سرنوشت مبهم فرقه مجاهدین در عراق

در ماههای اخیر روند تعیین سرنوشت مجاهدین روز به روز شدت میگیرد و هیچ نشانه ای از اهداف فرقه مجاهدین در این سلسله اتفاقات دیده نمی شود.

بعد از سقوط صدام حسین حامی واقعی مجاهدین ادامه حیات این فرقه با بحران جدی روبرو شد و فقط با تکیه بر” کنواسیون 4 ژنو” که از طرف نیروهای امریکایی جهت استفاده احتمالی به آنها اعطا شده بود امکان بقای آنان را عملی ساخت ولی از فردای سرنگونی صدام حسین روز به روز نشانه های به پایان رسیدن این روند خیانت و وطن فروشی نزدیکتر میشود.

البته این فروپاشی چندان دور از انتظار نبوده و نیست ولی عکس العمل فرقه مجاهدین خود جای تعجب دارد چرا که عمده فعالیت های این گروه به ملاقات با افراد وشخصیت هایی که فعلا در مناسبات سیاسی و بین المللی هیچ نقشی ندارند، و یا اینکه در سیاست کشورهای خود بی تاثیر می باشند، متمرکز شده است.

این کوشش فرقه مجاهدین درحقیقت برای خالی نبودن عریضه می باشد چرا در وضعیتی که افراد اسیر در قرارگاه اشرف هیچگونه آینده ای را در پیش رو ندارند، حمایت چند لرد انگلیسی فرتوت و استعمارگر هیچ گره ای را از مشکلات مجاهدین نگشوده و درآینده هم نخواهد گشود.

پرت بودن فرقه مجاهدین از بطن مسایل درعراق چهره غم انگیزتری نیز دارد و جمع آوری شیوخ و عشایر و قبایل عراق در قرارگاه اشرف و چرب کردن سبیل این همدستان سابق صدام حسین هیچ کمک جدی و تعیین کننده برای آنان نخواهد بود و اعلام تعداد امضا جمع آوری شده در مناطق مصیب زده عراق که ارقام آن گاهی از مرز طنز وشوخی هم گذشته اند و گرفتن فتوا از آیت الله های ناشناخته و خود ساخته بخاطر انفجار کاذب و دروغین نیز نشان دهنده این است که این جریان خیانت بار تا چه حد از دنیای واقعی دور میباشد.

فرقه مجاهدین همزمان با تمام این اقدامات بی فایده در یک ریل موازی همصدا با جناحهای جنگ طلب امریکایی و لابی های اسرائیلی بدنبال افشای فعالیت های ایران در مورد انرژی هسته ای بوده و سعی در اثبات مزدوری خود می نمایند.و در این وادی آنقدر متوهم است که خود را محور و کارشناس در سطح بین المللی میدانند:

مجاهدین همچنین در این راستا مایل هستند که دست اندرکاران بین المللی را توجیه نمایند و در خواست همکاری آژانس با متخصصین!! شواری فرمایشی خود را نموده اند.

اما نه گذشت زمان و نه اتفاقاتی که دراطراف این فرقه در حال وقوع است آنها را به فکر چاره نمی اندازد هرچند که هیچ چاره ای بجز از بین رفتن تور اختناق و بساط برده داری نوین وجود ندارد و مطمئنا فرقه مجاهدین تا آخر خط در مسیر خیانت پیش خواهد رفت و در پیام مسعود رجوی از مخفیگاه در مورد جاسوسی بی شرمانه حتی ذکر شده است که:

بجای انتظاراز سپاسگزای بین المللی مجاهدین بهتراست به آزاد سازی نیروهایی بپردازند که سالهاست آنها را به بیگاری کشیده ودر سراب سرنگونی و سوار بر تانک ها! برای بردن مهر تابان! به میدان آزادی!…. در بیابانهای عراق سرگردان کرده است.

از نگاه سایت آوا مجموع رویدادها و تصمیم گیرهایی که در مورد مجاهدین و بدون دخالت آنها صورت میگرد سرنوشت این فرقه را به نقطه ای می برد که خود هیچگونه تاثیری در آن نداشته و بدلیل دور بودن این جریان از مبارزات مردم ایران و چشم امید داشتن به بیگانگان نمی توان سرنوشت دیگری برای آینده آنها متصور بود.

سایت آوا

05.03.2008

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا