رهائی از دید مسعود و مریم رجوی
رجوی رهائی را در ذوب کامل افراد در اعتقادات کذایی خودش می داند، به عنوان نمونه از جمله اعتقادات رجوی طلاق های اجباری و طرد خانواده و فرزند بوده است، حال هرکس در این معیار طلاق از همسر خود و رها نمودن خانواده و فرزندان پیش قدم تر باشد و از سوی دیگر سر سپرده تر به رجوی گردد از دید رجوی رهاتر است
عوامفریبی مریم قجر در قالب پیام نوروزی
البته چیزی که برای همه روشن شده سال گذشته سال مقاومت و پیروزی مردم ایران در مقابل دشمنان بوده آنان سعی داشتند در انتخابات فتنه دیگری راه بیندازند ولی با شرکت گسترده مردم در این انتخابات مشت محکمی به یاوه گویی مریم و حامیان اسرائیلی وی زدند
جنون قدرت طلبی رجوی و خشونت ایدئولوژیک ـ قسمت اول
من اعلام جدایی از فرقه رجوی را کردم. مسئولین فرقه مدت ۵ روز مرا در بنگالی نگهداری کردند و تحت فشار قرار دادند تا از تصمیمی که برای برای خروج از لیبرتی گرفته ام صرف نظر کنم. ولی من پایم را توی یک کفش کردم که نمی خواهم به حرفهای شما گوش بدهم. بعد از ۵ روز من را تحویل کمیساریای عالی پناهندگان دادند. اطراف بنگال نگهبان گذاشته بودند و نگهبانان هم از فرماندهان مجاهدین بودند.
پلاکارد مریم رجوی و سال سرنگونی چه شد؟
ابتدای سال نود و دو، مریم رجوی در حالی که پلاکاردی در دست گرفته بود که روی آن عبارت «سال ۹۲ سال سرنگونی» نوشته بود، در تلویزیون ظاهر شد. این تصویر بسیار مضحک، که طبق یک تحلیل آبکی و دروغین از شرایط روز ایران صورت گرفته بود، یادآور نوروزهای سی سال گذشته بود که وعده سرنگونی داده می شد و هرگز محقق نمی شد. سال ۹۲ نیز …
مراسم عید ما و مراسم عید آنها!
… سران فرقه رجوی رذل زنباره بطور خاص زنان حرمسرای رجوی به هر بهانه ای سعی می کردند برنامه های رنگارنگی را برای سربازان امریکایی ترتیب بدهند و در ان برنامه ها با تجربه و الهام از حرمسرای رجوی رذل زنباره اینبار سران فرقه در اردوگاه بد نام اشرف زنان و دختران نگون بخت مجبور می کردند تا هر کدام بر سرمیز سربازان امریکایی بشینند و
در خواست تحقیق از بن امرسون گزارشگر ویژه حقوق بشر
توجه شما را به چند نکته خلاصه از موارد یاد شده جلب مینمایم ۱) عدم حق خروج از این سازمان ۲) اجبار در پذیرفتن ایدو لوژی مذهبی این فرقه سکت و فناتیک ۳) عدم دسترسی به رسانه های جمعی. که فقط از طریق کاست و کنترل شده ارائه می شد و گوش دادن به رادیو یا داشتن رادیو بشدت مجازات بهمراه داشت ۴) عدم حق ارتباط با خانواده در طول این سالیان و
نامه انجمن زنان به خام رژین دفورژ در مورد توجه به عوام فریبی مریم رجوی
آیا هیچ وقت مریم رجوی به شما گفته است که زنان شورای رهبری که عکسهای کشته شده هایش را به شما نشان داده یا بایستی با آن سازمان کار کنند وگرنه باید بمیرند؟ و تحت نظارت همین مریم رجوی و خیلی ها از جمله دوتن از اعضای بالائی آنها به نامهای مهری موسوی و مینو فتحعلی به کام مرگ فرستاده شدند. آیا مریم رجوی به شما گفته است که یک مطیع و گوش به فرمان و کوک شده
انعکاسی از اضمحلال مجاهدین خلق در سال ۹۳
سالی که گذشت سازمان یکی از ارکان تبلیغی و توطئه و نفرت آور برای مردم یعنی قرارگاه اشرف را با ۵۲ کشته و ۴۸ اسیر که به کمپ لیبرتی منتقل شدند از دست داد. گیتی گیوه چیان، فرمانده اطلاعات سازمان و معاون مرد ایشان در این حمله نیروهای عراقی به همراه تعداد زیادی از مسئولین بسیار مهم سازمان از جمله مهدی فتح الله نژاد – ژیلا طلوع، زهره قائمی
نامه سرگشاده آقای کریم غلامی به خانم رژین دوفورژ
خانم رژین دوفورژ، من به مدت ۲۵ سال عضو مجاهدین خلق بودم و از سن ۱۶ سالگی در کنار مجاهدین با حکومت ایران جنگیدم و بهترین سالهای عمرم را صرف مبارزه با رژیم حاکم بر ایران کردم و در این راه مجروح شدم و سالیان است که روی صندلی چرخدار زندگی می کنم. من خدماتی به سازمان مجاهدین کرده ام که کسی از آن خبر ندارد. ولی با این حال من بارها در سازمان
موارد نقض حقوق بشر در فرقه رجوی
چندی پیش در مقر اروپایی سازمان ملل در شهر ژنو سوئیس اجلاس سالیانه برسی وضعیت حقوق بشر در کشور ها برگزار شد و به همین مناسبت اعضای جداشده سازمان مجاهدین و انجمنهای فعال حقوق بشری و عده ای از منتقدین فرقه رجوی آکسیون اعتراضی در جلوی مقر سازمان ملل در ژنو برگزار کردند وبه افشاگری علیه فرقه رجوی و موارد نقض فاحش حقوق بشر در این…
نقدی به مقاله آقای حنیف حیدرنژاد
آیا وقتی آغاز سخن با قلب واقعیت شروع شده باشد، می توان تا پایان راه کژروی نداشت؟ می پرسید کجا واقعیت را پوشانده و قلب کرده اید؟ یکبار دیگر مطلب خود را بخوانید، شما شروع انتقاد علنی به مسعود و مریم رجوی را اردیبهشت 1392 با محوریت آقای ایرج مصداقی عنوان کرده اید! آیا حقیقتاً اینگونه است؟ آیا طی سالها پیش از آن هیچ انتقاد علنی به شخص رجوی ها توسط جداشدگان انجام نگرفته بود؟ آیا شما نیز تاریخ را به دلخواه خویش سازمان می دهید؟
در امر نقض حقوق بشر در مجاهدین خلق، فرقه رجوی، تحقیق کنید
من کریم غلامی یکی از اعضاء و مسئولین سازمان مجاهدین بودم که به مدت ۲۵ سال در این سازمان فعالیت می کردم. من در سال ۱۳۶۷ (۱۹۸۸) در یکی از عملیات های نظامی این سازمان از ناحیه نخاع مورد اصابت ترکش توپ قرار گرفتم و از ناحیه کمر به پایین، فلج شدم. برادر بزرگترم در یکی دیگر از عملیات های سازمان مجاهدین زخمی و اسیر و در شهر کرمانشاه اعدام

