زندان ابوغریب یا به اصطلاح عربی آن، سجن ابوغریب، در 32 کیلومتری غرب بغداد واقع شده بود. این زندان در دهه 1950 به عنوان زندانی با درجه امنیتی بسیار بالا شروع بکار کرد. در این زندان اقداماتی همانند شکنجه و اعدام رایج بود و زندانیان در وضعیت بسیار نامناسبی نگهداری می شدند. از دهه 1980، […]
زندان ابوغریب یا به اصطلاح عربی آن، سجن ابوغریب، در 32 کیلومتری غرب بغداد واقع شده بود. این زندان در دهه 1950 به عنوان زندانی با درجه امنیتی بسیار بالا شروع بکار کرد. در این زندان اقداماتی همانند شکنجه و اعدام رایج بود و زندانیان در وضعیت بسیار نامناسبی نگهداری می شدند.
از دهه 1980، حکومت صدام حسین و پس از آن ایالات متحده امریکا کنترل این زندان را در اختیار داشته و زندانیان سیاسی را در آن نگهداری می کردند.
در سال 2004 میلادی و پس از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده آمریکا با انتشار تصاویری از شکنجه، تحقیر و آزار جنسی و روانی زندانیان ابوغریب توسط نظامیان آمریکایی در برنامه 60 دقیقه شبکه سی.بی اس امریکا و مقاله ای در مجله امریکایی نیویورکر، زندان ابوغریب مورد توجه گسترده بین الملی قرار گرفت.
در سال 2001 حدود 15000 زندانی در ابوغریب نگهداری می شدند. در این زندان برخی از اسرای جنگ ایران و عراق و اعضای جداشده فرقه مجاهدین خلق هم زندانی بودند.
مسعود رجوی از روش های مختلفی برای کنترل اعضا و سرکوب هرگونه انتقاد یا اعتراض درون تشکیلات استفاده می کرد. یکی از این روش ها نشست های موسوم به طعمه در قرارگاه باقرزاده بود، که به عنوان ابزاری برای تحقیر، سرکوب و شست و شوی مغزی اعضا به کار گرفته میشد. این نشست ها که توسط خود او طراحی و اجرا میشد تاثیرات روانی مخرب و عمیقی بر اعضا داشت. نشست های طعمه، جلساتی بودند که در آن اعضای مجاهدین خلق که به هر دلیل مورد سوءظن قرار می گرفتند، در حضور دیگر اعضا مورد بازخواست و تحقیر و فشارهای روانی شدید قرار می گرفتند. هدف اصلی این نشست ها ایجاد ترس و وحشت در میان اعضا و جلوگیری از هرگونه انتقاد یا اعتراض و درخواست جدایی از تشکیلات بود. این جلسات معمولا در حضور تعداد زیادی از اعضا برگزار میشد و فرد منتقد و خواهان جدایی به عنوان طعمه در وسط جمع تحت فشارهای روانی و گاه فیزیکی قرار می گرفت.
نشست های طعمه که خروجی آن زندان مخوف ابوغریب بود در قرارگاه های مختلف برگزار میشد. این جلسات با حضور مسعود رجوی یا دیگر مسئولین ارشد سازمان مانند مهوش سپهری(نسرین)، مهدی ابریشمچی و زهرا مریخی اداره میشد.
در این نشست ها فردی که درخواست جدایی و ترک صفوف مجاهدین خلق داده بود به عنوان خائن معرفی میشد و در حضور جمع گسترده اعضا مورد بازخواست و تحقیر قرار می گرفت.
فشارهای روانی در این جلسات به حدی بود که عضو مورد نظر مجبور به اعتراف دروغین و اذعان به اشتباهات فردی خود میشد و در نهایت فرد بعد از اینکه شخصیت و روحیه اش بطور کامل تخریب میشد به مدت چند روز در یک بنگال(کانکس) ایزوله و از جمع اعضا منزوی میشد تا عضو تحت برخورد و فشارهای شدید روانی قرار گرفته و با اظهار ندامت درخواست جدایی خود از مناسبات را پس گرفته و بطور کامل تسلیم خواست های رجوی میشد. با برگزاری این نشست ها رجوی می خواست به سایر اعضا نشان دهد که عاقبت هرگونه انتقاد و یا درخواست جدایی تحقیر و سرکوب است، و با این شیوه رهبری مجاهدین خلق می توانست کنترل کامل خود را بر اعضا حفظ و از ریزش و جدایی نیروها جلوگیری کند.
نشست های طعمه تاثیرات روانی عمیقی بر اعضا می گذاشت. بسیاری از اعضایی که در این جلسات مورد تحقیر و برخورد قرار می گرفتند دچار مشکلات روانی شدیدی می شدند. گذشته از آن بسیاری از اعضا تحت تاثیر این جلسات دچار ترس و اضطراب شدید می شدند و همین باعث میشد که درخواست جدایی خود را پس بگیرند.
رجوی همچنین برای ایجاد وحشت در میان اعضای منتقد خواهان جدایی برخی از اعضا را که توسط خود او به زندان مخوف و بدنام ابوغریب فرستاده شده بودند و به خاطر عدم تحمل شرایط سخت زندان و شکنجه های آن مجددا درخواست بازگشت به تشکیلات مجاهدین خلق را داده بودند به این نشست ها می آورد تا با اعترافات آنها در جمع و بیان شرایط سخت زندان ابوغریب اعضا را به وحشت انداخته و مجبور به ماندن در تشکیلات نماید. ولی به رغم تمامی این تشبثات تعداد زیادی از اعضای معترض بر جدایی خود اصرار ورزیدند که در نهایت سر از زندان مخوف ابوغریب در آوردند. اینکه در این زندان بر آنها چه گذشت در قسمت بعدی به آن اشاره می کنم.
ادامه دارد
علی اکرامی

