خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیست و هفتم
امیر یغمایی در قسمت قبل خاطرات خود از اولین تمرین تیراندازی می گوید. فکر اینکه باید اسلحه را کنار صورتم بگیرم و شلیک کنم، برایم دلهرهآور بود. فرمانده میدان تیر، سعید نقاش، که یکی از مجاهدین قدیمی و باتجربه بود، به ما دستور داد که سیبلهای کاغذی را در فاصله ۵۰ متری نصب کنیم، سپس […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیست و ششم
امیر یغمایی در قسمت قبل خاطرات خود به قسمتی از خاطرات خود در مرکز 19 پرداخت. پس از مدتی، آموزشهای نظامی بهطور جدی آغاز شد. ما به میدان تیر برده شدیم تا با کلاشنیکف AK-47 شلیک کنیم. میدان تیر در یک منطقه ایزوله در کمپ اشرف قرار داشت و با خاکریزهای بزرگ احاطه شده بود. […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیست و پنجم
امیر یغمایی در قسمت قبل خاطراتش عنوان کرد که ما بالاخره قرار بود به ارتش بپیوندیم. این لحظهای بود که مدتها انتظارش را میکشیدیم. اما در عین حال، احساس میکردیم که این تصمیم در مقایسه با بقیه افراد ناعادلانه است. در شب، سوار یک کامیون نظامی آلمانی برند IFA شدیم و از ورودی خارج شدیم. […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیست و چهارم
در قسمت قبل امیر یغمایی توضیح داد که چگونه در همان روزهای ابتدای ورود به اشرف آموزش کلاش دید. بعد از ناهار، معمولاً نیم ساعت استراحت داشتیم. در این زمان، من و شریف در یکی از اتاقهای محل اقامتمان که کمدهایمان در آن قرار داشت، با هم کشتی میگرفتیم. من نسبت به او کوچکتر و […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیست و سوم
امیر یغمایی در قسمت قبل خاطرات خود روزهای اول ورود به اشرف را چنین می نویسد: بعد از اعلام برنامه، برای گرفتن سلاح به صف شدیم. یک قبضه کلاشنیکف چینی به من داده شد، که خیلی سنگین به نظر میرسید. سپس، در محوطهی آسفالتهای مقابل سالن غذاخوری، به صف ایستادیم. در همان روز، دوره آموزشی […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیست و دوم
امیر یغمایی در قسمت قبل خاطراتش از ورود به اشرف گفت. بعد از صرف شام، یک جلسه جداگانه با فرمانده گروهمان درباره مسائل عملی داشتیم. پس از آن، آرام و بیصدا در مسیر آسفالتهای که به سمت خوابگاهها و محل سکونت پیشین خانوادهها منتهی میشد، حرکت کردیم. هنوز هوا بهشدت گرم بود و تیشرت من […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیست و یکم
امیر یغمایی در قسمت قبل خاطراتش گفت که به سمت مرز عراق حرکت کردیم. مسیر بسیار خشک بود و تا چشم کار میکرد، در هر دو طرف جاده فقط بیابان دیده میشد. بعد از حدود چهار ساعت، به مرز عراق رسیدیم. وقتی به کمپ اشرف رسیدیم، مستقیماً به بخشی به نام “ورودی” رفتیم. اینجا همان […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیستم
امیر یغمایی در قسمت قبل از پرواز پاریس به رم در ایتالیا گفت. تا در آنجا سوار هواپیمای دیگری به مقصد امان، پایتخت اردن، شوند. همگی سوار ماشین شدیم و به سمت مرز عراق حرکت کردیم. مسیر بسیار خشک بود و تا چشم کار میکرد، در هر دو طرف جاده فقط بیابان دیده میشد. بعد […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت نوزدهم
امیر یغمایی در قسمت قبل گفت که من و پدرم در کنار هم روی صندلی عقب نشسته بودیم. وقتی به فرودگاه شارل دوگل رسیدیم، پدرم برای آخرین بار از من پرسید: “آیا هنوز هم هیچ تردیدی در مورد رفتنت نداری؟ اگر بخواهی، میتوانی بمانی و بعداً بروی.” اما من گفتم که هیچ شکی ندارم و […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت هجدهم
در قسمت قبلی خاطرات امیر یغمایی گفت یک شب، وقتی در حیاط اور بین بنگالها قدم میزدم، “خواهر لیلا” به سراغم آمد. او همیشه نگاهی جدی داشت و به ندرت شوخی میکرد، اما این بار از همیشه جدیتر به نظر میرسید. او گفت: “امیر، تو روز چهارشنبه (به سمت عراق)حرکت میکنی.” روز حرکت فرا رسیده […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت هفدهم
امیر یغمایی در قسمت شانزدهم خاطراتش درباره چگونگی آماده کردن ذهن کودکان برای پیوستن به ارتش آزادیبخش مطالبی بیان کرد. پس از بازگشت ما به اور بعد از مسابقهی پرحادثه ی جام جهانی بین ایران و آمریکا، مجاهدین به طور کامل مشغول بهره برداری از این رویداد فوقالعاده بودند. بخش اطلاعاتی در اور، با کامپیوترهای […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شانزدهم
امیر یغمایی در قسمت قبل خاطراتش از جمع دوستانه همسالانش در اوور گفت. مثل هر گروه دوستانه بزرگی، شما با برخی افراد در گروه رابطه نزدیکتری برقرار میکنید. من به دنبال افرادی بودم که مرا بپذیرند و اجازه دهند در کنارشان باشم. رضا و ناجی دوستان نزدیکی بودند؛ هر دو علاقه مشترکی به موسیقی رپ […]