نمایش انتصاب انتخاباتی مریم رجوی

هر سال در روز ۳۰ مهر، سازمان تروریستی مجاهدین خلق مراسمی برگزار می‌کند تا «سالگرد انتخاب مضحک مریم رجوی به ریاست‌جمهوری» را جشن بگیرد. البته اگر کسی نداند، ممکن است تصور کند در آن سال، صندوق‌های رأی در خیابان‌های ایران پهن شده بود، مردم صف کشیده بودند، و شور و شوق دموکراسی تا آسمان می‌رفت! […]

هر سال در روز ۳۰ مهر، سازمان تروریستی مجاهدین خلق مراسمی برگزار می‌کند تا «سالگرد انتخاب مضحک مریم رجوی به ریاست‌جمهوری» را جشن بگیرد. البته اگر کسی نداند، ممکن است تصور کند در آن سال، صندوق‌های رأی در خیابان‌های ایران پهن شده بود، مردم صف کشیده بودند، و شور و شوق دموکراسی تا آسمان می‌رفت!

اما واقعیت چیز دیگری است: انتخابی در کار نبود، فقط انتصابی خانوادگی بود؛ از مسعود به مریم، از رجوی به رجوی — یک نوع دموکراسی خانوادگی با طعم سازمانی!

در واقع، اگر به تاریخچه این تصمیم نگاه کنیم، شبیه یک انتصاب اداری درون‌سازمانی است تا «انتخاب رئیس‌جمهور ملت». نه مردم، نه حتی بدنه سازمان، هیچ نقشی در آن نداشتند. به قول معروف:
رأی‌گیری انجام شد، فقط رأی‌دهنده و رأی‌گیرنده و منتخب، همه یک نفر بودند!

جالب‌تر آنکه این “رئیس‌جمهور مادام‌العمر” از روزی که منصوب شد، نه کشوری دارد، نه مردمی، نه رأیی، و نه مسئولیتی جز سخنرانی‌های تکراری و شعارهای بی‌مخاطب. اما هر سال مراسمی با شکوه (!) برگزار می‌شود تا یادمان نرود که در دنیای مجازی و خیالی آنان، هنوز هم دم از “جمهوریت” می‌زنند — بدون جمهور!

از دید جامعه‌شناسی سیاسی، چنین رفتارهایی نمادی از فرقه‌گرایی قدرت‌محور است: جایی که رهبر خود را سرچشمه مشروعیت می‌داند و اعضا فقط تماشاگر “نمایش انتخاباتی” هستند. یعنی در عمل، آنچه با عنوان “رأی مردم” تبلیغ می‌شود، چیزی جز بازتولید وفاداری به رهبر نیست.

به زبان طنز اگر بگوییم:
در جمهوری آن‌ها، رئیس‌جمهور را رهبر منصوب می‌کند؛
در دولتشان، مردم همیشه غایب‌اند؛
و در تاریخشان، آزادی همیشه “در راه است”!
در پایان، شاید بهتر باشد این روز را نه “سالگرد انتخاب”، بلکه “سالگرد انتصاب درون‌فرقه‌ای” بنامیم؛ روزی که دموکراسی، در سازمانی که روزی مدعی آزادی بود، رسماً به کما رفت.

عباس جعفری جداشده از فرقه رجوی عضو انجمن نجات البرز