دویست نفر ، نگهبان قلعه!

پس از جابجایی نفرات به بغداد دریک کمپ موقت وترانزیت به نام لیبرتی، مال واموال زیادی در قلعه اشرف به جا ماند. پس از بحث های زیادی که صورت گرفت درچند نشست سر باقی گذاشتن تعدادی به عنوان نگهبان برای وسایل جامانده در اشرف بحث شد وگفته شد هرکس از سر ضرورت ایدئولوژیکی خود درخواست بنویسد که جزو دویست نفری باشد که به عنوان نگهبان درقلعه اشرف باقی بماند. البته این نشست ها سوری بوده وموضوع درخواست نوشتن فقط برای به جنب وجوش انداختن نفرات بود.
دریک نشست مسئولین که برای مشخص کردن نفراتی که به عنوان نگهبان اموال گذاشته شد به این نتیجه رسیدند که تعدادی از فرماندهان ایدئولوژیک را بگذارند وهمراه آنها نفراتی که سابقه زیادی داشتند ولی با خط وخطوط زاویه داشتند را نگه دارند وبه نحوی می خواستند از آنها راحت شوند را برای این کار انتخاب کردند واز آنها خواستند که برگه درخواست بنویسند تا آنها را جزء دویست نفر نگهبان در قلعه اشرف نگهداری کنند. تعدادی از نفرات از این موضوع بو بردند ودرخواست ننوشتند وقبول نکردند که درقلعه اشرف بمانند که مارک وبرچسب خوردند که شما زندگی طلب هستید وازجان خود می ترسید ولیاقت وشایستگی ندارید.
این بحث ها ونشست ها بیش از دوهفته طول کشید. دویست نفر مشخص شدند ولی دولت عراق وکمیساریا با دویست نفرموافقت نکرد وقرار شد فقط صد نفر باقی بمانند که صد ویک نفر اوکی شد برای نگهداری اموال بمانند.
مسئولین سازمان خیلی خوشحال بودند که ازشرتعدای از افراد با سابقه که مسئله دار وزاویه با خط وخطوط سازمان دارند دراین ترکیب هستند واز شرآنها راحت می شوند شادی می کردند وبرای این ترکیب اسم لشگر فدایی یا لشگر صدویک گذاشتند.
درمدتی که آنجا بودند روزانه شش الی هفت نشست روزانه داشتند که کسی وقت آزاد نداشته باشد که فکر کند. از طرفی امکانات رفاهی وبرنامه غذایی مرتب برای آنها ریخته شده بود حتی به هرکدام از نفرات یک خودرو برای ترددات روزانه داده شده بود تا نفر دیگر به چیزی فکر نکند وازبودن در لشگر فدایی لذت ببرد. چون مسئولین سازمان می دانست چند صباحی بیشتر این افراد زنده نیستند. تا روز ده شهریور که روز حمله رسید.
تعدادی که باید از بین می رفتند واسامی آنها به بالای سازمان می رسید به آنها فرمان داده شد که هرکجا توانستید مخفی شوید. نتیجه لازم به دست آمد. ازهمان صبح تلویزیون مجاهدین ملقب به سیمای آزادی شروع به مظلوم نمایی می کند که نفرات را قتل عام کردند برسید بقیه کشته نشوند. درصورتیکه نفراتی که باید کشته می شدند از بین رفته بودند ودیگر نفرزاویه دار باقی نمانده است.
با میانجیگری امریکا وکمیساریا قضیه تمام شد وافراد ایدئولوژیک که تعیین شده بودند سالم ماندند وبعد از چهار روز آن افراد به لیبرتی منتقل شدند وبرای استقبال از این افراد جشن مفصلی گرفته شد.
پس از ورود نجات یافتگان قلعه اشرف این افراد به مدت یک ماه ونیم درقرنطینه نگهداری شدند تا دوهفته اول از آنها خواسته شد لحظات شان را بنویسند وهیچ فرصتی به نفرات داده نمی شد.
درمدت یک ماه ونیم قرنطینه مسعود رجوی سه نشست برای آنها گذاشت وپیروزی بزرگ را در آن نشست اعلام کرد. چراکه از نفرات مسئله دار وزاویه دار راحت شده بودند وپیروزی بزرگ را به نفرات دیگر القا می کردند ولی برای رسانه ها مظلوم نمایی می کردند که نفراتمان کشته شدند واین افراد بی گناه بودند وفقط حافظ اموال ما بودند.
سالانه هم این روز را گرامی می دارند وآنرا پیروزی بزرگ می نامند چون ازشر افرادی راحت شدند.
به قلم : علی کاظمی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا