*شنبه 22 آذر در روز شنبه جمعاً 14 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود: پنج دلیل برای طلاق اجباری اعضای مجاهدین خلق چرا مسعود رجوی طلاق را برای مجاهدین خلق اجباری کرد؟ رهبران مجاهدین خلق هرگز علناً توضیح دقیقی در مورد اینکه […]
*شنبه 22 آذر
در روز شنبه جمعاً 14 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
پنج دلیل برای طلاق اجباری اعضای مجاهدین خلق
چرا مسعود رجوی طلاق را برای مجاهدین خلق اجباری کرد؟
رهبران مجاهدین خلق هرگز علناً توضیح دقیقی در مورد اینکه چرا طلاقها را در بین اعضای خود اجباری کردند یا چرا مسعود رجوی با تعداد زیادی از اعضای زن بر مبنای توجیهات ایدئولوژیک “ازدواج” کرد، ارائه نکردهاند. در واقع، آنها چنین اجباری را در سیستم خود انکار میکنند. با این حال، اعضای سابق و تحلیلگران تفاسیر و توضیحاتی درباره حاکمیت غیر اخلاقی مسعود رجوی ارائه دادهاند. این تحلیلها اغلب شیوه حکمرانی مسعود رجوی بر مجاهدین خلق را در بستر مفهومی که او با عنوان “انقلاب ایدئولوژیک” به خورد پیروانش داد، بررسی میکنند.
انقلاب ایدئولوژیک و وفاداری مطلق
حذف رقبا در وفاداری
کنترل و دستکاری
تحکیم واقعی و نمادین قدرت
سرکوب مخالفت
در حالی که سران مجاهدین خلق مسئله طلاق اجباری اعضای تشکیلات و چندهمسری مسعود رجوی را انکار میکنند، تحلیلهای بیرونی و شهادتهای اعضای پیشین همواره به این اقدامات به عنوان بخشی جداییناپذیر از استراتژی مسعود رجوی برای حفظ سیطره قدرت مطلق خود، وفاداری اعضا و تثبیت قدرت شخصی خود در سازمان نگاه میکنند.
دانشجویی که قیام نکند را باید تیرباران کرد!
رجوی دل پری از دانشجوها داشت
… رجوی فریب کار و شیاد، در یک نشست جمعی عمومی در سالن اجتماعات مقر مخوف باقرزاده بالای سن قدم می زد و بحث دانشجو را پیش می برد. او گفت در فردای حاکمیت ایران دستور می دهم تمام دانشجویان را سینه دیوار بگذارند و همه را تیرباران کنند. دل پُری از دانشجویان بی بخار دارم . اینها برای آینده ایران مفید نیستند مثل علف هرز می مانند. همان موقع نسرین مهوش سپهری میکروفن را بدست گرفت. رجوی به او گفت خواهر نسرین شما حرفی دارید؟
… عادت دیرینه رجوی و سرانش این است که قیمت را از خودشان پرداخت نمی کنند دست می کنند در جیب دیگران! رجوی چه گام مثبتی برای مردم ایران برداشته ؟ خون هزاران نفر از مردم بی گناه ایران را بر زمین ریخته . مردم شریف ایران از دانشجو گرفته تا کارگر و کارمند و … جنگ صد برابر را بر علیه دشمنان خودشان رجوی و هم دستانش اسرائیل و آمریکا نشانه گرفتند….
حذف هویت زنان
برده داری و استثمار زنان در سازمان مجاهدین – قسمت دوم
… ابتدا رجوی با انقلاب طلاق خود کانون خانواده را از بین برد و بعد برای نگهداشتن مادران در مناسباتش فرزندان شان را با بهانه بمباران عراق در سال 1369 به گروگان گرفت و به غرب فرستاد. دیگر هیچ خانواده ای با فرزندش ارتباط نداشت. به قول خانم سلطانی بعد از جدا شدن عنوان داشت حتی آدرس فرزندش را به او ندادند و نمی دانست فرزندش در کدام کشور است. رجوی این گونه مادران را به بند کشید تا هوس جدا شدن به ذهن شان نزند .
زنان در سازمان مجاهدین به موجوداتی تک ساحتی تبدیل میشوند. هربرت مارکوزه در تعریف انسان تک ساحتی عنوان می کند ظرفیت های انسانی به حاشیه رانده می شود فرهنگ غالب افراد به سوی سازگاری و پیروی پیش پا افتاده از قواعد سوق داده می شود. آدم ها تبدیل به ابزارهایی می شوند که صرفا با کار و تولید تعریف می شوند نه با خلاقیت، خرد و تخیل و ارزش های انسانی دیگر خبری نیست یعنی انسان مصرف کننده و ماشینی می شود. به همین خاطر زنان در سازمان مجاهدین تک ساحتی هستند خلاقیت و ابتکار از آنان گرفته شده و تبدیل به انسانهای بی مصرف و ماشینی شده اند که توانایی تفکر انتقادی و تصمیم گیری مستقل را از دست داده اند و مانند ربات باید دستورات از بالا را اجرا کنند.
… در بعد روانی رجوی سعی می کرد از زنان بسیار کار کشیده و در گرمای زیاد کار کنند تا صورت شان از حالت زنانه خارج شود و جذابیت و زنانگی شان از بین برود. البته چنان دیوارهای جنسیتی بر تشکیلات حاکم بود که به هر حال زنان و مردان تشکیلات جرأت نزدیک شدن به هم نداشتند…..
اینجا زنان از زنانگی محرومند
روز زن – یادآور تلخ کامی ها در مناسبات مجاهدین خلق
… – در این تشکیلات ازدواج حرام شده و همسری وجود ندارد که از همسر خود قدردانی کند.
– در این تشکیلات خانواده ای وجود ندارد تا اعضای آن از مادر خانواده تقدیر کنند و برایش هدیه ای بخرند یا دور هم جمع شوند. رجوی خانواده را «کانون فساد» اعلام کرده است.
– در این تشکیلات رابطه مادر و فرزندی (و همینطور پدر و فرزندی) وجود ندارد. چون بند 43 از کتاب «تئوری انقلاب مریم» که رجوی آن را تهیه و به عنوان ضوابط تشکیلاتی به اعضا ابلاغ کرده بود چنین است: «مجاهد ملاقاتی و بند به پدر و مادر و خانواده نداریم».
– در این تشکیلات حتی رابطه دوستانه بین زنان با هم (و همچنین مردان با هم) ممنوع بوده و چنانچه دو نفر با هم رابطه دوستانه برقرار کنند متهم به ایجاد رابطه محفلی شده و به شدت با آنها برخورد خواهد شد.
– اصلاً در این تشکیلات عاطفه ممنوع است و به گفته مریم رجوی “عاطفه یک چیز کثیف بورژوایی است و اعضا نباید آن را نثار یکدیگر بکنند. تنها جایی که می توان عاطفه داشت، نسبت به رهبری (رجوی) است و اعضا باید عاطفه خود را نثار او بکنند.”…
به بهانه روز زن
زنان با روح فرسوده در ساختار ضد اجتماعی مجاهدین
… سازمان تروریستی مجاهدین خلق همواره ادعا کرده که «زن را آزاد کرده.
اما واقعیت ساختاری این تروریست ها، بر اساس شهادت صدها جداشده، کاملاً برعکس است:
این تشکیلات از زنان انسانهایی بی هویت، عاری از زنانگی و عاری از تفکر مستقل و کاملاً وابسته میسازد.
نشانههای فرسودگی در این زنان
• صورتهای بیروح
• تنش در چهره و انقباض دائمی عضلات
• سکون بیش از حد در حرکات
• فقدان تنوع احساسی
• استفاده از جملات قالبگذاریشده
• نگاههایی که به نقطهای نامعلوم دوخته شده
• فقدان واکنش انسانی طبیعی
این نشانهها نتیجه سالها زیستن در محیطی است که در آن:
• شادی جرم است
• تعلق خانوادگی گناه است
• فکر مستقل خطر است
• احساسات شخصی بهعنوان ضعف ایدئولوژیک سرکوب میشود….
به مناسبت روز زن
مجاهدین و تناقض گویی درباره حقوق زنان
… به علت اینکه موضوع اسلام و ایران و اعتقادات برای مجاهدین همان شعار ” هدف وسیله را توجیه میکند ” میباشد اینجا برای خوش رقصی در مقابل غرب و اروپا که دین ستیز هستند بیشتر خود را در زمره مدافعان 8 مارس قرار میدهند و بیشتر تلاش میکنند در این روز خود را حامی زنان نشان بدهند و با شرکت در جلسات و سخنرانی و محافل اروپایی تلویحا نسبت به روز زن تاریخ ایران و ولادت حضرت فاطمه اعلام برائت نمایند و در عین حال خود را همگام و هم فکر اروپایی امریکایی نشان دهند.
… در داخل تشکیلات مجاهدین زنان تحت شدیدترین سرکوب ها و اجبارات هستند.
آنان اجازه ندارند با والدین و اعضای خانواده خود تماس بگیرند و این کار را ضد ارزش مبارزاتی مورد ادعایشان میدانند.
در داخل تشکیلات مجاهدین طلاق اجباری و ازدواج ممنوع است.
تعداد زیادی از زنان تحت عمل جراحی قرار گرفته اند و مقطوع النسل شده اند.
در این پادگان که نامش اشرف است لباس متحد الشکل و اجباری میباشد.
بین زنان و مرادان حصارهای بلند کشیده میشود.
حجاب اجباریست، ارتباط با دنیای آزاد ممنوع است و این است مفهوم روز زن و آزادی زن و شعارهای ادعایی مجاهدین و این تنها بخش کوچکی از تناقضات شکل و محتوی در تشکیلات مجاهدین بوده و هست.
*یکشنبه 23 آذر
7 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
فساد افسار گریخته
برده داری و استثمار زنان در سازمان مجاهدین – قسمت پایانی
… زنان هم مانند مردان باید از بحث هایی که رجوی مطرح می نمود عبور می کردند آنان مجبور بودند در نشست های غسل هفتگی و عملیات جاری شرکت کنند و فاکتهای جنسی خود را نوشته و در جمع خودشان بخوانند. در مورد زنان فشار بیشتر بود چون مریم رجوی همیشه در نشست ها مطرح می کرد که زنان بینه انقلاب طلاق هستند و بالاتر از مردان می باشند. پس شنیدن فاکتهای جنسی مکرر برای مسئولین زن قابل قبول نبود. مشکل از ریشه بود چون رجوی فکر می کرد با نوشتن چند فاکت مشکلات جنسی افراد قابل حل می باشد ولی هیچ وقت این مورد حل نشد. بعدا شاهد روابط افتضاح و کثیف درون مناسبات اشرف بودیم .
اگر سرکرده سازمان بطور دائم از حضور زنان در بالای هرم تشکیلات دم می زند بخاطر تبلیغات است چون به این کار نیاز دارد. اگر قرار باشد خودش را مبرا از تروریست بودن نشان دهد بهترین کار پز دادن به مسئله توانمندی و مسئولیت پذیری زنان در سازمان است .
وقتی مریم رجوی از مسئولیت پذیری زنان دم می زند هیچ کدام از زنان در درون تشکیلات بدون دستور مسئول بالاتر نمی توانند آب بخورند. آنان هرگز نمی توانند در تصمیم گیری نقشی داشته باشند. حتی زهرا مریخی مسئول اول سازمان از خودش هیچ اراده ای ندارد اگر توجه کرده باشیم تمام جملاتی که بیان می کنند فقط از قول رجوی می باشد چون آنان از داخل تهی و پوک شدند و انتخاب زنان برای مسئولیت پذیری صوری و باسمه ای است.
… رجوی زنان را برای کار سوء استفاده جنسی خود نیاز داشت.
زنانی که از مناسبات جدا شدند پرده از خیانتی برداشتند که مو بر بدن هر انسانی بلند میکند. برگزاری رقص رهایی با حضور رجوی و مجری برنامه هم مریم زن سوم او بود….
رجوی نیرویی می خواست که بی شبهه ترور کند
آنان که فریب فتوای رجوی را خوردند
… نقطه آغاز خیانت رجوی و فریب سمپاتها و ریختن خون آنها در دهه 60 بود و اما در دهه 70 و 80 در مراحل و پروسه های انقلاب درونی موسوم به انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین خلق، رجوی در یک سری نشست ها خود را تلویحأ امام زمان معرفی نمود و رهبری عقیدتی و حلقه وصل نیروهایش به خدا و پیامبر! صراحتأ به نیروهایش اعلام نمود که او عواقب تمام کارها و گناهان و اعمال آنها در قیامت با خدا و پیامبر را به گردن می گیرد و هیچ عضو مجاهدی مورد بازخواست قرار نمی گیرد و مستقیمأ به بهشت می روند .
در واقع این فتوای رهبری برای اشباع نیروها از ایدئولوژی ساختگی مجاهدین و بستن ورودی عقل و هوش نیروها و ضمانت و به نوعی فریب و واکسینه شدن آن ها برای هر گناهی که مرتکب شوند بود .
یعنی که رجوی احتیاج به نیرویی داشت که بدون سئوال و جواب و بدون شک و شبهه ترور کند و گناه و عواقب آن را به ذهن نیاورد و فکر کند تضمین شده رجوی است.
… نیرویی که رجوی او را فریب داده با فتوایی قلابی و بی محتوا هم کور می کند و هم زبان از حلقوم در می آورد و اگر هم لازم باشد نارنجک می کشد و خود را منهدم می کند و هم سیانور می خورد بدون اینکه ذره ای به عقل و شعوری که خداوند به وی داده رجوع کند و صرفأ دستور تشکیلاتی فردی را پذیرفته که خود هم به ویرگولی از فتواهای رنگارنگ خود اعتقادی ندارد.
بازتولید زندان با نام آرمان!
افشای تخریب زندانیان سابق و اسرای جنگی در سازمان مجاهدین خلق
… زندانی آزاد شده در سازمان مجاهدین با این تصور وارد سازمان می شود که بعد از تحمل زندان مورد احترام قرار گیرد و به او مسئولیتی در خور داده شود اما در سازمان مجاهدین واقعیت چیز دیگری است!
ابتدا بازجویی و سوء ظن به جای احترام و اعتماد ، اولین پرسش “چه کشیدی؟” نیست. بلکه چطور آزاد شدی و این آزادی آغاز اتهام می باشد.
… در مورد اسیران پیوستی به سازمان نیز این رفتار خشن تر بود و اسیری که سالها در اردوگاه بعثی زنده مانده و به این تشکیلات پیوسته بود به جای همدلی با اتهام نفوذی مواجه و زنده ماندن وی سند خیانت تلقی می شد . اذیت های بی پایان، پرونده سازی بی مدرک و نهایتا شخصیت را مورد هدف قرار دادن به رفتار روزانه تبدیل شده. وی را بدهکار دایمی و از آن لحظه به بعد هر اعتراضی می شد ناسپاسی و هر سوالی انحراف و هر استقلال رای نشانه دشمنی لقب می گرفت .
این سازمان قهرمان سازی در بیرون و متهم سازی در درون را برای اسیران و زندانیان گذشته سر لوحه قرار داده و با این ترفند شخصیت افراد را تحقیر و از گذشته علیه آنان استفاده می کرد تا همیشه مطیع بمانند و خود را وامدار این فرقه دانسته و جای هیچ اعتراضی نباشد….
به بهانه دفاع از حقوق بشر
معنای حقوق بشر از جانب مریم رجوی
این بار مریم رجوی به بلژیک سفر کرده تا در روز جهانی حقوق بشر باز هم عوام فریبی کند، معمولا مریم رجوی درباره حقوق بشر، آزادی زنان و دموکراسی سخنرانی می کند اما این بار به بهانه حقوق بشر، کسی که خود ناقض حقوق بشر است به دفاع از حقوق بشر پرداخته است! او در سخنرانی هایش از نقض حقوق بشر در ایران سخنرانی می کند و از سازمان های بین المللی درخواست می کند تا ایران را محکوم کنند. البته دم از حقوق بشر زدن مریم رجوی برای کسب حمایت بین المللی است، آنچه به خود سازمان برمی گردد اصلاً اعتقادی به این بحث ها ندارند خود این سازمان در گذشته در قرارگاه های مجاهدین زیاد اولیه ترین حقوق انسانی را نقض کرده است رفتاری به غایت متناقض با اولیه ترین اصول حقوق بشر در دنیا!!!
… استفاده از اینترنت و تلفن در داخل تشکیلات برای اعضای سازمان ممنوع است. چرا که اعضای سازمان حق ندارند با خانواده خودشان تماس بگیرند ، رهبری سازمان از چه می ترسد؟ اگر مریم رجوی فکر می کند اعضای سازمان از نظر ایدئولوژیک آب بندی شده اند و شیفته مریم و مسعود هستند جهت آزمایش هم شده ، برای یک هفته اجازه بدهند تا اعضای در بند با خانواده های خودشان تماس بگیرند آن وقت ثابت خواهد شد انقلاب شما هیچ پایه و اساسی ندارد. دروغ های شما بر ملاء می شود و تشکیلات باسمه ای شما فرو می ریزد….
*دوشنبه 24 آذر
در این روز کلاً 9 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
تشکر ویژه از مریم رجوی
بسته تبلیغاتی مریم رجوی برای تطهیر کارنامه
… مجموعه «پرسش و پاسخ با مریم رجوی» که با عنوان «اجتماع جوانان – ایران آزاد ۱۴۰۴» منتشر شده، در ظاهر تلاشی برای گفتوگو با جوانان است، اما در عمل چیزی جز یک بسته تبلیغاتی برای تطهیر کارنامه «گروه تروریستی مجاهدین خلق» و رهبران آن نیست. در این بسته، با طرح سؤالات حسابشده درباره «انتظار از نسل جوان»، «مبارزه با شیطانسازی» و «ضرورت تشکیلات»، تلاش میشود گذشته خونین این گروه در ترور هزاران شهروند ایرانی و همکاری آشکار با رژیم بعث عراق به حاشیه رانده شود.
وقتی مریم رجوی از جوانان میخواهد «هزینه آزادی» را بپردازند، نمیگوید این همان سازمانی است که طبق اسناد متعدد، مسئولیت دهها عملیات مسلحانه، بمبگذاری و ترور در داخل ایران را بر عهده داشته و سالها در خاک دشمن متجاوز، علیه هموطنان خود آموزش و سازماندهی نظامی دیده است. چنین سوابقی نشان میدهد که شعارهای جذاب این جریان برای جوانان، پشتپردهای سراسر خشونت و وابستگی دارد.
… مریم رجوی میکوشد سازمان را تنها راهحل دموکراتیک معرفی کند و هر دو تجربه سلطنت و جمهوری اسلامی را در یک کفه قرار دهد. این در حالی است که بخش مهمی از نفرت افکار عمومی ایران نسبت به این گروه، نه به خاطر اختلاف نظر، بلکه به دلیل اقدامهای مسلحانه، ترورهای کور شهری، بمبگذاریها و در اوج جنگ، همکاری با رژیم صدام است؛ واقعیتی که در نظرسنجیها و واکنشهای شبکههای اجتماعی ایرانیان نیز بازتاب گستردهای داشته است….
به بهانه سخنرانی مریم رجوی در روز حقوق بشر
در تشکیلات مجاهدین خلق نقض حقوق بشر تئوریزه شده است – قسمت اول
اخیرا مریم رجوی در روز جهانی حقوق بشر در یک سخنرانی بار دیگر به دروغ درباره اهمیت رعایت حقوق بشر و اطلاعیه جهانی حقوق بشر صحبت کرد. اما واقعیت این است که او و رجوی در تشکیلات مجاهدین خلق آنچه در اطلاعیه جهانی حقوق بشر آمده است را نقض کرده و به لگد مال کردن مفاد این اطلاعیه ادامه می دهند.
… * ماده 9 : هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد.
اما در تشکیلات مجاهدین خلق اعضای ناراضی و خواهان جدایی را به محاکمه کشانده و کم نبودند اعضایی که بدلیل درخواست جدایی در زندان هایی که در قرارگاه اشرف ایجاد شده بود محبوس شدند.
* ماده 10 : هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی علنی و عادلانه توسط دادگاهی بی طرف و مستقل است تا در برابر هرگونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.
در تشکیلات مجاهدین خلق قسمتی به نام قضایی وجود داشت که مسئولیتش محاکمه اعضای ناراضی بود؟ در محاکمه اعضای ناراضی نه خبری از وکیل مدافع بود و نه به او اجازه می دادند حرفی در دفاع از خود بزند….
به مناسبت روز جهانی حقوق بشر
اعلامیه رسمی انجمن نجات در آلبانی
به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، گروهی بیش از 80 شهروند آلبانیایی در یکی از کافه های منطقه فرسکو در تیرانا بالا تجمع کردند. این جلسه به منظور بزرگداشت از این روز و همچنان بررسی وضعیت نگران کننده و نقض حقوق اساسی اعضای مستقر در اردوگاه مانزا برگزار شد.
در آغاز این تجمع آقای آلدو سولولاری، رئیس انجمن نجات در آلبانی، پس از تبریک روز جهانی حقوق بشر به حاضران، نقض ابتدایی ترین حقوق بشر علیه اعضای اردوگاه مانزا را توضیح داد. او تأکید کرد که افراد داخل اردوگاه تحت فشار روانی و محدودیت های انسانی شدید قرار دارند و افزود: “این افراد به حمایت همه ما نیاز دارند و ما باید صدای آنها در جامعه و موسسات بین المللی باشیم.”
تجمع با شرکت فعال بیش از ۸۰ شهروند برگزار شد که بر ضرورت آگاهی دهی و حمایت از حقوق بشری اعضای اردوگاه مانزا تاکید کردند.
دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه
فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول
آقای محمدرضا مبین: … من وارد یکی از خطرناک ترین مناطق جهان شده بودم و هرگز در مخیله ام نمی گنجید که خروج ممنوع است ، من تا آخر عمر اینجا در تجردی اجباری و قطع از خانواده و عزیزانم، باید در گرمای بالای 50 درجه باید آنقدر روی توپ و تانک ها کیسه کشی کنم تا بیافتم، بیهوش شدن حین کار در شرایط بسیار سخت در سازمان، یک ارزش مجاهدی بود، تحسین برانگیز بود، فداکاری در اوج بود، حالا کیسه کشی تانک های کهنه ی اهدائی ارتش صدام حسین که همگی بیشتر از من سن داشتند، تانک ها و توپ ها همه از دور خارج شده بودند، چه جذابیتی داشت ، من نمیدانم !
من ابدا حس نمی کردم که به کجا وارد شدم، به چه مهلکه ی پربلائی آمدم، همه چیز آن روزهای اول برایم رنگ دیگری داشت. من ابدا نمی دانستم سازمان تمام اعضای منتقد و مخالف را زندانی و شکنجه می کند. تا حد مرگ و حتی بسا بالاتر از آن.
من رویاهای زیاد و بلند پروازانه ای در سر داشتم، فکر می کردم فداکاری برای خلق و آزادی فردای ایران ، فقط با مجاهدین خلق قابل تحقق است.برایم دو یا سه نشست گذاشتند و در فرم های زیادی از من امضاء گرفتند، می خواستند تا حقایق سازمان را ندیدم و نشنیدم، همه ی امضاها را از من بگیرند. من هم سرم داغ بود و هرچه می دادند، نخوانده و نفهمیده امضاء می کردم. غافل از اینکه اسناد بردگی و زندانی شدن خودم را امضاء می کنم، در ته چهره ی برخی از آنها می دیدم که متعجب هستند از این همه حس خوب و پاک درونی در من! اما هرگز نمی دانستم که همه به دید یک نفوذی وزارت اطلاعات به من نگاه می کنند و خیلی مواظب هستند که دست از پا خطا نکنم….
کودکان قربانی ایدئولوژی
بررسی جدایی، بیعاطفگی و مغزشویی در سازمان مجاهدین خلق
یکی از تاریکترین و کمتر پرداختهشدهترین ابعاد جنایات سازمان تروریستی مجاهدین خلق، سرنوشت کودکانی است که در دهههای گذشته به طور سیستماتیک از پدر و مادر خود جدا شدند و به کشورهای اروپایی و آمریکای منتقل گردیدند. این اقدام که تحت عناوینی چون “حفاظت از کودکان” یا “آیندهسازی انقلابی” توجیه میشد، در عمل بخشی از یک پروژه سازمانیافته و ایدئولوژیک بود که پیامدهای عمیق روانی و انسانی برای این کودکان به همراه داشت.
جدایی اجباری و فروپاشی پیوندهای عاطفی
سرپرستان ایدئولوژیک و بیعاطفگی سازمانیافته
کودک آزاری پنهان و آشکار
مغزشویی تدریجی و پروژه بازگرداندن به کمپها
پیامدهای بلند مدت انسانی و روانی
… آنچه بر کودکان جداشده از خانواده در چارچوب تشکیلات منحرف مجاهدین خلق گذشته است، صرفاً یک خطای فردی یا موردی نیست؛ بلکه نتیجه یک سیستم ایدئولوژیک بسته، بیرحم و ضدانسانی است که کودک را نه بهعنوان یک انسان مستقل، بلکه بهعنوان ابزار آینده تشکیلات مینگریست. پرداختن به این تجربهها، شنیدن صدای قربانیان و مستندسازی این واقعیتها، گامی ضروری برای روشن شدن ابعاد پنهان نقض حقوق کودک در این سازمان و جلوگیری از تکرار چنین فجایعی در آینده است.
*سه شنبه 25 آذر
در این روز 7 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
ورود به قرارگاه
فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت دوم
آقای محمد رضا مبین: … همه ی سئوالها وقتی جواب پیدا کرد که خودم در مهرماه 1376 به سلول انفرادی برده شدم، به یکباره همه ی رنگها، رنگ باخت، سفیدی ها سیاه شد، همه چیز خاکستری شد، ضرب و شتم ها شروع شد، پذیرائی با پوتین و لگد آغاز شد…
بله ، مهمانی تمام شده بود!
واقعیت های سرسخت مناسبات غیر انسانی سازمان سرباز کرده بود، تعارفات معمول از بین رفته بود ، فحش و فحش کاری به ما شروع شد… بازجوئی های شبانه آغاز شد… پروسه نویسی های چند باره در سلول انفرادی و به دنبال آن بازجوئی ها مکرر شروع شد…
بله ما فریب خورده بودیم و اسیر ساده انگاریها و خیالات موهوم خود شده بودیم. چهره ی اصلی و فوق خشن سازمان بیرون زده بود. دیگر راه خروجی متصور نبود. روزنه ای از امید وجود نداشت، فریاد رسی هم نبود، قطره ای آزادی نبود، ذره ای انسانیت وجود نداشت، حقوق بشرهم که دیگر اصلا وجود نداشت.
ما با مشت آهنین تشکیلات و مسعود رجوی مواجه شده بودیم. خودکشی ها ، خودسوزی ها ، رگ زدن ها، زدو خوردها و … همه چیز آغاز شده بود.
سران تشکیلات می گفتند:
“برادر مسعود گفته: مبارزه ی ما جهاد اکبر است، فرار از جهاد اکبرهم گناهی کبیره و نابخشودنی است، بحث دو دستگاه است، دستگاه توحیدی ما و دستگاه خمینی، ما به زور هم شده شما را از دهان { آیت الله} خمینی بیرون خواهیم کشید و ما نباید اجازه بدهیم که تو از این جهاداکبر فرار کنی”!
10 سال طول کشید ، تا من از این ” جهاد اکبر” زوری خلاص شوم، عمر و جوانی ام رفت، خانواده ام بعد از سالها بی خبری ، از حضور من در آن ” قرارگاه ” قرون وسطائی مطلع شدند….
حمایت برخی نمایندگان پارلمان اروپا از مجاهدین خلق
تطمیع مالی نمایندگان پارلمان اروپا برای پشتیبانی از تشکیلات مریم رجوی
… مجاهدین خلق به طور فعال سیاستمداران و نهادهای اروپایی را لابی کرده و خود را به عنوان یک جایگزین دموکراتیک برای حکومت ایران معرفی کرده است. این تلاش لابیگری شامل دعوت از اعضای پارلمان اروپا به رویدادهای آنها و به پایگاههایشان در فرانسه و آلبانی بوده است. فعالیتهای لابیگری و روابط عمومی مجاهدین خلق اغلب شامل پرداخت دستمزد به افراد برای شرکت در رویدادها، نوشتن در رسانهها و حمایت از آنها میشود.
منتقدان، از جمله اعضای سابق و سازمانهای حقوق بشری، پیوسته مجاهدین خلق را به نقض شدید حقوق بشر، از جمله شکنجههای روانی و جسمی، طلاقهای اجباری و انزوا از دنیای خارج در اردوگاههایشان متهم کردهاند. تلاشهای لابیگری گسترده و با بودجه خوب مجاهدین خلق در دولت ایالات متحده بارها توسط رسانههای مستقل تأیید شده است. تعداد زیادی از روزنامهها و رسانهها، گزارشها و تحلیلهای پژوهشی و مستندی منتشر کردند که نشان میدهد سیاستمداران مختلف آمریکایی برای سخنرانی در رویدادهای مجاهدین خلق، مبالغ هنگفتی حقالزحمه دریافت کردهاند.
… مجاهدین خلق از طریق سازمانهای پوششی مختلف خود، در واقع مبالغ قابل توجهی را صرف فعالیتهای لابیگری در اروپا و ایالات متحده کرده است. در واقع، این گروه از منابع مالی قابل توجه خود برای تأثیرگذاری بر سیاستمداران استفاده میکند. فعالیتهای آنها بر بهبود دادن وجهه گروه، ترویج روایت خود از حوادث تاریخی و مفاهیم و جلب حمایت سیاسی متمرکز است.

