توطئه ترور مصطفی محمدی توسط مجاهدین خلق در بغداد خنثی شد

سمیه و محمد محمدیبیچاره رجوی شب پرست شب پرستان رجوی که برای بار دوم اقدام به کشتن مصطفی محمدی کردند با کشتن پدرمان تنها بر پرونده جنایت خود می افزائید

ملت ایران، آزاد اندیشان

نیروهای سیاسی و سازمانهای حقوق بشری ودولت کانادا

روز 6 فوریه 2008 دهها نیروی امنیتی و ضد ترورعراقی به همراه نیروهای آمریکائی محل هتل منصور بغداد را که یکی از هتل هائی است که بدلیل نا امنی بغداد، حفاظت مسلحانه دارد و محل استقرار مصطفی محمدی (پدرما ن) ومجبوبه حمزه (محمدی) مادر مان بود را محاصره کرد ند. نیروهای ضد ترور درطی عملیاتی موفق شدند که تعداد 10 نفر از افراد مسلح را که کارت شناسائی پلیس عراق راهمراه داشتند در دو اتاق همجوار اتاق پدرما مستقرشده را قبل از اجرای ترور پدرم دستگیر کنند. بعدا مسولین امنیتی عراق اعلام کردند که 3 تن از این افراد بدون اطلاع در این توطئه شرکت داشته آزاد شده اند و 7 نفر بقیه نیز کتبا اعتراف کرده اند که توسط مجاهدین خلق برای ترور مصطفی محمدی خریداری شده بودندو در آن شب برای اجرای عملیات قتل مصطفی محمدی درهتل اقامت کرده بودند..

خوشبختانه با یاری خدا و هوشیاری دولت عراق توطئه ترور خانواده ما خنثی شد. پد رو مادرم به یک محل امن منتقل شده وفعلا در نظارت دولت عراق هستندو به این دلیل تلفن همراه وی بدلایل امنیتی قطع شده است

من به این نکته در وب لاگ طعمه اشاره کرده بودم واکنون همگان شاهد دروغ پردازی های مجاهدین برای فرار به جلو و متهم کردن پدرمان به طراحی و شرکت در انفجار پمپ آبرسانی وحمله موشکی به اشرف هستند تا شاید بتوانند نیروهای خود را تا مدت بیشتری فریب بدهند.

در اینجا ما قاطعانه اعلام می کنیم

1. که باهرگونه خشونت و راه حل نظامی از هر سوئی باشد مخالفیم.

2. ما کارگر هستیم. پدرمان زحمتکشی است که برای نجات سمیه هر کار ی در توانش انجام می دهد ولی برای آزادی سمیه تنها به خداو خانواده و دوستان و جریانات حقوق بشری اتکا کرده و کمک می خواهد. ازتنها دولتی که رسما کمک می خواهیم دولت کانادا هست که ما به عنوان شهروند آن کشور محسوب می شویم و در چارچوب قوانین و اصول حقوق بشر ی کانادا آنان را موظف به حمایت از خود می دانیم و بالطبع آنان را مسولیت حفظ جان خود و خانواده مان در قبال سازمان تروریستی مجاهدین منجمله تک تک اعضا ی تشکیلات تروریستی مجاهدین در کانادا می دانیم.

بدیهی است ما هر گونه دفاع از خود را بر طبق قوانین کانادا و بشری حق خود می دانیم.

3. ما از دولت کانادا می خواهیم تا اقدامات قانونی لازم علیه دوبا ر طرح آدم ربائی و قتل مصطفی محمدی توسط گروه ضد مردمی و آدم ربا و تروریستی مجاهدین انجام بدهد.

4. ما اتهامات بدون پایه مجاهدین را در دادگاههای کانادا و اروپا و عراق پیگیری خواهیم کرد.

جالب توجه است که مجاهدین در اینکه ما مستندا می گویئم سمیه در زیر سن قانونی به اشرف برده شده است، محمد (برادرش) در سن 15 سالگی به عنوان شهروند کانادا به اشرف برده شده است و مدت 5 سال در اشرف علیرغم میل خودش برای بازگشت به کانادا جلو گیری شده است و آنها ما را تهدید به شکایت می کنند ولی خود هر چه را که می خواهند بطور علنی می گویند و توقع دارند که مادر قبال پرونده سازی های " هویت " گونه مجاهدین سکوت کرده و به دادگاه های زیربط اتهامات بی پایه انان را ارجاع ندهیم.

کسادی دکان زنجیره ای حنا فروشی مسعودو مریم رجوی

در همین رابطه مجاهدین سمیه را وادار کرده بودند که به مادربزرگ در تهران تلفن کرده و خواستار تلفن عمه ام شوند و یکدستی بزنند گه با پدرم گفتگو کنند.

براستی اگر شما صداقت داشتید چرا در 5سال گذشته حتی یک بار سمیه به خانه ما در کانادا تلفن نکرده بود ولی حالا از عراق به تهران تلفن می کند تا شاید برای مجاهدین که با تلاشهای پدر و مادری کارگر و زحمتکش تمامی دروغهای رجوی در مورد خانواده،انقلاب و سرنگونی و آزادی و شرف که کدهای دروغین رجوی برای فریب دادن جوانان بدو ن تجربه و اعضای با سابقه وبا تجربه و لی بدون امید و آینده هست، یک خبری که بتوانند حضور پدر و مادر در عراق را به رژیم منسوب کنند.

همانگونه که پیش بینی میشد مجاهدین که مدتهاست پیروسیاست دایئ جان ناپلئو ن در مورد مخالفان خود هستند به هیچ وجه تحمل گفتگوی آزاد بین ما و اعضای مستقر در اشرف را ندا شتند و بجای قبول پیشنهاد ما برای گفتگو، نشان دادند که برای صدام حسین شاگردان با استعدادی بوده اند و تنها را ه را حذف مخا لفان و حق طلبان می دانند. گویئ خون تقی شهرام در رگهای مسعود رجوی جار ی است. زیرا رهبری مجاهدین با سانسور خبری بوده است که توانسته است از این جوانان، ادمهای بی اراده ای بسازد و بجای حسن نیت و گفتگو ی سازنده، تصمیم به ترور شخصیتی و فیزیکی ما کردند.

شدت تبلیغات مجاهدین علیه پدرمان و ادعاهای بی پایه و خنده دار نسبت دادن وی درطراحی انفجار آبرسانی و حمله موشکی علیه اشرف از آن حرفهاست که تنها در دکان حنا فروشی مسعود رجویپیدا می شود که البته مدتها ست بعلت کم فروشی و تقلب و خیانت د رامانت مردم ایران دچار کساد شدید شده است. سالهاست که حنای مجاهدین برای مردم ایران و نیروهای سیاسی وحتی غربیها هم رنگی ندارد.

سازمانی که زمانی با پول مردم ایران رشد یافته بود و قصد خدمت به خلق را داشت و د ر راه آن شهیدداد با رفتن به عراق و لقمه حرامی که از دست صدام بر گلوی خود و فرزندا نو خواهران و برادران ما کرد به آنجا رسید ه است که قصد ترور و شهید کردن پدر کارگری را که تنها خواسته اش انتقال فرزندش به دنیای آزاد هست، را می کند. این جامعه ای است که مسعود رجوی نوید آنرا می دهد. خمینی در پاریس وعده آزادی داد در دوران حکومت وی بسیاری از ما ایرانیان کشته و زندانی شدیم و خوش شانس ترها آواره دنیا شدیم.

حال مسعود رجوی به حکومت نرسیده، زندان دارد، شکنجه می کند و حکم ترور می دهد.

چه شود جامعه ای که رجوی در آن حکم براند. در آن دوران فرضی شکی نداریم که حکومت طالبان مدعی حمایت از مردم ایران در مورد نقض حقوق بشر توسط حکومت مذهبی استالینستی رجوی خواهد شد.

مجاهدین بجای ترور وآدمکشی مردم معمولی و کارگران و زحمتکشان که با خون دل و عرق جبین فرزنداشنان را بزرگ کرده بودند تا د رخدمت جامعه باشند ولی بر عکس در خدمت رجوی و شدمن جامعه شده اند بهتر است ا زخود سوال کنند آیا مشکل و مانع راه تحلیل های رجوی وبه سلطنت رسیدن مریم رجوی، مصطفی محمدی هست که جگر گوشه اش را می خواهد و سالهاست که این صدای وی توسط رجوی شنیده نشد، هست؟

آیا با کشتن مصطفی محمدی مشکل رجوی حل می شد و رجوی تکلیفش مشخص می شد؟

تنها با کشتن مصطفی محمدی شما می توانید برای مدت کوتاهی خانواد ه ها را که به ماهیت شیطانی شما پی برده اند را از تعقییب خواست دیدار آزاد با فرزندانش در اردوگاه جهل و استبداد اشرف بازدارید.

صدام که زیر خروارها خاک به خواری خفته است به غرب اعتماد کرد. صدام برای خود یلی بود در منطقه. شاه هم یلی بود در منطقه. چه رفت بر سر آنان که بر سر رجوی که پادوی صدام بود، نرود.

آیا مصطفی محمدی و محبوبه و محمد آنقدر مهم هستند که می توانند رجوی را به چنیین نکبتی دچا رکنند؟

آیا رجوی وضعیت خود و اشرف دست از ما بهتران هست تقصیر ماست یا اعتماد رجوی به آمریکا و سیاستمدارانش.

از ما نپرسید از رجوی بپرسید آن زمان که در مقابل کسانی که به نیروهایت شلیک کردند فرمان تسلیم دادی تو تمام شدی.

این را توی مسعود رجوی باید به اعضایت و تاریخ پاسخ بدهی. چرا ما را سرزنش می کنید، چرا پول خرج می کنی برای قتل ما. این پول را خرج مردم ایران بکنید. برای شکست هایتان وبی آبروئی هایتا ن که عملکرد طبیعی پشت پازدن به اصول اخلاقی وپشت کردن به مردمی است که شما را از زندانها آزاد کردند و اعتبار بخشیدند خودتان را سرزنش کنید نه دیگران را.

اگر با کشتن مخالفان و منتقدان مشکل دیکتاتور ها حل میشد که دیکتاتورهای بزرگ تر از رجوی که در قدرت بودند و بر مردم و جان و مالشان خدائی می کردند بایستی کارشان به خفت کشیده نمیشد.

براستی در سالروز انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران در 57 نبود که شما هنوز در زندان بودید پس چرا عبرت نمی گیرید؟

متهم کردن محمدی ها دردی ازشما دوا نخواهد کرد.

رجوی ته خط رسیده است.

بوی عفونت تبهکاری و مرم فریبی رجوی تمامی عراق را فر اگرفته است. رجوی کم آورده است زیرا با عوام فریبی این فرزندان بی گناه را برای معامله قدرت و آینده خود گروگان نگهداشته است.

مسعود و مریم رجوی شرمتان باد که بافرزندان خلق و پدران آنان چه بد کردی.

مصطفی محمدی – محبوبه حمزه – بغداد

محمدمحمدی کانادا

12 فوریه 2008

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا