این نیز بگذرد!

"هجرت بزرگ، در کانونِ کهکشانِ راه سرنگونى" نام نوشته ایست که بنام سعید سجادى در رسانه های فرقه ی رجوی منتشر شده که در آن میخوانیم:

"هر ساله، کهکشانى از انسانهاى آزادیخواه در گِرد مقاومت و رهبرى آن در پاریس جمع شده تا مسئله  خاصى را از مقاومت حل کنند. در طول سالیان، صورت مسئله عمدتاً حول تأمین امنیت فیزیکى و حقوقى براى اعضاء مقاومت و حفظ تشکیلات آن شکل میگرفته است. اما امسال اهداف مقاومت داراى مدارى کیفاً متفاوت با گذشته است. مقاومت خود سفت و سخت، همچون کوهى استوار است. صورت مسئله او الان، فقط شتاب دادنِ کیفى به پروسه سرنگونى رژیم است و بس ".

 برابر سوابق موجود، ستاره ها؟؟!! و اجزای تشکیل دهنده ی این کهکشان ها، تعدادی از اعضای مسخ شده از خصوصیات انسانی فرقه ی رجوی هستند ولی اکثریت را انصافا جویندگان کار کشورهای فقیر تشکیل میدهند که دریافت چند وعده غذای گرم و بلیط هواپیما وقطار و اقامت  مفت و مجانی چند روزه در هتل های لوکس به همراه پول توجیبی مختصری که دریافت میکنند، غنیمت بزرگی برای آنها بشمار میرود و در این جمع شدن ها چیزی حل نمیشود باستثنای تعاریف و قربان صدقه رفتن ها برای مسعود و مریم و زانو زدن در برابر دشمنان " خلق قهرمان ایران " که کرم نموده به ایران حمله کرده وبعد از قتل عام این خلق قهرمان، مریم ومسعود را به تل های خاکستری باقیمانده ازتهران برسانند!!

ظاهرا مشکلات کمی باند رجوی برای سرنگونی مهیاست که احتیاج به تبدیل این کمیت به کیفیت دارد!!

من هرچه بر ذهن خود فشار آوردم، وجود چنین کمیتی را در نیافتم و ناچارم باین نتیجه برسم که واحد اندازه گیری رجوی ها در حد " اپسیلون " است ومثلا میگویند ما هزارها اپسیلون ظرفیت داریم که دراین صورت ایرادی برآنان وارد نیست!

همچنین:

" سه عامل باعث شده که مقاومت رویکرد و انتظاراتى متفاوت از این کهکشان داشته باشد: اول، مجموعه بحرانهاى بنیادى و استراتژیک که بصورت فزاینده رژیم را در کام خود فرو میبرند؛ دوم، تضعیف کیفى سیاست بین المللى مماشات؛ و سوم، هجرت بزرگ تشکیلات مجاهدین ".

شما میتوانید توقعات خود را ازاین خیمه شب بازی ها داشته باشید اما بعد ازاتمام این نمایشات وفیل هوا کردن ها، خاموش شدن چراغ های پرزرق وبرق وترکیدن بادکنک های رنگارنگ، چیزی را برخاکستر این رقص وپایکوبی های هیستریک وار، مشاهده نخواهیم کرد، چنانکه درگذشته هم نکردیم!

بحرانهای مورد شرح شما، خاص دنیای تک قطبی است که با زوال تدریجی این نظام- که روندش آغاز شده – فروکش خواهد کرد.

درسیاست بین المللی هم چیز قابل توجهی روی نداده و آنچه چشمگیرتر شده واتفاقا برخلاف میل رجوی هاست، سرسختی ومقاومت جبهه ی مقابل دربرابر جبهه ی سلطه وتابعیت است واین جبهه ی مقاومت اخیر، پیروزی های قابل تاملی هم داشته است!

ثالثا، مجاهدی درکار نبوده که هجرت هم کرده باشد و آنچه  که مجبور به مسافرت شد، اسرای رجوی بود که باهمت خانواده ها، از یک توفیق جبری بهره مند شد!

نیز:

"… این هجرت، به راستى که نقطه ثقل و کانون این کهکشان مى باشد. این محوریترین عامل کیفى آزاد شدهِ مقاومت و نیاز براى پیشبرد جهشى خط سرنگونى در کهکشان امسال است. این هجرت، آزاد کننده نیروى محورى براى شکل و جهت دادن به امر مقدس سرنگونى در روز سرنگونى- و قبل و بعد از آن، است ".

این حرف درسطح یک ادعای غیر قابل ثبوت است وآلبانی نزدیک تر از عراق، به ایران نیست و چرا باید سیاهی لشکر رجوی، ازفاصله ی دورتر میتواند درامور کشور تاثیر گذارتر باشد؟!

این هجرت شبیه هجرت بزرگ تاریخی نیست که شماها درصدد قرینه سازی تاریخی وسوء استفاده ازآن هستید!!

آن هجرت تاریخی مورد بحث، اهالی محل جدید را با نهضت همگام کرد وآیا مردم آلبانی هم با شما همگام شده و به همراه شما به ایران خواهند آمد و بهمراه شما صاحب تاج وتخت خواهند شد که اینگونه حرف میزنید؟!

نوید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا