

اما ازنقطه نظر تئوریک و داشتن دانش سیاسی و فلسفی، انسان های درجه چندمی بودند و دادن لقب ” کبیر ” به آنها، کاردرستی نیست وچه بسا که اگر خود زنده بوده و حس وطن دوستی واستقلال طلبی خود را حفظ میکردند ، با این اوصافی که درحق شان گفته شده، مخالفت میکردند.

البته خود فرقه ی رجوی هم با عملکردهای عینی اش نشان میدهد که احترامی بر حنیف ها قایل نیست وتنها برای سوء استفاده ازجرات و جسارت انسانی و انقلابی آنها این القاب را بکار میبرد.
سواد سیاسی وتئوریک حنیف ها چندان نبود که بتوان درمیان صدها نظریه پرداز مجرب و باسواد ، لقب کبیر بدان ها داد و ایضا سواد مذهبی اش هم همینطور.

راه و رسم حنیف ها مثل دیگر جریان چریکی مقدم تر براو بدون توجه به حسن نیت فراوان آنها به شکست انجامید وتنها خاطره ای ازآنها بعنوان مخالفان جدی تسلط آمریکا برکشورمان و بی باکی هایی که دراین راه بنمایش گذاشتند ، باقی ماند.

دوباره :
” چهاردهه حاکمیت فاشیسم دینی و تروریستی آخوندی، با بالاترین سرکوب متصور نیز نتوانست مانع اعتلا و پیشروی این جنبش پویا شود “.

احتیاج چندانی به سرکوب نبود، شخص بوالهوس و خود شیفته ای بنام مسعود رجوی با داشتن همکاران ضعیف النفس به تنهایی میتوانست جنبش دلخواه حنیف ها را درخدمت دشمنان خلق قرار دهد.
بعبارت دیگر، جنبش حنیف نه تنها پویا نشد، بلکه به سیر قهقرایی رفت وبرضد خود تبدیل گردید.

بازهم :
” … در یک جبهه، مرتجع ترین آخوندها به اسلام انقلابی مجاهدین ایراد و اشکال می گیرند، در جبهه دیگر اپورتونیست های چپ نمایی نظیر بهمن بازرگانی که زمانی از طرف آخوندها نجس اعلام شده بودند، بفرموده جلادان وزارت اطلاعات، احساس مسئولیت کرده و در رسانه های آخوندی، تشکیلات مجاهدین و ایدئولوژی آنها را غیردمکراتیک می نامند…”.

آن اسلام انقلابی را لو لو برد و بنابراین خیال هرکسی که با آن مخالف بود راحت شد و رجوی خدمت بزرگی دراین راه انجام داد.
دیگر اینکه اگر کسانی مانند بهمن بازرگانی، باند رجوی و ایدئولوژی آنرا غیر دموکراتیک نامیده، کاردرستی انجام داده است.

چرا که ایجاد دستگاه خشن و وسیع تفتیش عقاید، دایر کردن کلاس های شستشوی مغزی، محروم کردن اعضای سازمان از حق انتخاب کردن و شدن، جاری کردن طلاق اجباری ، داشتن اختیارات نامحدود رجوی برای تصاحب هر زنی در سازمان و سلب حق تشکیل خانواده برای دیگران و … ، اعمال شدیدا ضد دموکراتیک بحساب میآیند.
وحید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا