دل نوشته ای از زهرا کریمی
خدایا، اگر می خواهی عمری طولانی به من دهی تا نابودی رجوی وخاندانش را ببینم، پس یاریم کن واین اشکها را با رهایی خواهرم از بند فرقه رجوی از من بگیر تا بتوانم در راهی که در پیش گرفته ام استوار و مقاوم بمانم و تا نابود کامل این فرقه وآزادی تمام اسرای آن از پای ننشینم.
فعالیت های فرقه رجوی در اشرف بعد از سقوط صدام – قسمت دوم
برای جذب نیرو از خود عراقی ها استفاده می کردند. بعنوان مثال یک ابو عثمانی بود از شهر کرکوک عراق، ابتدا به او گفته بودند یک ماشین نوشابه بیاورد. ابو عثمان این کار را کرد. و پول خوبی به او دادند. و بعد به ابو عثمان گفته بودند اگر هر نفر عادی بیاوری داخل اشرف، 10000 دینار و اگر نفر سیاسی بیاوری پولی که می گیری بستگی به رتبه سیاسی آن شخص دارد، از 30000 دینار به بالا پول می دهیم و کم کم درخواست ها فرقه از او بیشتر و سخت تر می شد.وقتی که به ابو عثمان اعتماد می کردند فرقه رجوی اسم اشخاص خاصی را به او می دادند تا آنها را به اشرف بیاورد.
درخواست کمک خانواده کریمی از مجامع بین المللی
اکنون مدت سی سال است که هیچ خبری از سلامتی ایشان نداریم. دو بار به کشور عراق سفر نموده ایم ولی متاسفانه موفق به دیدارش نشدیم. اکنون از شما سرور گرامی تقاضای عاجزانه داریم زمینه دیدار و ملاقات فرزندمان را فراهم نموده
نامه خواهری چشم انتظار به صدیقه کریمی
صدیقه عزیز، امیدوارم که حالت خوب بوده و شاد و سرحال باشی.همه ی افراد خانواده جویای احوالت هستند و برای دیدنت لحظه شماری میکنند و سلام زیادی برایت میرسانند.عرض تبریک و خوشحالی به جهت اینکه شنیدیم از سرزمین پر مخاطره و خطرناک عراق نجات یافته ای (هرچند با تاخیر زیاد چرا که فرقه رجوی انتقال شما به آلبانی را اعلام نمی کند که این هم یکی دیگر از ترفندهای فرقه ای رجوی می باشد) و حداقل در امنیت و آرامش به زندگی ات ادامه خواهی داد
فعالیت های فرقه رجوی در اشرف بعد از سقوط صدام – قسمت اول
بعد از سقوط صدام رجوی به دنبال راهی بود که به نیروهایش روحیه بدهد. چون دیگه صدامی نبود که رجوی را حمایت کند. و در واقع رجوی بلحاظ سیاسی و نظامی مرده ای بیش نبود. ما از روی پیامهایی که رجوی می فرستاد. ومسئولین برای ما می خواندند دریافتیم. که او به دنبال مشغول کردن و روحیه دادن به ما است و از طرف دیگر برای خودش یک پشتیبانی از گروه های منطقه پیدا کند. در پیام های نوشتاری یا صوتی و یا به شکل کال کنفرانس برای ما می آمد رجوی می گفت: برای حفظ اشرف باید دست به هر کاری زد.
حمایت انجمن نجات خراسان رضوی از اقدام مجلس عراق در رابطه با دیدار خانواده ها با عزیزانشان
انجمن نجات خراسان رضوی با پشتیبانی از این خواسته به حق خانواده ها در ملاقات ها مبنی بر دیدار و کسب خبر از عزیزانشان و تأکید این که عراق جای امنی برای فرزندانشان نیست و می بایست هرچه زودتر از این کشور خارج شده و به کشور ثالثی بروند از نمایندگان مجلس عراق در خواست دارد که حق مسلم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان بعد از سالیان دراز را به رسمیت بشناسد و این بهانه واهی فرقه رجوی که آنان همگی با هم نمیخواهند بستگان خود را ببینند را قبول نکند چرا که به این بهانه واهی نمیشود این حق مسلم را از این خانواده ها گرفت.
نامه یک خواهر چشم به راه خطاب به رجوی
هرچه فکرمی کنم متوجه نمی شوم منظور از سازمان آزادیبخش مجاهدین خلق چه رابطه ای با کارها و حرف های رجوی دارد.کدام آزادی را به دیگران بخشیده است؟ و کدام مجاهدتی دارد؟ آزادی یعنی در حد توان شرایط و ابزار زندگی را برای دیگران فراهم کنی نه اینکه آنها را از همه چیزهایی که باید داشته باشند محروم کنی به عناوین مختلف، دروغ، وعده های پوچ و بی اساس آنها را فریب داده و در بند نگه داشته ای تا از وجود آنها به نفع خودت بهره برداری کنی.
مبارزه یا مزدور و آلت دست دشمن ایران بودن؟!
تو که می دانی کسی برایت جز مشتی پیرمرد و پیرزن و افرادی افسرده و سردرگم نمانده که دو باره لاف به گزاف بزنی و دم از جنگ صد برابر بزنی. امروز حرف ها گنده تر از دهانت بیرون میاد، نکنه هوای کارزار سرنگونی شماره هزار را هم داری ای ابله همه ما جدا شده ها می دانیم و تجربه کردیم که آخر خط دست به کشتن افراد نا آگاه داخل لیبرتی زدی تا کمی از شکست استراتژی جنگ به اصطلاح آزادیبخشت کم کنی. بله این بار هم تعدادی قربانی شدند که بتوانی مقداری با مظلوم نمایی هرچند بی مقدار برای خودت اعتبار کسب کنی. امروز همه می دانند که افراد دربند و زنجیر لیبرتی افرادی بی گناه و آسیب پذیرند.
نامه خانواده های خراسان رضوی به مجامع بین المللی
ما این نامه را در مورد حمله مرگبار به لیبرتی در 7 آبان 1394 برابر با29 اکتبر2015 و اظهارات شوکه کننده و جنون آمیز رجوی که همچنان بر طبل خشونت و ویرانی می کوبد و با بی شرمی و بی شرفی تمام ما خانواده ها را مسبب و زمینه ساز این حمله می داند برای شما می نویسیم شما می دانید رجوی از فرط ناتوانی درتلاش برای فرافکنی، حضور پدران و مادران پیری را که بعد از سالیان خواستار دیداری هر چند کوتاه با عزیزانشان بوده و هستند را زمینه ساز این حمله عنوان کرده است.
به کجا و به کی شکایت کنم از رجوی خائن
کجایند مدعیان حقوق بشر، مگر نمی بینند که چطور رجوی فرزندان ما را قربانی هوس های جنون آمیزش می کند! رجوی چرا اجازه خروج فرزندان ما از عراق را نمی دهد؟! در حالیکه خودش و همسر هوس بازش در خارج در عیش و نوش مشغولند.
در خواست کمک خانواده های میش مست و دامرودی از مجامع بین المللی
بدینوسیله پیشاپیش از لطف ومرحمت دست اندرکاران کمیساریا ممنونم، امیدوارم مطالب ارسالی اینجانب پس از سی و پنج سال که متاسفانه پدر خود را ندیده ام شما را خسته نکند، به خدا هرگاه خبری ویا راهی برای ارتباط با پدرم میسر میگردد چنان خوشحال میشوم که حد ندارد وپیگیر ان امور را بی حد دعا می نمایم، آخر من هرگز پدرم را ندیده ام ومن که تنها فرزند ایشان هستم
درد دل با دوست قدیمی رسول کریم دادی
اما من می دانم شما در طی این سالیان که در لیبرتی هستی فرمانده مستقیم نداشتی و همیشه بدلیل این که از محفل های شما می ترسیدند شما را از بقیه افراد جدا نگه می داشتند و تک وتنها بودی، در انبار وسایل استقراری جایی که جز وسایل و مواد مصرفی بی جان چیزی و یا کسی با شما نبود. و خودتان هم احساس می کردید که شما را عمدا چنین سازماندهی می کردند که با کسی در تماس نباشی.