کشتی به گل نشسته رجوی
رجوی همیشه در نشست های عمومی و لایه ای، پادگان اشرف را کشتی نجات مردم ایران می نامید! در نشست ها می گفت که فقط همین کشتی است که می تواند به مردم ایران کمک کند. این کشتی در دوران پدر خوانده رجوی (صدام) دورانی داشت. مثل کشتی های دُزدان دریایی برای خودش می تازید […]
خانواده| بزرگترین نعمتی که رجوی از افراد حاضر در فرقه اش دریغ کرد
خانواده یعنی عشق، آرامش. خانواده هدیه خداوند است برای بندگان. خانواده نیاز تک تک انسان هاست. خانواده تکیه گاه و مایه سلامت روان افراد است. رجوی هیچگاه برای افراد حاضر در تشکیلاتش هیچ حقی قائل نبوده است. زمانی هم که خانواده را دشمن فرقه پوسیده اش دید، به راحتی آن را ممنوع کرد. در تشکیلات […]
سوء استفاده رجوی از زنان سازمان برای فریب و جذب نیرو
سازمان مجاهدین خلق داعیه دفاع از حقوق زنان و ارزش به زن و مقام زن را دارد و در بوق و کرنا کرده و می کند که به زنان در تشکیلاتش ارزش و بها داده و اکثر مسئولیت های بالای تشکیلاتی را به زنان حاضر در سازمان می دهند. اما با مروری اجمالی بر تاریخچه […]
برشی از جنایات محمد سادات دربندی – متهم ردیف ۷۸ دادگاه مجاهدین خلق
محمد سادات دربندی یکی از جنایتکاران در فرقه رجوی است. در دوران جنگ او مسئول اُردوگاه های سازمان؛ محلی که اسیران جنگی را نگه داری می کردند، بود. زمانی که من اسیر سازمان شدم هر هفته برای اسیران جنگی در اُردوگاهی بنام سردار نشست می گذاشت و می گفت اگر شما به ایران برگردید همه […]
به جرم خواندن روزنامه های عراقی مرا بازجویی کردند
به خاطر می آورم در پادگان اشرف در عراق یک روز مشغول کار بودم که مسئول ارکان به من گفت: ستاد فرماندهی مقر یک سری کارهای تاسیساتی دارد که باید بروی انجام دهی. کارم را تعطیل کردم و جعبه ابزار را گذاشتم در خودروی آیفای تاسیسات و رفتم کارهای به اصطلاح ستاد فرماندهی را انجام […]
ماجرای سالن تلویزیون در مقر مجاهدین خلق
قبل از انقلاب من در آوردی مریم رجوی در یکی از نشست های عمومی رجوی در سالن اجتماعات پادگان اشرف چند نفری از اروپا آمده بودند، پشت میکروفن رفتند و به رجوی گفتند: برادر ما تازه از اروپا آمده ایم. در اروپا نفرات شما تبلیغات خیلی خوبی در رابطه با ارتش می کردند و به […]
خاطرات فواد بصری از فرشته یگانه متهم ردیف ۴۲ دادگاه مجاهدین
من خاطرات خوبی از این زن ندارم و قبلا اشاره ای به شیوه برخورد آن در فرقه رجوی کرده بودم. او تشنه به خون خانواده هاست. سال 1382 در پادگان اشرف خانواده من به ملاقاتم آمدند. در مقر به من اطلاع دادند که خانواده ام آمده اند و الان در محوطه روابط هستند. و گفتند […]
پشت پرده شادی و خنده های زنان در فرقه رجوی
فشار بر زنان در فرقه رجوی مضاعف است. آنها حرفهای ناگفته خود یا تناقضات خودشان را نمی توانند مطرح کنند. اگر در نشست جمعی زنان تناقضات خودشان را مطرح می کردند با پرخاشگری جمع و بد و بیراه مواجه می شدند. من در ارکان بودم و بیشتر مواقع در آشپزخانه مقر خودم را مشغول کار […]
پیام تبریک فواد بصری به علی محمد رحیمی
دوست عزیز آقای علی محمد رحیمی سلام آزادی شما را بعد از 34 سال اسارت در فرقه منحوس رجوی، تبریک می گویم. امیدوارم آینده خوبی داشته باشید و در زندگی همیشه موفق باشید. من و شما و تمامی جداشدگان از فرقه رجوی، قربانی هستیم. و هر فردی که از فرقه رجوی جدا شود یک تو […]
خاطره ای از مرتضی اسماعیلیان، متهم ردیف ۲۹ دادگاه مجاهدین خلق
در بین متهمین دادگاه مجاهدین خلق چشمم به اسم مرتضی اسماعیلیان با نام مستعار منصور افتاد. متهم ردیف 29. اسمش را که دیدم خاطره ای از او در ذهنم تازه شد که شنیدن آن خالی از لطف نیست: در عملیات مروارید، یعنی عملیاتی که اکراد عراقی به دست نیروهای مجاهدین خلق و در حمایت از […]
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت بیست و سوم
در قسمت قبل از تماسم با خانواده گفتم و اینکه به آنها گفتم نمی دانم چه زمانی نزد شما بیایم. بعد از چندین سال توانسته بودم چند دقیقه ای با خانواده ام تلفنی صحبت کنم و از این بابت خیلی خوشحال بودم. در کمپ تیف زمان می گذشت و با دوستانم سرگرم بودم. فردی به […]
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت بیست و دوم
در قسمت قبل از محدودیت هایی که در مقر داشتیم گفتم. نمی توانستیم در مقر تکان بخوریم نفرات در مقر را به هر لحاظ کنترل می کردند. با این وجود گاهی کنترل نفرات از دستشان خارج می شد و باز هم خبر می رسید که بعضی از نفرات فرار کردند. نشست ها ادامه داشت و […]