آلترناتیو بودن، درد بی درمان فرقه ی رجوی

به هر کاری که دست میزند، هرقدر مراسم خیمه شب بازی برگزار میکند ، انواع سخنرانی های بی نتیجه که تشکیل میدهد و اقدام به صدور انواع بیانیه ها و تحلیل ها میکند ، بازهم یک جای مهم کارش لنگ است و آنرا احساس میکند.

این ایراد از آنجا ناشی میشود که متوجه میگردد تنها زمانی میتواند اینگونه که ادعا میکند باشد، که مشکل آلترناتیوی اش است حل شده باشد که عملا اینطور نیست و ناچار باید سراغ مقاله نویسان خود برود تا آنها با صغری کبری چیدن های زیاد درصدد آن باشند که ثابت کنند که تنها آلترناتیو موجود است!
بلی خواننده ی آگاه ومحترم ! درست متوجه شدید، صحبت از سازمان استحاله یافته ی مجاهدین خلق است که اینک آگاهان نام باند یا فرقه ی رجوی را براو زیبنده تر میبینند.

دریکی ازاین مقالات آلترناتیو تراش میخوانیم :
” آلترناتیو باید بتواند حکومت را سرنگون کند. بنابراین نیازهای مالی، تربیت کادرهای ورزیده همه‌جانبه، سازماندهی افرادی فداکار و کاردان در بخشهای مختلف تشکیلاتی، را طوری سازماندهی کند که نقصانی در آن دیده نشود تا اپورتونیسم در مراحل سخت مبارزه و بن‌بستها در آن ظهور و فرصت رشد پیدا کنند. این تشکیلات باید سراسری و گسترده و مستقل از نیروهای وابسته به بیگانه و یا نفوذیهای حکومت دیکتاتوری باشد.”

اولا درست است ، آلترناتیو باید چنین قدرتی داشته باشد.
ثانیا ازاین بابت که شما مردم را پشیزی بشمار نیآوردید، درست نیست!
ثالثا شما دراصل با پیش کشیدن ریا کارانه ی مسئله ی اپورتونیزم، دراصل حق بحث و فحص را ازاعضای چنین جریانی گرفته وآنرا در قد و قواره ای ارائه داده اید که تشکیلات فرقه ی رجوی دارد.
رابعا فرقه ی رجوی ابدا استقلالی ندارد و زیر بالش بخاطر همسویی اش با دشمنان خارجی گرفته میشود و زمانی که تضادها با دشمن خارجی کم وبیش حل شود، بحال خود رها میشود و تشکیلات ضعیف فعلی هم باقی نمیماند !

درادامه :
” در مرحله تثبیت، شامل دورانی است که حکومت به‌دست نیروهای سازمان‌یافته انقلاب و توده مردم سرنگون می‌شود و دولت موقت کارش را شروع می‌کند. دولت موقت باید بتواند نیروهایی که در مرحله سرنگونی توسط ارتش قیام آزاد شده است را به‌وسیله کادرهای تربیت شده در دوران براندازی سازماندهی کند تا امنیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی دولت و ملت را تأمین و تثبیت کند تا کشور وارد هرج و مرج نشود. از وظایف مهم دولت موقت در این دوران انتقال حاکمیت ملی به مردم از طریق برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان است که طبق برنامه دولت موقت شورای ملی مقاومت ایران این مدت حداکثر شش ماه  پس از سرنگونی تعیین شده است. دولت موقت و کابینه آن اختیارات مشروع خود را که از مقاومت خود کسب کرده بود به این مجلس مؤسسان واگذار و سپس استعفا ء می‌دهد.”

اولاً که نیروی سازمان یافته ی انقلابی ای نداریم  و اگر منظور شما مجاهدین است که سازمان یافته ی فرقه ای هستند. دوم این که این نیرو باید در میان مردم جایگاهی داشته باشد تا از نیروی مردمی کمک بگیرد و اهدافش را پیش ببرد. این که مردم ایران از هر طیف سیاسی و با هر میزان نارضایتی از وضع موجود حاضر نیستند رهبران خودکامه و قدرت طلب مجاهدین دستی در قدرت در ایران داشته باشند چرا که کارنامه سیاهشان جلو دیدگان ملت است.

ما ایرانی ها ، فعلا نیروهای سازمان یافته ی انقلابی نداریم که درکنار مردم ، حکومت را سرنگون کنند.
علاوه برآن ، مردم چنین نشانه هایی که میخواهند انقلاب کرده وحکومت را سرنگون کنند ، ازخود بروز نمیدهند وبرای آگاهی از این رویکرد مردم باید به میان آنها رفت وسئوال نمود که چرا برای سرنگونی میل ورغبتی نشان نمیدهند وچه واهمه ای دربین هست که باحتمال زیاد بشما خواهند گفت که تحرکات نسنجیده ی آنها درکنار فقدان شخصیت ها واحزاب مردمی کاریزماتیک ومقبول عامه، کار را خرابتر از اینکه هست میکند.

ضمنا ما با مقوله هایی مانند دولت موقت و مجلس موسسان آشنائی کاملی داریم و با ماهیت وطرز تفکر شما که ظاهرا قرار است که این دولت موقت را تشکیل داده وانتخابات مجلس موسسان را برگزار کنید ، آشنا تر.
بفرض محال اگر چنین موقعیتی بدست شما داده شود، حمام خون براه خواهید انداخت و نتیجه ی انتخاباتی که به رهبری مریم رجوی رئیس دولت؟؟!! انجام میگیرد، از پیش روشن است.

بنابراین بهتر است که بعد از 42 سال که این نوع رهبران برسرکار بوده و هرگز کلمه ی موقت درمورد آنها بکار برده نشده، ابتدا خود را از رهبری تشکیلات رها ساخته واجازه دهید که اعضای اسیر سازمان مدتی با معالجات روحی روانی بهبود یافته و با برگشتن به خویشتن واقعی خود، تشکیلاتی نوین برپا کرده و مدینه ی فاضله ی خود را در درون مناسبات سازمانی ایجاد کرده و آنرا بعنوان الگویی برای ایران آینده، درمعرض قضاوت عامه قرار دهند.

سپس :
” آلترناتیو باید دارای استقلال مالی و از نظر سیاسی در مجامع بین‌المللی شناخته شده باشد. به مصوبات منشور ملل متعهد در امور پیمانها و پروتکلها و کنوانسیونها بداند. آنچه که در یک آلترناتیو مهم است باید تحمل گرا و در برگیرنده افکار مختلف باشد نباید به‌دنبال “همه با هم” باشد.”

شوخی که نمیکنید آقا پهلوان!
صدای کوس رسوایی سازمان مجاهدین رجوی درهر کوی و برزنی درایران وحتی نقاطی درجهان طنین افکن است.
ابتدا بعنوان یکی از لشکریان ارتش صدام ازهمه گونه امکانات مالی برخوردار بودید وبعد از سقوط او، عربستان که مشکلات عدیده ای با ایران دارد که من از صمیم قلب آرزو میکنم نداشته باشد ، ولی نعمت شما شد واین موضوع توسط شاهزاده ی جنایتکاری بنام ترکی الفیصل که در خیمه شب بازی ” ویلپنت ” شما حضور داشت وبرصدر نشسته بود با صراحت کامل اعلام شد.

درمورد کمک های اطلاعاتی دولت صهیونیستی به تشکل مافیایی خود چه میگویید؟
وآیا با ازبین بردن اساس خانواده در تشکیلات و پایمال نمودن ابتدائی ترین حقوق اعضای دربندتان ، بازهم ادعا دارید که به منشور ملل متحد وفادار مانده اید؟
ضمنا، شما با اعتقاد راسخ به ایدئولوژی ارتجاعی وانحصار طلبانه ی ” هرکس بامن نیست برعلیه من است” ، چگونه جرات میکنید که صحبت از ” همه با هم بکنید”؟
من چیزی غیر از وقاحت کامل دراین ادعای شما نمی بینم.

وحید

منبع

یک دیدگاه

  1. منافقین صدامی غار نشین چه ادعاهایی میکنن مردم ایران دستشان بشما برسه تکه بزرگتون گوشاتونه بدبختهای متوهم وحشی دیوانه شما ایرانی نیستیدچون وطنفروش وخائنیدوجاسوس که ننگ ایرانی خیانت وجاسوسی ونوکری اعراب شکم گندهس چقدر پرروییدشما ما مثل زباله ازکشوربیرونتان ریختیم بازهم ازرو نرفتیدهزاررحمت به سنگ پا.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا