تنها آرزویم در آغوش کشیدن جگر گوشه ام امین است

آقای رضا رجب زاده بازگشتی جدید ازتشکیلات مافیایی رجوی وعضوجدید انجمن نجات گیلان در دفترانجمن درانتظار ملاقات با خانواده عضو گرفتاردرفرقه رجوی مقیم لیبرتی ابراهیم (امین) اسدان بود که دقایقی نگذشت که مادر و یکی ازفرزندان این خانواده زحمتکش انزلی چی ازراه رسیدند و وارد دفترانجمن شدند.

مادر امین اسدان ازاین دیدارآنقدرهیجان زده شد که درهمان بدو ملاقات با چشمانی اشکبارگفت " خوش آمدی فرزندم. مبارک باشد. مبارک خانواده ات باشد. توبوی جگرگوشه ام امین را برایم آوردی…" همسرم  پس ازمسافرت ناموفق به اشرف که برای دیدارامین رفته بودیم عمرش را به شما داد و درحسرت دیدن امین ازمیان ما رفت. حال من ماندم فقط با یک آرزوکه بتوانم قبل ازمرگم جگرگوشه ام را درآغوش بگیرم.

 امیر اسدان که دراین ملاقات مادر را همراهی میکرد خطاب به آقا رضا افزود: " من هم به شما تبریک میگویم ودرشروع زندگی جدیدت برایت آرزوی روزافزون دارم. برای آشنایی خواستم به عرض برسانم که امین ما خیلی جوان وشاداب بود ودرپی زندگی شرافتمندانه خیلی سخت کوش بود و پشتکار داشت. خودش داوطلبانه وبا رضایت خانواده خواست که برای اشتغال بهتربه ترکیه برود وشغلی دست وپا کند. گویا دراین گیروداربی آنکه بخواهد واهلش باشد طعمه عوامل آدم ربای تشکیلات مافیایی رجوی میشود وبا ترفند اشتغال دراروپا اغفالش میکنند که مقدمتا باید دوره ای را درعراق سپری نماید وبه همین سادگی مسیرزندگی امین جوان ما طوردیگری رقم میخورد وهم اینک نزدیک به 15 سال است که دراسارت رجوی محبوس است وجالب اینکه ازآن تاریخ ولویک تماس هم با ما نداشته است واین نشان ازاین دارد که چقدرتشکیلات رجوی مافیایی وضد بشری است ".

blank

آقای رضا رجب زاده با حوصله تمام پای صحبت و درد و دل این خانواده نشست وآنگاه که گویی درمناسبات درونی اشرف ولیبرتی آشنای امین بوده گفت: " صحبت های شما دلم را به سختی به درد آورد. خدا لعنت کند رجوی را که چگونه شماری را به اسارت کشید وعمرشان را تلف کرد وهمزمان به خانواده های آنان جفا کرد. هرچند درسازماندهی اشرف ولیبرتی با امین ازنزدیک نبودم ولی اورا دریکان موسیقی می دیدم. رجوی وسران تشکیلاتش عمدتا جوانها وآنهایی که سن وسال کمتری داشتند ویا تازه وارد به تشکیلات بودند را دریکان موسیقی سازماندهی میکرد تا به زعم خود بتواند آنان را راضی نگهدارد وبیشتردرکنترل خودش دربیاورد. ولی این عمل نابخردانه رجوی آنقدرهم کارسازنبود چونکه عمده زیادی ازناراضیان ازیکان موسیقی هستند وازقضا شمار قابل توجهی ازآنان درخواست خروج دادند و رجوی مجبورشد دراولویت آنان را به آلبانی بفرستد. ولیکن تا قبل ازخروجم ازلیبرتی امین شما درهمانجا بود ونه اینکه درلیبرتی امکانات زیادی برای خیمه شب بازی موسیقی درجهت دل خوش کردن اعضای جوان ندارند؛ عمده آنان ازجمله امین شما درصدد خروج ازآنجا هستند وازمناسبات رجوی ودروغ های آنان بشدت خسته شده وبریده اند. خودم شخصا برایش آرزومیکنم که زودی بجنبد وخودرا به نیروهای محافظ عراقی واعضای کمیساریای عالی پناهندگان بدهد وازشررجوی راحت شود واینطوری شما هم به آرزوی دیدارفرزند وجگرگوشه خود خواهی رسید.

خانواده محترم اسدان ضمن تشکرازفرصتی که به این خانواده داده شد تا بتوانند با عضوجدید رها شده ازچنگال رجوی ملاقات ودیدارحضوری داشته باشند با آقا رضا خداحافظی کردند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا